سیروس الوند در شب میلاد مسعود کیمیایی: سینمای ایران با مسعود کیمیایی جدی شد
مهدوی به مسعود کیمیایی گفت: »آقای کیمیایی شما فرانسه درس خوندید؟» چون آن موقع اکثر روشنفکرها در فرانسه درس می خواندند. آقای کیمیایی سرش را انداخت پایین و گفت: « نه. من کوچه دردار درس خوندم»تریبون هنر: شب هفتم مرداد ماه تعدادی از هنرمندان به بهانه میلاد مسعود کیمیایی، کارگردان بزرگ سینمای ایران دور هم جمع شدند و در محفلی خصوصی یاد او را گرامی داشتند
به گزارش تریبون هنر سیروس الوند، کارگردان برجسته سینمای ایران از جمله حاضران در این جمع بود که سابقه دوستی دیرینه ای نیز با مسعود کیمیایی دارد. اودر طی سخنانی به تحلیل تاثیر مهم مسعود کیمیایی بر جریان سینمای ایران پرداخت و شرح داد که سینمای یاران توسط مسعود کیمیایی جدی شد و راه برای تسل های بعدی باز شد.
سیروس الوند در شب میلاد مسعود کیمیایی گفت:
رفاقت من با مسیعود کیمیایی اول از پدرم شروع می شود که رئیس دبیرستان بدر بود و مسعود را شاید اندازه ماها دوست داشت و به مسعود افتخار می کرد. من می آمدم خانه و می دیدم مسعود نشسته و ساعت هاست داره با بابا حرف می زند.خیلی با هم رفیق بودند و رفتار مسعود جوری بود که انگار هنوز بابا رئیسش است. می دیدم که بابا چقدر روحیه می گرفت و در چشم های مسعود نگاه می کرد و مسعود را خیلی روشن و به روز و سرزنده می دید.
در مورد مسعود کیمیایی من خیلی حرف ها می توانم بزنم. مهم ترین نکته این است که مسعود کیمیایی سینما را جدی کرد. سینمای فارسی نه با ابراهیم گلستان جدی شد، نه با جلال مقدم، نه با شوهر آهو خانم. این ها همه قدم هایی بودند که بلند بود اما نتوانستند جریان بسازند و همچنان سینمای ایران شوخی بود. زمان قیصر فیلم دیگری هم روی اکران بود از یک کارگردان موفق سینمای فارسی به اسم صابر رهبر و بهروز وثوقی و پوری بنایی در آن فیلم هم بازی می کردند.آن فیلم شوخی بود. قیصر سینما را جدی کرد. اصلا به جوانی به سن من راه نمی دادند. اگر مسعود کیمیایی نبود هم نسلان خودش که به راحتی فیلم نمی ساختند، حتی نسل های بعدتر، امثال من و داوودنژاد هم نمی توانستیم به سینما بیاییم.
یک خاطره کوتاه هم بگویم. مسعود کیمیایی داشت رضا موتوری را می گرفت. میان دو تا صحنه که داشتند نور می دادند یک سنتور در گوشه ای از لوکیشن بود. مسعود رفت پشت سنتور نشست و جوری سنتور زد که تقریبا برق از همه پرید چون من گیتار زدنش را دیده بودم اما نمی دانستم سنتور هم بلد است. آقای مهدوی که هنرپیشه روشنفکری هم بود یک گوشه برای خودش نشسته بود و داشت ترجمه می کرد.مهدوی به مسعود کیمیایی گفت: «آقای کیمیایی شما فرانسه درس خوندید؟» چون آن موقع اکثر روشنفکرها در فرانسه درس می خواندند. آقای کیمیایی سرش را انداخت پایین و گفت: « نه. من کوچه دردار درس خوندم». حالا مهدوی فهمید یا نه که مسعود چی می گوید را نمی دانم. برای من این اعتماد به نفس مسعود کیمیایی در ذهنم ماند
ما بچه بودیم و انشا می نوشتیم که یک پیرمرد پنجاه ساله دارد می آید.فکر می کردیم پنجاه ساله دیگر پیرمرد استو من خودم الان شصت و پنج سالم است. مطلب زیبایی جواد طوسی از رفتنش به سر صحنه قاتل اهلی نوشته بود که بسیار زیبا بود و رحیه مسعود کیمیایی را تشریح کرده بود و با خواندنش من هم روحیه گرفتم. مسعود کیمیایی همیشه معلم من بوده. همیشه بهش نگاه کردم و یاد ازش یاد گرفتم و انشالله که سایه اش همیشه بالای سر ما همچنان باشد
فیلم صحبت های سیروس الوند را به صورت اختصاصی می توانید از تریبون هنر ببینید
تاریخ انتشار :۹ مرداد ۱۳۹۵