Ad

اشک ها و لبخندهای مرد همیشه خندان

خاطره بازی با منوچهر آذری: از صبح جمعه با شما تا امروز

یک دفعه ما بد شدیم، مگر جز ایجاد شادی و نشاط برای مردم چه کردیم؟

تریبون هنر: منوچهر آذری، گوینده مشهور رادیو و بازیگر نام آشنای عرصه طنز در دهه های ۶۰ و ۷۰ است. او متولد سال ۱۳۲۲ و فارغ التحصیل هنرکده هنرهای دراماتیک است. نامش یادآور سال های طلایی برنامه رادیویی صبح جمعه با شما است اگرچه سابقه بازیگری در فیلم ها و سریال های متعددی مثل هزار دستان، سلطان و شبان و دزد و عروسکها را نیز در کارنامه هنری اش دارد.

منوچهر آذری درباره محل تولد و سالیان کودکی اش می گوید:

من بچه‌ی تهرانم، متولد سرچشمه، بخش ۹٫ اما پدرم تُرک ارومیه است. به همین دلیل در رادیو نقش آقای «کارمندیان» را بازی می‌کردم.۴۰ سال  در رادیو کار کرده‌ام. در این ۴۰ سال فعالیت سینمایی داشته‌ام، تئاتر و دوبله هم کار کرده‌ام.

او درباره بازی کردنش در سریال هزار دستان می گوید: قرار بود در این سریال صحبتی نداشته باشم و فقط بگویم سلام و بفرمایید اما علی حاتمی از بازی گرم من خوشش آمده بود. خب آن موقع هم من جوان سرحالی بودم. آن موقع دو دست لباس برایم دوخته شد و جزو افتخارات من بود که در آن سریال بازی می‌کردم. ابتدا قرار بود دو، سه قسمت بازی کنم اما ۲۶ قسمت بازی کردم.

منوچهر آذری درباره فعالیت هایش در دهه ۶۰ می گوید: من نوار قصه هم برای بچه‌ها کار کرده‌ام. یکی از ماندگارترین قصه‌هایی که برای بچه‌ها کار کرده‌ام «خروس زری پیرهن پری» است که برای احمد شاملو بود و نقش روباه را بر عهده داشتم. اوایل انقلاب نوار قصه برای بچه‌ها خیلی برو برو داشت چرا که نه برنامه‌ای در رادیو بود و نه در تلویزیون. یکی از معروف‌ترین نوار قصه‌ها برای حمید عاملی بود که طرفداران زیادی داشت. مرتضی احمدی در این زمینه خیلی کار کرده بود.

این گوینده باسابقه رادیو و بازیگر عرصه طنز درباره پرداختن به کار هنری می گوید: برای کار هنری در این مملکت باید دو شغل داشته باشی؛ اول جایی مشغول شوی و بعد سراغ کار هنری بروی. حسن خیاط باشی برنامه‌ای طنز در تلویزیون با عنوان «خارج از محدوده» داشت. از همان موقع در کار طنز افتادم. آن برنامه را اجرا کردم که خوب بود. پس از آن برنامه‌ای در ۱۳ قسمت به نام شبکه صفر درست کرد. این برنامه خیلی گرفت. اطلاعات هفتگی سال ۴۵، ۴۶ را بگیرید روی جلد آن عکس من، آقای جاویدنیا و بسیاری از چهره‌های مطرح موسیقی و سینما دیده می‌شود. آن موقع مثل الان نبود که اگر بخواهیم صدای کسی را تقلید کنیم، خط قرمز باشد. من الان آن ور آب بروم بیشتر طرفدار دارم تا اینجا. اما اینجا ماندم چون مردم را دوست دارم عاشق‌شان هستم. ما به این مملکت وفا داریم. دوست داریم بمانیم و کار کنیم.

منوچهر آذری درباره ورودش به رادیو و خاطره اش از آن سالها می گوید: یک روز دفتر حسن خیاط‌باشی آمدم، ایشان گفتند که می‌خواهیم به رادیو برویم، من خوشحال شدم و گفتم کدام رادیو؟! گفتند رادیو ایران ما را دعوت کرده، هر جمعه یک نفر برنامه کار می‌کند، یک جمعه تابش، یک جمعه فرخزاد، یک جمعه هم حسن خیاط باشی قرار است در رادیو برنامه داشته باشد. رفتیم وارد رادیو شدیم. استودیو هشت را به ما دادند. برنامه «دوخت و دوز» از حسن خیاط باشی. آن موقع طنزنویس‌های بزرگی بودند. می‌خواهم بگویم چگونه در رادیو ماندم. یک آهنگ به من دادند که خواننده‌ای می‌خواند. یک ارکستر مختص رادیو بود و انوشیروان روحانی هم پشت آن می‌زد. این آهنگ را به من دادند راجع به گرانی و ارزانی. حمید قنبری من را دید و صدا زد. مثل اینکه علی حاتمی من را الان صدا بزند. به من گفت بیا بیرون بیرون آمدم و گفت تو موسیقی می‌زنی؟ ضرب از کجا بلدی؟ چقدر خوب می‌خوانی. هر سه شنبه رادیو می‌آیی؟ شما را در اختیار هماهنگی رادیو می‌گذارم تا از شما دعوت کنند که بیایی. خیلی خوشحال شدم آن موقع واقعا اگر قلبم نگرفت، خدا را شکر کردم. شور و هیجانی در من به وجود آمد که نمی‌دانی، نمی‌دانی و نمی‌دانی … درست مثل زمانی که با همسرم نامزد شدم.

منوچهر آذری با گلایه از تعطیلی بی دلیل برنامه جمعه ایرانی در رادیو می گوید: ما با هفتاد نفر در «جمعه ایرانی» کار می‌کردیم. برنامه را قطع کردند. اشکالی ندارد، حتما خواستند تغییراتی اعمال کنند ولی ما که خدمت کردیم جایمان کجاست، یک دفعه ما بد شدیم، جز ایجاد شادی و نشاط برای مردم چه کردیم. ما تأیید شده از بالا تا پایین بودیم. الان همه هنرمندان جمعه ایرانی پخش شدند. هیچ کدام نیستند. جمع کردن ۷۰ نفر هنرمند کار سختی است. آقای ضرغامی گفته بودند «جمعه ایرانی» قله طنز رادیو است. حالا قله طنز به دره طنز افتاده است.

 

گفتگو از سهیلا شهبازی (ایسنا)

تاریخ انتشار :۱۵ شهریور ۱۳۹۵

برچسب‌ها:
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • از مایکل جکسون تا پسر بروسلی: کشف چیزهای عجیب در جسد سلبریتی‌ها

    تریبون هنر: از مایکل جکسون و رابین ویلیامز و پسر بروسلی تا هیث لجر و دختر الویس پریسلی، سلبریتی های محتلفی بوده اند که سرنوشت تراژیکی داشته‌اند؛ اما بررسی‌های پس از مرگشان از نکات غافلگیر کننده‌ای در خصوص مرگ آن‌ها پرده برداشته است.   مرگ همیشه اتفاقی غم انگیز است، بخصوص وقتی برای شخصی شناخته شده رخ می‌دهد. به گزارش تریبون هنر، گرچه بسیاری از سلبریتی‌ها سرنوشت تراژیکی داشته‌اند، اما بررسی‌های […]

  • فیلم آسمان غرب

    تریبون هنر: «آسمان غرب» پس از سال‌ها در سینمای ایران در قالب یک اکشن جنگی، هوایی، روایتی قهرمان‌محور از حماسه‌آفرینی شهید علی‌اکبر شیرودی، خلبان کبرای هوانیروز ارتش و گروه هم‌رزمانش را در روزهای نخست و غافلگیرانه شروع جنگ در غرب کشور برای حفظ وطن به تصویر می‌کشد. میلاد کی‌مرام، امیرحسین […]

  • فیلم پرویزخان

    تریبون هنر: بعد از مدت ها بار دیگر نوبت به یک فیلم سینمایی ورزشی رسیده ؛ فیلم «پرویز خان» ساخته علی ثقفی که برشی است از زندگی زنده یاد پرویز دهداری، مرد اخلاق فوتبال ایران. خوشبختانه این فیلم در چهل و دومین جشنواره فجر توانست جوایز یادی کسب کند. حافظه […]

  • ناصرالدین‌شاه؛ دستاویز جدید ساسی‌مانکن برای وایرال شدن

    تریبون هنر: هدیه عید امسال «ساسی‌مانکن» به طرفدارانش قطعه‌ای است به سیاق آهنگ‌های پنج سال گذشته‌اش، مملو از تکیه‌کلام‌های بی‌پروای جنسی که این روزها با توسل به گریم‌های مشابه دو شخصیت تاریخی و ساخت کلیپی بی‌ربط به آنچه می‌خواند، در حال دست به دست شدن در فضای مجازی است.   […]

  • نگاهی به فیلم «دروغ‌های زیبا» ساختۀ مرتضی آتش‌زمزم

    تریبون هنر: فیلم «دروغ‌های زیبا» در بازتاب همزیستی فرهنگی میان دو خانوادۀ مسلمان و بودایی، جاذبۀ خاص خودش را دارد و در روایت آن موفق بوده است. این همزیستی و دوستی و نزدیکی تا جایی است که شاید مدت‌ها متوجه نشویم، این دو خانواده از دو کیش و آیین متفاوت‌اند. […]

Ad
Ad
Ad
Ad