Ad

میلاد فرهودی در گفت و گو با تریبون هنر:

در موسیقی سیر نزولی داشتیم

موسیقی ما به جایی رسیده که اگر همین الان بخواهیم اصلاحش کنیم به یک فرهنگ سازی 60 ساله نیاز داریم

تریبون هنر: میلاد فرهودی یکی از برجسته ترین صدابردارهای حال حاضر است. او فرزند ناصر فرهودی صدابردار بی نظیر و بزرگ موسیقی ایران است که استودیو پاپ به مدیریت او حدود ۴۰ سال است که بهترین استودیوی ایران است. خیلی ها معتقدند صدابرداری میلاد فرهودی در افزایش سطح کیفی موسیقی ها تأثیر به سزایی دارد و از طرف دیگر یکی دو سالی است که او وارد عرصه خوانندگی هم شده است و در این راه پله پله در حال طی کردن مسیری رو به موفقیت است. با این چهره جوان و مطرح موسیقی درباره موسیقی و صدابرداری و خوانندگی سخن گفتیم.

 

 

بدون اغراق میلاد فرهودی یکی از سه اسم برتر عرصه صدابرداری امروز است. از چه زمانی به صورت حرفه ای صدابرداری را شروع کردی؟

 

من از زمانی که کوچک بودم به استودیو می‌رفتم و شاهد این کار بودم. آن موقع صدابرداری به صورت آنالوگ بود و سعی می‌کردم با دست بردن در فیدر یا رکورد و چیزهایی که از انجامش بر می‌آمدم این کار را انجام بدهم. از سال ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ به صورت پراکنده به استودیو می‌آمدم. آن موقع صدابرداری برخی کارهای خواننده هایی مثل شهرام فرشید، علیرضا بلوری، هومن سزاوار و حامی را انجام می‌دادم اما اینکه بخواهم بگویم از چه زمانی به صورت حرفه ای شروع کردم مربوط می‌شود به سال ۱۳۸۵ که سربازی ام تمام شده و رسماً به استودیو آمدم و مشغول کار شدم. آن موقع تازه سیستم پروتولز را در استودیو آورده بودیم و من با این سیستم جدید کار صدابرداری را شروع کردم. اولش یک مقدار سخت بود، بیخوابی زیاد داشت تا حدی که به روزی یک ساعت رسیده بود. سر کار «شبح» بهروز صفاریان بود که یک شش ماهی با این سیستم کار می‌کردم و هم در خانه سیستمی خریده بودم و کار می‌کردم تا این سیستم و این نرم افزار دستم بیاید و بتوانم کار کنم.

 

 

 

وقتی به مجموعه کارهایت نگاه می‌کنی به نظر خودت چه مشخصه هایی باعث شده که از تو به عنوان یکی از بهترین صدابردارهای حال حاضر یاد می‌کنند؟

 

اینکه لطف دوستان است که چنین نظر دارند. آنچه که خودم از دوستان و کسانی که با هم کار شنیده ایم این است که از تفکیک صداها در میکس خیلی راضی هستند. نوع میکس را دوست دارند و اصطلاحاً می‌گویند همه چیز مرتب است. نمی توانم به صورت جزء به جزء توضیح بدهم چون یک توضیح منطقی ندارد و بیشتر سلیقه ای است.

 

 

وضعیت صدابرداری در ایران را در حال حاضر چگونه می‌بینی؟

 

با استانداردهایی که در دیگر کشورها وجود دارد فاصله زیادی داریم. آنها هم تجهیزات بهتری دارند و هم از همه لحاظ از ما جلوتر هستند. ما در موسیقی سیر نزولی داشتیم. از ملودی و تنظیم گرفته تا صدابرداری. آنجا سیستم مسترینگ صحیح دارند و برای این بخش اصلاً استودیوی جداگانه دارند. در ترکیه با این عظمتش در موسیقی یک استودیوی مسترینگ بیشتر ندارند. صدابردارها در ایران از یک سری   fab filter , izotop, limiter و از این قبیل استفاده می‌کنند که فقط level صدا را بالا بیاورند. اما واقعیت مسترینگ این نیست بلکه یک مهندسی جدا است که باید بلد باشی و بتوانی کاری که تمام می‌شود را مستر کنی.

 

 

کسانی که در بخش جدی موسیقی کار می‌کنند همیشه نسبت به رکورد مناسب و میکس و مسترینگ خوب کارهایشان حساسیت دارند اما بخش عمده ای از موسیقی هایی که منتشر می‌شوند دارای رکورد و میکس و کلاً کیفیت صدابرداری خوبی نیستند و بارها پیش آمده که خیلی از این نوع موسیقی ها با اقبال ویژه ای هم در بین مخاطبان مواجه شده اند. به عنوان یک صدابردار حرفه ای توضیح بده که یک صدابرداری خوب و صحیح در حد همین امکاناتی که داریم چه تأثیرات مثبتی بر یک موسیقی دارد؟

 

 

شما وقتی یک موزیک خوبی را ضبط می‌کنی، وقتی همه چیزش درست باشد از شعر و ملودی تا تنظیم، میکس و مسترینگ خوب باعث می‌شود که تو یک کار سالم بشنوی. از شنیدن یک موسیقی خسته نشوی و اذیتت نکند. این نباشد که وقتی مثلاً یک کار الکترونیک را گوش می‌کنیم، ۴ بار که تکرار شود آدم سر درد می‌گیرد. میکس و مستر خوب باعث می‌شود تو یک موسیقی را تفکیک شده می‌شنوی، خواننده را درست می‌شنوی، موزیک را سرجایش می‌شنوی، همه چیزش سالم است و نرم و مرتب شنیده می‌شود. الان یکی از مشکلات موزیک این مملکت این است که همه دنبال یک level بالا هستند یعنی اینکه می‌گویند من کار را که در ضبط می‌گذارم خواننده بپرد و بیاید پهلوی من بنشیند. واقعیت یک موزیک خوب این نیست. اینکه وقتی کار را در ضبط می‌گذاری و level را روی ۴ می‌گذاری باندهایت باید پاره شود، واقعاً این نیست. موزیک خوب موزیکی است که به صورت سالم شنیده شود. فرضاً شما یک کمم صدا را بیشتر می‌کنی اما از شنیدن آن آهنگ خسته می‌شوی. آخرش نمی گویی خدا را شکر که این آهنگ تمام شد. صدابرداری خوب یعنی همه چیز تفکیک باشد، فرکانس های اضافه نداشته باشد و همه صداها نرم و مرتب شنیده شوند. این سیستم کامپیوتر از وقتی راه افتاد، به قول بابا وقتی این سیستم دیجیتال آمد دیگر موسیقی رنگ و بوی اصلی خودش را از دست داد. هر کسی یک کامپیوتر می‌خرد و در خانه اش می‌گذارد و با یک نرم افزار شرو به کار می‌کند. بدون هیچ پشتوانه ای، بدون هیچ علمی، بدون هیچ آموزشی شروع می‌کند به کار کردن، ۴ تا صدا را زیر هم می‌گذارد و به نظر خودش خوب می‌شنود، ته آن هم یک limiter می‌گذارد و صدا را زیاد می‌کند. آنقدر این مسأله زیاد شده که مردم هم عادت کرده اند. آنقدر مردم این مدل از موزیک را شنیده اند که دیگر برایشان فرقی نمی کند که کیفیت کار چگونه است. بیشتر درگیر این هستند که ببینند خواننده چه می‌خواند، درباره خیانت است یا مرگ است، یعنی بیشتر دنبال سوژه کار هستند و به نوع شنیدنش کاری ندارند. همین که آهنگ اصطلاحاً در ماشین بکوبد و صدایش زیاد باشد برایشان کافی است و دنبال چیز دیگری نیستند. همین که یک حرکتی در موزیک باشد تا من مخاطب از این ترافیک و خستگی روزمره بیرون بیایم برایم کافی نیست و کسی دنبال دیگر مسایل نیست.

 

 

به نظرت چند درصد از موسیقی داخل کشور صدابرداری درستی دارد؟

 

حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد

 

 

این مسأله در طولانی مدت چه آسیبی به موسیقی ما وارد می‌کند؟

 

آسیبش را زده. موسیقی ما به جایی رسیده که اگر همین الان بخواهیم اصلاحش کنیم به یک فرهنگ سازی ۶۰ ساله نیاز داریم. باید موسیقی را از پایه یاد بدهند. از مدرسه ها باید شروع شود و بچه ها موسیقی را یاد بگیرند. خیلی ها هنوز اسم سازها را به درستی نمی دانند. این نباشد که وقتی یک کسی می‌گوید کار تو چیه و می‌گویی صدابردارم نگوید: «اِ همون که توی فیلم بالا سر بازیگرها میکروفون می‌گیره؟ اگر این فرهنگ سازی صورت بگیرد شاید آن وقت مردم بخواهند که موسیقی درست گوش بدهند. کنسرت لارا فابین را در یوتوب گذاشته بودند. فکر می‌کنم حول و حوش سه هزار نفر در سالن حضور دارند. قبل از اینکه لارا فابین شروع کند به خواندن سه هزار نفر آهنگ او را می‌خوانند. تمیز می‌خوانند و واقعاً وقتی می‌شنوی موهای تنت سیخ می‌شود. احساس می‌کنی این مردم موسیقی ای را که برای گوش دادنش آمده اند را می‌فهمند. مردم کاری می‌کنند که لارا فابین روی سن می‌نشیند و گریه می‌کند و سعی می‌کند فاصله و delay مردم را بخواند. موسیقی ما اما اینطور نیست. موسیقی ما پر شده از آهنگ هایی که امروز منتشر می‌شوند اما ۵ ماه دیگر هیچ اثری ازشان نیست و به یاد کسی نمانده اند.

 

 

برسیم به ورود میلاد فرهودی به عرصه خوانندگی که دو سه سالی است به صورت جدی در این عرصه حضور داری. چه شد که خوانندگی را جدی گرفتی و به صورت حرفه ای واردش شدی؟

 

واقعیتش این است که من خوانندگی را خیلی دوست دارم. شاید به اندازه صدابرداری دوستش نداشته باشم اما به عنوان یک شغل دوم و کار دوم واقعاً دوستش دارم. از خواندن لذت می‌برم. شاید خیلی ها سبک و سلیقه من را دوست نداشته باشند ولی من به عنوان یک کسی که کارم موسیقی است خواندن را دوست دارم. سال ۱۳۸۰ دنبال خوانندگی رفتم و مجوز صدا گرفتم. بابا می‌گفت: «نخوان. نه برای اینکه صدایت خوب نیست و خوب نمی خوانی، بیشتر به صدابرداری و این کاری که دوست داری برس. یک کار بکن اما حرفه ای انجامش بده». تا اینجا هم سعی ام را کرده ام که بیشتر وقتم را روی کار خودم یعنی صدابرداری بگذارم. در کنارش وقت استراحتم را به خوانندگی اختصاص می‌دهم. یک آلبومی هم جمع کردم. آلبومی که همه اش خاطرات خودم هستند. خاطرات ۱۵ تا ۱۷ سال اخیر زندگی ام. یکی اش ربط دارد به دایی ام که در کما بود. هر کدامش یکی از مشکلات خودم در زمان خاصی بوده. الان هم یک سری تک تراک جمع می‌کنم و منتشر می‌کنم. کارهایی که در شرایط روز دوستشان دارم. حالا با هر سختی شده و در هر زمانی که شده سعی می‌کنم این کار را انجام دهم. خیلی از کارهایم را ساعت ۴،۵ صبح خوانده ام چون واقعاً وقت دیگری پیدا نمی کردم. همین برایم کافی است که یک نفر بیاید بگوید کارت را شنیدم و با آن همزاد پنداری پیدا کردم، گریه کردم و یاد خاطره هایم افتادم. واقعاً این اتفاق خیلی بیشتر برایم لذت دارد تا اینکه بگویم کاری را داد بیرون و گرفت و حالا کنسرت می‌گذارم و کارهای این چنینی انجام می‌دهم. واقعاً به اینجور مسایل علاقه ای ندارم.

 

 

آیا در خوانندگی الگویی داشتی؟

 

خب من خیلی کارها را گوش می‌دهم و خیلی از خواننده ها را دوست دارم. مخصوصاً خواننده هایی که دهه ۵۰ شروع کرده اند و الان ایران نیستند. سعی می‌کردم کارهای آنها را بخوانم. می‌خواندم تا به یک چیزهایی از صدای خودم برسم و چیزهایی را پیدا کردم که کاملاً مال صدای خودم است.

 

 

تک آهنگ هایی که منتشر کردی باعث شده اند یک روند رو به رشد و موفقیت در خوانندگی داشته باشی و هر کدام از آهنگ هایت از آهنگ قبلی بیشتر شنیده شد. چه نظری درباره مجموعه تراک هایی که تا کنون منتشر کرده ای داری؟

 

این ها کارهایی هستند که خودم دوستشان داشته ام .

 

 

از مسیری که تا به الان در خوانندگی طی کرده ای راضی هستی؟

 

واقعیتش را بخواهی من راضی ام. به عنوان کسی که قبلاً در این حیطه فعالیت نمی کرده و من بدون تبلیغات کار بیرون دادم واقعاً فیدبکش برایم خوب بود. بچه هایی که به استودیو می‌آیند اکثراً کارها را شنیده اند و اکثراً هم می‌گفتند خوب بود و کم پیش آمده کسی بگوید کارت را شنیدم و دوست نداشتم.

 

 

آیا آلبومی هم آماده انتشار به صورت رسمی داری؟

 

بله. یک آلبوم جمع کرده ام که ۱۲ تراک دارد. دوستانم در جمع کردنش بسیار کمکم کرده اند. از جمله نیکان، بابک زرین، مانی رهنما، بهنام ابطحی، رضا تاجبخش، مهران خلیلی، سعید رضایی، یاسر امیری، حمیدرضا صمدی، فیروز ویسانلو، شهرام فرشید و دامون. واقعاً دوستان همگی رفاقت کردند.

 

 

 

تراک هایی که منتشر کردی از قطعات آلبومت بوده؟

 

نه. جدا از آلبوم هستند. از ملودی های مانی رهنما و شهرام فرشید در این تراک ها استفاده کردم. با سعید رضایی کار کردم که یاسر امیری شعرش را گفته. یکی از کارهایم تنظیم محمدرضا رهنما است با شعر کامران رسول زاده. کار دیگری دارم با شعری از بابک صحرایی و آهنگ و تنظیم محمدرضا رهنما. با شروین شهبازی و فرشاد حسامی کار کرده ام و هر کدام یک تراک را برایم تنظیم کرده اند. این ها تراک هایی هستند که جدا از آلبوم کار کرده ام.

 

 

در زمینه آهنگسازی هم فعالیت داری و برخی از تراک هایت توسط خودت آهنگسازی شده اند. آیا برای خواننده های دیگر هم آهنگسازی می‌کنی؟

 

با آقای مجیدرضا کار کرده ام و تقریباً ۸ تراک برایش ساخته ام. دو آهنگ برای کیان مقدم ساخته ام. یک کار با آقای علی بهشتی انجام داده ام. در آلبوم خودم هم ۴،۵ تا از آهنگ ها ساخته خودم است و در تراک هایی که منتشر کرده ام هم ۲ تا از آهنگ ها را خودم ساخته ام. یک آهنگ هم برای آقای فرزاد شیرمحمد زدم که بیشتر برایم جنبه معنوی داشت.

 

 

صدابرداری، خوانندگی و آهنگسازی. کدامش را بیشتر دوست داری؟

 

من عاشق صدابرداری ام. وقتی یک کاری به استودیو می‌آید، میکس می‌شود، تمام می‌شود و می‌برم خودم گوش می‌دهم و می‌بینم نتیجه کار خوب شده واقعاً آرامش پیدا می‌کنم.

 

در این شلوغی که روزانه ده ها آهنگ منتشر می‌شود ایده آلت این است که چه جایگاهی در خوانندگی داشته باشی؟

 

دوست ندارم این بشود که مثلاً مردم توجه ویژه ای به عنوان خواننده به من داشته باشند. شهرت و معروفیت قشنگ است اما من به اندازه اش را دوست دارم. دوست دارم آن کسی که کارم را گوش می‌دهد بیشتر خود آن کار را دوست داشته باشد تا اینکه بخواهد دنبال من بگردد. دوست دارم کارم برایش خاطره شود. این بیشتر به من لذت می‌دهد. دوست دارم شنونده هایی داشته باشم که بفهمند چقدر برای کارم زحمت کشیدم.

 

 

حرف آخر؟

 

می خواهم تشکر کنم از پدرم که واقعاً برایم زحمت کشیده. چه در کارم و چه در زندگی شخصی ام واقعاً یک پشتوانه قوی برای من بوده. فکر نمی کنم کسی را و چیزی را بیشتر از پدر و مادرم دوست داشته باشم. البته این را هم بگویم که به تازگی ازدواج کرده ام و این را بگویم که همسرم را هم بی نظیر دوست دارم. در پروسه آلبومم همسرم بسیار برایم زحمت کشید و خیلی کمکم کرد و مشوقم بود. جا دارد از همه دوستای که دارم به خاطر محبت های بی دریغشان تشکر کنم. یکی از دوستانی که واقعاً در پروسه آلبوم به من کمک می‌کند نیکان است. همینطور محمدرضا رهنما، حمیدرضا صمدی و علی موثقی. حرف آخرم تشکر از همه است.

تاریخ انتشار :۲۷ مرداد ۱۳۹۵

برچسب‌ها:
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • با رکوردداران کنسرت موسیقی در سال ۱۴۰۲ آشنا شوید

    تریبون هنر: هنوز یک‌ماه از سال جدید نگذشته که قیمت بلیت‌های موسیقی ۱۰۰هزار تومان گران‌تر شده و بلیت کنسرت‌ها نزدیک به ۹۰۰هزار تومان به‌خصوص در کنسرت‌های پاپ دیده می‌شود. در دیگر شهرها هم قیمت بلیت‌ها تا سقف ۶۰۰هزار تومان به فروش می‌رسد که سقف قیمت در سال گذشته به ۵۰۰هزار […]

  • رضا داودنژاد، «مصائب شیرین»، کات!

    تریبون هنر: مخابره خبر درگذشت رضا داودنژاد در شامگاه ۱۳ فروردین ماه در حالی که چند سال قبل در چنین روزی خبر درگذشت جمشید مشایخی را مخابره کردیم، آنقدر سخت بود که برای انتشارش تامل کردیم، به چند نفر زنگ زدیم، فکر می‌کردیم دروغ ۱۳ فروردین ماه است اما گویا […]

  • ماجرای یک پرونده‌ رازآلود در «بی‌بدن»/ قصه دختری که جنازه ندارد

    تریبون هنر: فیلم «بی‌بدن» اولین تجربه سینمایی مرتضی علیزاده به نویسندگی کاظم دانشی است که به موضوع جنجالی قتل یک دختر و ماجراهای پس از آن در روایتی مشابه فیلم «علفزار» می‌پردازد. در قالب سلسله گزارش‌هایی با عنوان «پیشنهاد نوروزی خبرگزاری مهر» به مخاطبان سینما» به معرفی فیلم‌های اکران نوروزی […]

  • کدام فیلم ها در سینمای ۱۴۰۲ توقعات را برآورده نکرده؟

    تریبون هنر: ایرنا نوشت: سال ۱۴۰۲ سالی غیرقابل پیش‌بینی برای گیشه سینماها بود. سالی که اخبار فروش ۱۰۰۰میلیاردی تمام سینما را گرفته بود و در این بین فیلم‌هایی آمدند و رفتند که هیچ‌کس متوجه آن‌ها نشد. از دومین فیلم کارگردان فسیل گرفته تا کمدی ویلای ساحلی که توقع‌ها را نسبت […]

  • از مایکل جکسون تا پسر بروسلی: کشف چیزهای عجیب در جسد سلبریتی‌ها

    تریبون هنر: از مایکل جکسون و رابین ویلیامز و پسر بروسلی تا هیث لجر و دختر الویس پریسلی، سلبریتی های محتلفی بوده اند که سرنوشت تراژیکی داشته‌اند؛ اما بررسی‌های پس از مرگشان از نکات غافلگیر کننده‌ای در خصوص مرگ آن‌ها پرده برداشته است.   مرگ همیشه اتفاقی غم انگیز است، بخصوص […]

Ad
Ad
Ad
Ad