Ad


داریوش رفیعی؛ ۶۴ سال پس از مرگ در اوج جوانی

تریبون هنر: ۶۴ سال از درگذشت داریوش رفیعی، خواننده جوانمرگ موسیقی ایران گذشت. او در اوج شهرت به دلیل اعتیاد و تزریق آمپول کزار درگذشت.

داریوش رفیعی در روز ۴ دی ۱۳۰۶، در بم به دنیا آمد. وی فرزند لطفعلی رفیعی، نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی بود. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در همان شهر در جوانی به‌خاطر موسیقی، تحصیل را در بم نیمه‌کاره گذاشت و به تهران آمد.

در تهران ابتدا با مصطفی گرگین‌زاده و سپس با مجید وفادار آشنا شد که حاصل آشنایی داریوش رفیعی با مجید وفادار ضبط ترانه‌هایی مشهور مانند: «زهره»، «شب انتظار»، «گلنار» و بسیاری ترانه مشهور دیگر شد. رفیعی همچنین با جواد بدیع‌زاده خواننده مشهور ایرانی نیز آشنا بود به‌طوری‌که تقریباً عضو دائمی خانواده او بود.

مجموعه آثار او با نام کاروان عمر به کوشش شهرام آقایی‌پور در سال ۱۳۸۷ به چاپ رسیده‌است.

داریوش رفیعی که در اوج شهرت خود به اعتیاد مبتلا شده بود بر اثر تزریق آمپول آلوده، به کزاز مبتلا شد. و در بیمارستان بستری شد. او سرانجام در ۲ بهمن ۱۳۳۷ در بیمارستان هزار تخت‌خوابی پهلوی تهران (بیمارستان امام خمینی تهران) درگذشت. او را در قبرستان ظهیرالدوله دفن کردند

 

بیژن ترقی – تصنیف سرا- درباره‌ آخرین ساعات زندگی رفیعی می‏‌گوید: «صبح دوم بهمن بود، برف سنگینی می‏بارید و با اتومبیل خودمان، از جاده قدیم شمیران به‏سوی شهر می‏آمدیم، به ابتدای کوچه فردوس محل اقامت داریوش رسیدیم، دیدیم او به همراه مادرش و زن دیگری به انتظار رسیدن اتومبیلی در کنار خیابان ایستاده است. بلافاصله توقف کردیم و از آن‌ها خواستیم سوار بشوند تا به شهر برویم، داریوش در‏حالی‏که از درد به خود می‏پیچید، در کنار من قرار گرفت و به درخواست آن‌ها به‏سوی بیمارستان حرکت کردیم.

ظاهراً بعد از تجویز، آقای دکتر متوجه شده بودند که این درد کزاز است و باید واکسن بزنند، پیشنهادی که آقای لاریجانی مدیر داروخانه عدالت داده بود و موردتوجه دکتر قرار نگرفته بود. بدبختانه در این مملکت هنوز هم قانونی برای تعقیب این دکترها و اشتباهاتی که مرتکب می‏شوند وجود ندارد به هر صورت کار از کار گذشته بود، داریوش با همان حال نزار گفت: بیژن این آخرین باری است که برف و باریدن برف را می‏بینم، دیگر زندگی من به پایان رسیده. دلداری دیگر چه فایده‏ای داشت، به بیمارستان رسیدیم، شورا تشخیص کزاز دادند، او را در اتاقی بستری کردند که همه پرده‏هایش سیاه‌رنگ بود، به علاج پرداختند ولی دیگر سودی نداشت.

 

در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید

تاریخ انتشار :۶ بهمن ۱۴۰۱

برچسب‌ها:
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مینی سریال «بچه گوزن»؛ روایت هیجان انگیز یک رابطه سادومازوخیسمی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سریال «بچه گوزن» داستان واقعی یک رابطه سادومازوخیسمی (آزارگری و آزارخواهی) است. مرد و زن هر دو گرفتار این بیماری روانی اند با این تفاوت که مرد ظاهری عادی و معمولی دارد اما به اندازه زن که رفتارش بیانگر آشفتگی روحی اش است، بیمار است. […]

  • نگاهی به تاثیر آیین و هنر مردمی در آثار سینمایی و نمایشی
    بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی با تعزیه ایرانی چه کردند

    تریبون هنر: تعزیه، این هنر عامه یکی از عمیق‌ترین هنرهای ایرانی است که در دوره مدرن توجه بسیاری از هنرمندان تراز را در شیوه‌های مختلف هنری به خود جلب کرده است، از جمله آن هنرمندان در سینما حداقل سه سینماگر با نوشتن و یا ساختن و یا الگوگرفتن از پیشنهادهای […]

  • یادداشت حامد حنیفی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه: بی اختیار اشک می‌ریختیم

    تریبون هنر: حامد حنیفی در یادداشتی درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی نوشت: من و اکثریت قریب به اتفاق حضار بی اختیار اشک می‌ریختیم. به گزارش تریبون هنر، حامد حنیفی، آهنگساز برجسته موسیقی ایران و منتقد موسیقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه نوشت: […]

  • بابک جهانبخش مرگ با طعم نسکافه به کارگردانی بابک صحرایی

    تریبون هنر: بابک جهانبخش، خواننده برجسته و توانمند موسیقی ایران، یادداشتی را درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر، بابک جهانبخش در یادداشت خود درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» و بابک صحرایی ر صفحه اینستاگرامش نوشت: بابک صحرایی فارغ از […]

  • رضا صادقی در مرگ با طعم نسکافه

    تریبون هنر: رضا صادقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی نوشت: رفتم چون رفیقم رو ذوست دارم و دعوتش برام محترم بود اما شگفت زده شدم به گزارش تریبون هنر، رضا صادقی خواننده برجسته و مولف موسیقی ایران در یادداشتی به تحلیل […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad