راز

هنوزم چشمات شبیه دریاست

گریه نکن وقتی زندگیمون زیباست

نمی ذارم تنها بشی

مث غریبه ها پربکشی

هنوزم چشمای تو مرز تقدیر منه

تو جدال سرنوشت آخرین تیر منه

بعد تو مثل صخره تو مشت دریام

بعد تو کوهی ویرون تو بارش برفام

گریه نکن عاشقی که برای ما بازی نبود

نه دل من نه دل تو به این سفر راضی نبود

از همینجای زندگی باید به روزای گذشته برگردیم

من و تو اهل بغض هم بودیم من و تو کلی زندگی کردیم

نازنین گریه نکن ما هنوز سهم همیم

بیا با هم پربکشیم مثل بارون مثل نسیم

نرو دیگه نرو تنها نرو

که بی صدا میشم از غم تو