تمومش کن

برو دیگه تمومش کن حالا که اینهمه سردی
تو که عشقو کنارم دوره کردی مگه میشه کنارم برنگردی

برو دیگه تمومش کن از این تنهایی دلگیرم
نه می تونم که دستاتو بگیرم
نه می تونم تو آغوشت بمیرم

چشام از گریه خون میشه تو یک لحظه م حواست نیست
از این که بعد من دنیات جهنم شه هراست نیست

کدوم راهو غلط رفتم کجا من اشتبا کردم
که نه میشه باهات بد شم نه میشه از تو برگردم

تمومش کن که حسی بین ما نیست
همیشه که جدایی اشتبا نیست

برای موندن و طاقت آوردن
یه چیزایی باید گاهی خراب شن

تمومش کن اگه راهی نمونده
که تردید تو دنیامو سوزونده

عذابی توی این سال ها کشیدم
که بی تو چیزی رو از دست نمیدم