Ad

یادداشت جواد طوسی برای فرمان آرا و حکایت دریا

زمانه آقا، زمانه!

تریبون هنر _ جواد طوسی: پس از یک وقفه طولانی در فعالیت فیلمسازی بهمن فرمان‌آرا، حدیث نفس او در شروع کارش در یک دوران گذارِحساس در «بوی کافور عطر یاس» (۱۳۷۹ )، جملاتی از این دست بود: «هراس من از مرگ نیست، هراس من از بیهوده زیستنه/ وقتی فیلمساز فیلم نسازه یا نویسنده‌ای ننویسه، این خودش یک نوع مُردنه».

حالا در یکی از آخرین تراوشات ذهنی و تصویری فرمان آرا در «حکایت دریا» که نشانه‌های عینی یک دوران سرد و عبوس و به انفعال کشیده شده را دارد، او به‌مراتب بدبین‌تر و سرخورده‌تر شده است. بهمن فرجامی «بوی کافور…»، بلد بود با طنز تلخی با «مرگ» بازی کند. ولی طاهر محبی «حکایت دریا» در شمایل یک نویسنده پریشان حالِ از زمانه عقب مانده، کلاف سردرگمی است در میان عقل و جنون و امیدهای زودگذر و اندوه بی پایان. میزانسنِ تکرار شونده او را در حالت نشسته روی تخت و پشت به دوربین، در حین نظاره کردن دریای مواج و خروشان می‌بینیم. گاه همچون کودکان بی‌قرار می‌گرید و می‌گوید: «من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی‌کنم» و گاه در سوگِ سرنوشت محتوم خویش، این گونه نجوا و زمزمه می‌کند: «من به تاریکی عادت کردم/ …چشم‌های‌مان را می‌بندیم، همه جا تاریکی است.» چه شده که خالقِ دوپینگی آمیخته با شوخ و شنگی وطنازی همچون «دلم می‌خواد» ( ۱۳۹۲ )، چند سال بعد این قدر کم آورده و از همه چی بریده و در یاس کامل، برای جوانان از دست‌رفته دل می‌سوزاند و کور سوی امیدی نمی‌بیند و در سیاهی محض فیلمش را به پایان می‌رساند؟

چرا فیلمسازی که زمانی در کارهای پر انگیزه اولش مانند «شازده احتجاب» (۱۳۵۳) و «سایه‌های بلند باد» (۱۳۵۸) این قدر به فرم و زیبایی‌شناسی تصویر و فضا اهمیت می‌داد، فقط ترجیح می‌دهد خودش را با مُشتی نیش و کنایه‌های اجتماعی سیاسی تخلیه کند و حتی انسان‌های قدیمی و ریشه‌دار در کانون خانواده را نیز در آستانه بحران و فروپاشی نشان دهد؟

شرح حال و طی طریق بهمن فرمان‌آرا در طول این سال‌ها، بیانگر این واقعیت است که در جامعه بحران‌زده و همچنان ملتهبی که امیدی به رستگاری نیست، رفاه دردی را دوا نمی‌کند و در تنهایی مداوم و رنجی که می‌بریم، دل خوش سیری چند؟ «حکایت دریا» در نقطه رفیعی از کارنامه فیلمسازی فرمان آرا قرار نمی‌گیرد، ولی حکایت دوران دل‌مرده‌ای است که ضایعات و تلفات خودش را دارد و سن وسال و نسل قدیم و جوان و میان‌سال و عامی و روشنفکر نمی‌شناسد.

تاریخ انتشار :۱ تیر ۱۳۹۹

برچسب‌ها:, ,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • با رکوردداران کنسرت موسیقی در سال ۱۴۰۲ آشنا شوید

    تریبون هنر: هنوز یک‌ماه از سال جدید نگذشته که قیمت بلیت‌های موسیقی ۱۰۰هزار تومان گران‌تر شده و بلیت کنسرت‌ها نزدیک به ۹۰۰هزار تومان به‌خصوص در کنسرت‌های پاپ دیده می‌شود. در دیگر شهرها هم قیمت بلیت‌ها تا سقف ۶۰۰هزار تومان به فروش می‌رسد که سقف قیمت در سال گذشته به ۵۰۰هزار […]

  • رضا داودنژاد، «مصائب شیرین»، کات!

    تریبون هنر: مخابره خبر درگذشت رضا داودنژاد در شامگاه ۱۳ فروردین ماه در حالی که چند سال قبل در چنین روزی خبر درگذشت جمشید مشایخی را مخابره کردیم، آنقدر سخت بود که برای انتشارش تامل کردیم، به چند نفر زنگ زدیم، فکر می‌کردیم دروغ ۱۳ فروردین ماه است اما گویا […]

  • ماجرای یک پرونده‌ رازآلود در «بی‌بدن»/ قصه دختری که جنازه ندارد

    تریبون هنر: فیلم «بی‌بدن» اولین تجربه سینمایی مرتضی علیزاده به نویسندگی کاظم دانشی است که به موضوع جنجالی قتل یک دختر و ماجراهای پس از آن در روایتی مشابه فیلم «علفزار» می‌پردازد. در قالب سلسله گزارش‌هایی با عنوان «پیشنهاد نوروزی خبرگزاری مهر» به مخاطبان سینما» به معرفی فیلم‌های اکران نوروزی […]

  • کدام فیلم ها در سینمای ۱۴۰۲ توقعات را برآورده نکرده؟

    تریبون هنر: ایرنا نوشت: سال ۱۴۰۲ سالی غیرقابل پیش‌بینی برای گیشه سینماها بود. سالی که اخبار فروش ۱۰۰۰میلیاردی تمام سینما را گرفته بود و در این بین فیلم‌هایی آمدند و رفتند که هیچ‌کس متوجه آن‌ها نشد. از دومین فیلم کارگردان فسیل گرفته تا کمدی ویلای ساحلی که توقع‌ها را نسبت […]

  • از مایکل جکسون تا پسر بروسلی: کشف چیزهای عجیب در جسد سلبریتی‌ها

    تریبون هنر: از مایکل جکسون و رابین ویلیامز و پسر بروسلی تا هیث لجر و دختر الویس پریسلی، سلبریتی های محتلفی بوده اند که سرنوشت تراژیکی داشته‌اند؛ اما بررسی‌های پس از مرگشان از نکات غافلگیر کننده‌ای در خصوص مرگ آن‌ها پرده برداشته است.   مرگ همیشه اتفاقی غم انگیز است، بخصوص […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad