Ad

نرگس جعفری عنوان کرد:

قصد انتشار کتابم را نداشتم!

+ آن روزها كه ترانه هنوز به شيوه جنتى عطايى و شهيار قنبرى سروده می شد حاوی كلامی زيبا بود وعمق بيشترى داشت

تریبون هنر- پویا عباسپور: نرگس جعفری ترانه سرایی است که از اواخر سال ۸۷ کار خودش را آغاز کرد و امروزه در اغلب آلبوم های پاپ در مقام ترانه سرا حضور دارد و نوشته هایش را به دست صداهای جوان این روزهای پاپ می سپارد. به سراغ وی رفتیم تا در خصوص سبک و سیاق ترانه های امروزی اش بیشتر بدانیم. شرح این گفتوگو را در ادامه می خوانید

 

 

این روزها حساسیت خوانندگان حوزه پاپ بر روی ترانه ها بسیار زیاد شده و اهمیت قابل توجهی را برای این بخش در نظر می گیرند. در کنار این مساله خیلی ها عقیده دارند که کلام در موسیقی به تکرار رسیده و دیگر شاهد شکوفایی کلامی در موسیقی نیستیم. شما چگونه فکر می کنید؟

 

اگر چه هیچ کدام از بخش ها در تولید یک موسیقى خوب کم اهمیت نیستند اما موسیقى در کشور ما بیشتر ترانه محور است و حول این مقوله می چرخد. طبیعى است که حساسیت روى کلام  بیشتر باشد. مردم ما وقتى یک موزیک را می شنوند گاها دانشی در خصوص تنظیم کار ندارند و کمتر پیش مى آید که شنونده ای بعد شنیدن یک قطعه موسیقایی بگوید چه تنظیم خوبى! لذت بردم. من در مورد عام جامعه ام صحبت می کنم نه راجع به موزیسین ها. مردم شعر را می شنوند و تاثیر می گیرند. البته این روزها ملودى هم به اندازه ترانه مهم و پر رنگ شده اما به هرحال باز هم ترانه تاثیر گذارترین بخش یک قطعه موسیقى است و لازم است که خوانندگان ما بر روى این بخش حساسیت ویژه اى قائل باشند. اگرچه این مورد براى تمام خواننده ها مصداق ندارد و خیلی ها هستند که هیچ توجهى به بخش ترانه ندارند و همین امر باعث می شود تا خیلى وقت ها ترانه هایى اجرا شود که اصلا قابلیت شنیده شدن را ندارند.ترانه سراهایى که نه تنها حرف جدیدى براى گفتن ندارند بلکه اصول ابتدایى یک ترانه را هم نمی دانند و تعدادشان کم هم نیست اما ترانه هایشان توسط همان خواننده هایى که اشاره کردم اجرا می شود و در یک چشم بر هم زدنى فضاى موسیقى پر می شود از ترانه هاى خالى، از نبوغ تکرارى که حتى از نظر احساس و مفهوم هم دچار ضعف هستند.اگر خوانندگان ما از اهمیت ترانه آگاه باشند هوشمندانه تر ترانه های خود را انتخاب می کنند.

 

 

اخیرا قرار است مجموعه از شما با نام «حیف» منتشر شود که مجموعه است از ترانه هایی که سروده اید. کمی در رابطه با چگونگی این اثر بگویید.

 

بله مجوعه ترانه هاى من در کتابى با عنوان حیف بزودى توسط نشر نگاه وارد بازار خواهد شد که ابتدا قرار بود صد و ده ترانه در آن باشد اما پس از عبور از مرحله ى مجوز پنج ترانه به ناچار حذف شد و در حال حاضر صد و پنج ترانه در این مجموعه قرار دارد.به احترام مخاطبم اغلب ترانه هاى این کتاب را از ترانه هاى اجرا نشده انتخاب کردم تا هزینه و وقت مخاطب صرف خواندن ترانه هایى که قبلا شنیده اند و دیگر برایشان تکراری است نشود. قرار است که این مجموعه تا اواخر مهرماه منتشر شود و هم اکنون در مرحله ى طراحى جلد هستیم که چند طرح به خاطر حساسیت خود من و ناشر رد شده است. اخیرا به جمع بندی هایى رسیدیم و طرح نهایى را انتخاب کرده ایم و تنها منتظر مهر تایید وزارت ارشاد هستیم. دلیل انتخاب واژه «حیف» اجراى آن توسط رضا صادقی نیست.آشنا بودن نام یکی از کارهایم برای گوش مخاطبم دلیل انتخاب نام کتابم نبود وگرنه در این صورت حتما نام یکى دیگر از ترانه هاى اجرا شده را انتخاب می کردم که با گوش مخاطبم آشنا تر باشد. این نام را صرفا به خاطر کوتاهى و حس مبهمى که دارد دوست دارم و انتخاب کردم.

 

 

از کارهایی که قرار است در آینده از شما منتشر شود بگویید.

 

 

آلبوم هایى که قرار است امسال منتشر شوند و من در سمت ترانه سرا فعالیت می کنم متعلق است به سینا شعبانخانى،مهدى احمدوند،على عبدالمالکى.تک ترکهاى زیادى هم آماده پخش دارم که دیر یا زود پخش خواهند شد،تک تراکهایى با صداى علیرضا طلیسچى،رضا صادقى،انوش تقوى،امیرعباس حسن زاده،على عبدالمالکى،ماهان بهرام خان و …

 

 

المان هایی که لازم است تا یک ترانه به دل مخاطب بنشیند و طبق اصول شنونده را احاطه کند چیست؟

 

سلیقه ى مردم آن قدر غیر قابل پیش بینى است که به سختى می شود جواب این سوال را داد. هیچ ترانه سرا یا خواننده یا آهنگسازى نمی تواند بگوید که همین حالا میخواهیم بنشینیم کارى بسازیم که هیت شود و حتما مخاطب آن را دوست داشته باشد.اما حداقل اصول لازم را می توان رعایت کرد. از دید من احساس در ترانه حرف اول را می زند،نوشتن احساسمان در قالب صحیح ترانه و استفاده از سوژه هایى که دغدغه ى روز مردم است می تواند گزینه خوبی برای جذب مخاطب باشد. به علاوه اینکه انتخاب زبان محاوره ،بیان عمیق ترین حرفها در ساده ترین کلمات و خیلى نکات دیگر می تواند به شنیده شدن و تاثیر گذاشتن امیدوارمان کند.من به تصویر سازى در ترانه هم به شدت معتقدم و از دید من ترانه ى بى تصویر بى تاثیر است.

 

 

تفاوت هایی که در ادبیات موسیقی امروز پاپ نسبت به دهه های ۸۰ و یا ۷۰ شاهد آن هستیم را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

 

به عقیده من ترانه های امروزی در مقایسه با ترانه های دهه های ۷۰ یا ۸۰ از انسجام کمتری برخوردار هستند. آن روزها که ترانه هنوز به شیوه جنتى عطایى و شهیار قنبرى سروده می شد حاوی کلامی زیبا بود وعمق بیشترى داشت. در دهه هاى ۸۰ که خوانندگانى مثل محسن یگانه ،محسن چاوشى،رضا صادقى و غیره پا به عرصه موسیقی گذاشتند ترانه ها وارد فصل جدیدى شدند. تنوع و سادگی آن ها چیزی زیبایشان کم نکرد اما رفته رفته که دیگر براى انتشار یک ترانه نیاز به مجوز هم از بین رفت و تک تراکها در فضای مجازی پخش شد کمی کار را راحت تر کرد و بر تعداد خوانندگان و ترانه سرایان افزود.  ترانه هاى سطحی و تکرارى هم بیشتر شدند، البته فقط نباید منفى نگاه کرد شاید خیلى ترانه هاى سطحی داریم اما زبان ترانه مدرن تر، صمیمى تر و ارتباط پذیر تر شده و تصور می کنم این نکته درخشانى باشد.

 

 

براى ترانه سراهاى تازه کارى که نمی دانند باید از کجا شروع کنند اقدامى کرده اید؟

 

در فضاى مجازى مدام شاهد ارسال ترانه توسط ترانه سراهایى که دوست دارند وارد این عرصه شوند هستم حتما براى دیگر دوستانم هم فراوان پیش آمده است. بنده معتقدم ارسال ترانه به این شکل صحیح نیست ولی با این حال هر زمان کمکى از دستم برآمده انجام داده ام. اما خیلى از دوستان ترانه هایى را می فرستند که قابلیت اجرا ندارد و یا می فرستند و تعیین میکنند که ترانه شان را به کدام خواننده بدهم حتى بعضا نام کسانى را می برند که خودم هم با آنها کار نکرده ام. من تصور می کنم بهترین راه این است که برخى دوستان ترانه سرا که سال ها است در این عرصه کار کرده اند و امروز دیگر دست به قلم نیستند از ارتباطاتشان براى این ترانه سراهاى جوان استفاده کنند. اگر خودم در چنین شرایطى بودم حتما مجموعه ى منسجم و قابل اجرایى از کارهاى این دوستان جوان با نام ما هم ترانه سراییم جمع آورى می کردم و در اختیار دوستان خواننده و آهنگساز قرار می دادم تا مسیر براى دوستان تازه وارد هموار شود.

 

 

در آخر اگر احساس می کنید کلامی از قلم افتاده بگویید.

 

 

هیچ! فقط مطلبی را در خصوص مجموعه «حیف» لازم می دانم که بازگو کنم. من قصد انتشار کتابم را نداشتم. سال ٨٧ که شروع فصل کاری من بود خیلى اشتیاق به چاپ کتاب داشتم که حتى یک سال بعد با نشر شأنى هم در این خصوص مذاکره کردم و تا نیمه ى راه هم پیش رفتم اما کمى که فکر کردم منصرف شدم و از تصمیمم برگشتم تا امسال که به لطف و پیشنهاد و تایید بابک صحرایى که خیلى مدیون مهرشان هستم با نشر نگاه بطور کامل آشنا شدم و تصمیم قطعى براى چاپ کتابم را گرفتم. فقط خواستم بابت مهربانى و همراهى بابک صحرایی صمیمانه تشکر کنم و به همچنین آرزو می کنم که مثل همیشه در عرصه موسیقى کشور بدرخشند.

 

 

 

منبع: اختصاصی تریبون هنر

تاریخ انتشار :۲۴ شهریور ۱۳۹۵

برچسب‌ها:
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مینی سریال «بچه گوزن»؛ روایت هیجان انگیز یک رابطه سادومازوخیسمی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سریال «بچه گوزن» داستان واقعی یک رابطه سادومازوخیسمی (آزارگری و آزارخواهی) است. مرد و زن هر دو گرفتار این بیماری روانی اند با این تفاوت که مرد ظاهری عادی و معمولی دارد اما به اندازه زن که رفتارش بیانگر آشفتگی روحی اش است، بیمار است. […]

  • نگاهی به تاثیر آیین و هنر مردمی در آثار سینمایی و نمایشی
    بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی با تعزیه ایرانی چه کردند

    تریبون هنر: تعزیه، این هنر عامه یکی از عمیق‌ترین هنرهای ایرانی است که در دوره مدرن توجه بسیاری از هنرمندان تراز را در شیوه‌های مختلف هنری به خود جلب کرده است، از جمله آن هنرمندان در سینما حداقل سه سینماگر با نوشتن و یا ساختن و یا الگوگرفتن از پیشنهادهای […]

  • یادداشت حامد حنیفی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه: بی اختیار اشک می‌ریختیم

    تریبون هنر: حامد حنیفی در یادداشتی درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی نوشت: من و اکثریت قریب به اتفاق حضار بی اختیار اشک می‌ریختیم. به گزارش تریبون هنر، حامد حنیفی، آهنگساز برجسته موسیقی ایران و منتقد موسیقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه نوشت: […]

  • بابک جهانبخش مرگ با طعم نسکافه به کارگردانی بابک صحرایی

    تریبون هنر: بابک جهانبخش، خواننده برجسته و توانمند موسیقی ایران، یادداشتی را درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر، بابک جهانبخش در یادداشت خود درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» و بابک صحرایی ر صفحه اینستاگرامش نوشت: بابک صحرایی فارغ از […]

  • رضا صادقی در مرگ با طعم نسکافه

    تریبون هنر: رضا صادقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی نوشت: رفتم چون رفیقم رو ذوست دارم و دعوتش برام محترم بود اما شگفت زده شدم به گزارش تریبون هنر، رضا صادقی خواننده برجسته و مولف موسیقی ایران در یادداشتی به تحلیل […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad