Ad

به بهانه انتشار آلبوم «منشور»؛

کاوه یغمایی فراموش شدنی نبود

تریبون هنر- سام شرف زاده: روزهای زیادی اگر از روزنامه نگاران و خبرنگاران حوزه موسیقی سوال می کردید چه خبر، در جواب می شنیدید «هیچ» تا زمانی که خبر انتشار آلبوم جدید کاوه یغمایی به صورت رسمی و مجاز در محافل موسیقایی به گوش رسید. فضای خطی موسیقی کشور روز به روز به شکستن و تحول نزدیک تر می شد تا به دوازده مرداد، به روز انتشار «منشور» رسیدیم. همه مخاطبین حرفه ای موسیقی کشور می دانند که حال موسیقی خوب نیست و در چنین شرایطی قطره ای نور برای کم کردن تاریکی، دریا به حساب می آید و البته که «منشور» قطره نبود! همین ابتدای یادداشت بگویم که آقایان پشت میز نشین یک نشان مثبت از ما دریافت می کنند. یک خواننده که برای خیلی ها عادت شده بود او را در قاب شبکه های ماهواره ای ببینند، امروز در کشور خودش به صورت رسمی فعالیت می کند و قرار است نهم و دهم مرداد ماه، تقریبا یک ماه پس از انتشار تازه ترین آلبوم خود کنسرت خود را روی صحنه ببرد.

 

کاوه یغمایی خواننده ای است که سخت می توان گفت مخاطب عام دارد. آن دسته از شنوندگان موسیقی که به سبک های غربی علاقه دارند، به اندازه کافی خوراک سالم از موسیقی داخل دریافت نمی کنند. آن ها که موسیقی راک و پاپ- راک را دنبال می کنند، قطعا علاقه دارند این موسیقی را با کلام فارسی بشنوند و در این سال ها مخاطب رضا یزدانی و گروهThe Ways  بوده اند و خدا را شکر که این دو را داشته ایم. کاوه یغمایی خواننده ای است که پس از نه سال به مارکت داخل برگشته و شنیدنش فارغ از آنچه می شنویم زیبا است و به یک ضیافت تبدیل شده و این صحبت نگارنده را تا تجربه نکنید سخت قابل درک است.

 

دو نکته طلایی در خصوص کاوه یغمایی وجود دارد که نباید ناگفته. اول اینکه مثل خیلی از خواننده ها نبود که با کم رنگ شدنش در فضای موسیقی که ممکن است دلایل مختلفی مثل ممنوع الکاری باشد، از خاطر مردم برود و فراموش شود. جایگاه خود در موسیقی و دل مخاطب را پیدا کرده بود و ستون های این جایگاه فروریختنی نیست مگر خود خواننده جایگاهش را متزلزل کند. دوم آنکه کار راحتی نیست پسر یک خواننده اسطوره ای باشید و بتوانید رفته رفته خود را از زیر سایه پدر کنار بکشید و به صورت مستقل کار کنید. خصوصا اگر پدر کوروش یغمایی، خالق «گل یخ» و خیلی از خاطرات چند نسل باشد. گفتنی ها در خصوص «منشور» زیاد است و نگارنده در قالب یک یادداشت دیگر به زودی با مخاطبین در ارتباط خواهد بود.

تاریخ انتشار :۱۸ مرداد ۱۳۹۵

برچسب‌ها:,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • گویی که سینمای ایران را به مسلخ برده اند و سربریده اند / یادداشت جعفر گودرزی
    گویی که سینمای ایران را به مسلخ برده اند و سربریده اند
    یادداشت جعفر گودرزی (رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران)

    تریبون هنر _ جعفر گودرزی: چه بگویم؟ چه بنویسم؟ از چه بگویم که اتفاق ،چنان تلخ و هولناک است که قلم در وصفش می شکند. همچون دل ما که از شکستگی ها لبریز شده…چه عمرهای ناتمام،چه ماندن های سختی، چه رفتن های بی شتاب و بی رحمانه ای، چه آرزوهای […]

  • نگاه فراجنسیتی؛ برگ برنده سریال رحیل

    تریبون هنر: هنرآنلاین در نقدی بر وجوه زنانه سریال رحیل نوشت: در سال های اخیر و با افزایش حضور بانوان در عرصه هنر و فیلم و سریال، طبیعتا نیاز به درام هایی انسانی که بر مدار ویژگی های بانوان ایران زمین استوار گردد، بیش از قبل شده و این که […]

  • سرگیجه آلفرد هیچکاک: از شکست در گیشه و ناسزای منتقدان تا تبدیل شدن به بهترین فیلم تاریخ سینما

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سال هاست که از سرگیجه به کارگردانی آلفرد هیچکاک به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهان یاد می شود اما هنگامی که اکران شد، خیلی ها به این فیلم و هیچکاک تاختند و از آن به عنوان اثری بد و ضعیف یاد […]

  • نگاهی روان‌شناسانه به نقش «طناز طباطبایی» در بی رویا

    تریبون هنر: چند روزی است که فیلم «بی‌رویا» در پلتفرم های نمایش خانگی شده؛ فیلم داستان زن جوانی به نام رویا با بازی طناز طباطبایی است. رویا همراه همسرش بابک قصد مهاجرت به دانمارک را دارد. اما ناگهان دختر جوانی با بازی طناز طباطبایی که حافظه‌اش را از دست داده […]

  • نغمه های بازیگر؛ موسیقی در سینمای مسعود کیمیایی
    نغمه های بازیگر؛ موسیقی در سینمای مسعود کیمیایی
    یادداشت بابک صحرایی در فیلم امروز

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: موسیقی در سینمای مسعود کیمیایی شبیه بازیگر توانایی است که ایفای یکی از نقش‌های مهم را بر عهده دارد. توجه ویژه مسعود کیمیایی به موسیقی و استفاده کارآمد از آن و در ادامه تأثیرگذاری‌اش بر خود جریان موسیقی باعث رخ دادن دو اتفاق شده است. […]

Ad
Ad
Ad
Ad