سیامک عباسی به سئوالات هوادارانش پاسخ داد: از خصوصی ترین پرسش ها تا مباحث جدی هنری
هواداران سیامک عباسی سئوالات جالب خود از خواننده محبوب شان را در صفحه فن پیج او در اینستاگرام نوشتند و سیامک عباسی به همه سئوالات پاسخ دادتریبون هنر: سیامک عباسی به سئوالان هوادارانش پاسخ داد
به گزارش تریبون هنر هواداران سیامک عباسی سئوالات خود از خواننده محبوب شان را در صفحه فن پیج او در اینستاگرام نوشتند و سیامک عباسی به همه سئوالات پاسخ داد. او در کانال تلگرامش به سی سوال مطرح شده در صفحه فن پیج اینستاگرامش پاسخ داد که می توانید در تریبون هنر بخوانید
سیامک پاسخ دادنش به سوالات رو اینگونه آغاز کرد:
دوستان عزیزم سلام. شب همتون به خیر. امیدوارم وویسی که من میذارم مزاحم استراحتتون نشده باشه. این اولین باره که من در کانال خودم وویس میذارم و امیدوارم این باب خوبی باشه که ادامه پیدا کنه. سوالاتی که تو فن پیج پرسیده بودینو دوستان select کردن. ببخشید من مثلا دانشجوی ادبیاتم و باید فارسی حرف بزنم. من هم سعی میکنم دونه دونه جواب بدم به این سوالات.
و جواب های سیامک عباسی به ۳۰ سوال انتخاب شده:
۱- آقای عباسی حالا که همه دیدنتون دیگه نمیتونید با دمپایی ابری برید نون بخرید! حالا با کتونی میرید یا به همون روش قبلی ادامه میدید؟
جالبه این یه مثال بود من زدم. در این چند سال من شاید ۲بار نون خریدم ولی برنامه م اینه که مثل قبل و مردم عادی به زندگی م ادامه بدم. اگه منو توی خیابون با نون بربری و دمپایی ابری دیدید تعجب نکنید چون برنامه م اینه که به سبک زندگی قبلی م ادامه بدم و نمیخوام شهرت دست و پامو ببنده و محدودم کنه.
۲- آیا آهنگاتون مخاطب خاص دارن یا همینجوری چشمه ذوقتون قل میزد که آهنگای خوشگلتونو ساختین؟
اولا ممنونم که به آهنگای من میگید خوشگل. دوما تا چشمهی ذوق قل نزنه واقعا نمیشه آهنگ ساخت. سوما که بله… بعضی آهنگای من مخاطب خاص داشتن و برای همه هنرمندا همینطوره.
۳- چه جوری تو این مدت تونستی از پخش عکست جلوگیری کنی؟ جیگرت خون شد؟
جیگرم که واقعا خون شد. نگم براتون که تو این هفت سال چه اتفاقایی افتاد. چه حاشیههایی درست شد. واقعا میشه از این ماجراهایی که سر عکس من پیش اومد یه فیلم ساخت. از پخش شدن عکسم که نتونستم جلوگیری کنم. راستش یکی دوتا عکس از من پخش شده بود ولی خوب کسی نمیدونست عکسای منه و یکیش مال ده سال پیش بود و خدا رو شکر عکس بدی نبود ولی قدیمی بود. الان استایلم با اون موقع فرق کرده. مطمئنم همتون برید تو عکساتون بگردید خیلی با ده سال پیشتون فرق کردید. من البته با تیپ و قیافه اون موقع هم مشکلی ندارم. ولی دوستانم به ایده من احترام میذاشتن و عکسم رو پخش نکردن و دم همشون گرم.
۴- چرا جوشاتو میکنی؟ من خودم کنسرتت اومدم جای جوشاتو دیدم …
والا اینا جای جوش نیس. جای جوش اینقدر عمیق نیست. من بچه که بودم آبله مرغون گرفتم و در عالم بچگی دو سه تاشو کندم و جاش مونده. یه جورایی شده مشخصه صورت من.
۵- اون خروسی که تو بچگی داشتید سرشو کندید یا به مرگ طبیعی مرد یا فهمید شما در آینده هنرمند میشید و ذوق مرگ شد؟
نمیدونم راستش. من که چیزی یادم نمیاد ولی چیزی که تعریف میکنن اون خروسه مال باغ آشنایانمون بوده. دیگه از سرنوشتش اطلاعی در دستم نیست.
۶- چرا همه خوانندههای مورد علاقه من از ملیتها و قومیتهای مختلف از جمله شما چال دارن؟ آیا تاثیری در زیبایی و کیفیت صدا داره این قضیه؟
والا نمیدونم. من پیگیری نکردم این ماجرا رو. من یه چال ریز دارم که وقتی خیلی بخندم پیدا میشه. خدارو شکر که به سلیقه شما پسندیده شده.
۷- چرا در بیشتر موزیک ویدئوهاتون موهای دختره چتریه؟
نمیدونم اینو باید از کارگردان ویدئو بپرسید. همه شخصیت اول کلیپهای من دختر نیس و اونی هم که چتری بوده شاید بر حسب اتفاق بوده. شاید هم به خاطر اینکه دو تا از ویدئوهامو نگار کار کرده. شاید سلیقه نگار اینطوری بوده و بقیه هم باید بریم از کارگرداناشون بپرسیم.
۸- دلت خنک شد هفت سال ما رو قفل گذاشتی؟
من واقعا معذرت میخوام. همچین قصدی نداشتم. دوس نداشتم خودنمایی کنم. اگر در این هفت سال به شما بد گذشته من معذرت میخوام.
۹- آقای عباسی چرا از سربازی معاف شدید؟
خیلی سوال خوبی بود. من خیلی خوشحالم از سربازی معاف شدم. همین الان که فکر میکنم باید دوسال میرفتم سربازی… به همه کسانی که رفتن سربازی دست مریزاد میگم. دمتون گرم که اینقدر رشادت کردید. دلیل معافی من قانونی بود که بخشی از آن به کفالت مربوط میشد و دقیق یادم نیس و من معاف شدم و سال بعد این قانون رو برداشتن و جزء موارد خاص بود و در کارت معافیت من نوشته شده بود: موارد خاص. دیگه اونا هم فهمیدن من خاصم!
۱۰- خودت میدونی عزیزی؟
آره دیگه! واسه همینه میگریزم.
۱۱- اصلا کامنتا رو میخونید؟
بله. همیشه نه… ولی خیلی وقتا اگه فرصت کنم. بعضی وقتا چندهزارتا کامنته ولی تا جایی که مقدور باشه بله. گاهی حتی به مخاطبانم که آشنای نزدیکم هم نیستند جواب میدم.
۱۲- تا به حال با صدای بلند در حمام آواز خوندین؟
بله بسیار زیاد تا دلتون بخواد!
۱۳- تا حالا شده از کسی کتک خورده باشید؟ چه بچگی و چه بزرگی. از کی؟
من از بچگی کتک خورم ملس بود. در بچگی از بچه های محل کتک خوردم و کتک هم زدم چون خیلی شیطون بودم. تو بزرگی هم دیگه بماند! ما در تمام طول زندگیمون در حال کتک خوردن بودیم.
۱۴- فرشته پاک که پرید! از عشق دور چه خبر؟خوبه؟
بله سلام دارن خدمتتون.
۱۵- تو چه حالی بودی وقتی داشتی ترانه خوشبختیت آرزومه رو مینوشتی؟
یه دوستی داشتم یه روز اومد استودیوی من و فیلمی دیدیم . خیلی فیلم تاثیرگذاری بود. خودم هم یه داستانایی داشتم و شروع کردم نوشتن ولی تا ترجیع بند نوشتم یعنی تا اینجا که حتی از خاطرههام جدا شی. چند ماه بعد همون دوستم اومد تو استودیو و همان قسمت اوج به ذهنم رسید و بهشون گفتم یه دقیقه صبر کنید من الان میام. رفتم پشت دستگاه و اون قسمتو خوندم و ضبط کردم و اومدم نشستم پیش دوستام! بخشی از اون با اون حالت بود و یه بخشیش یهو بهم الهام شد.
۱۶- زمانیکه چهرهتون دیده نشده بود رو بیشتر دوس داشتید یا الان که مردم چهرتونو شناختن؟
به نظرم هر کدومش معایب و مزایای خودشو داره و اون موقع که چهره م دیده نشده بود راحتتر بودم. کمتر زیر ذرهبین بودم. هرجوری دلم میخواست میتونستم برم بیرون. الان اینجوری نیست. باید یه ذره مراقب ظاهرم باشم حتی! تعارف که نداریم. مردم انتظار دارن هنرمندشونو مرتب ببینن حتی اگه اون هنرمند یه روز حوصله نداشته باشه به خودش برسه. ولی یه سری معایب هم وجود داشت. اون موقع گرمی احساسات مخاطبانم در خیابونو نداشتم. الان چند وقته دارم این ماجرا رو تجربه میکنم. هنوز خدا رو شکر خیلی زیاد نیس و منو زیاد نمیشناسن ولی همین چند باری که بعد از کنسرت پیش اومده خیلی برام شیرین و جذاب بوده.
۱۷- اوج دنیای هنری تون رو در کجا میبینید؟
این از اون سوالاییه که فکر میکنم نباید جواب بدم چون اگه جواب بدم میگن این فکر کرده کیه و اگه جواب ندم فکر میکنن من اوجی برای خودم متصور نیستم. خیلی برنامههای بزرگی در دنیای هنر دارم که به شعر و موسیقی محدود نمیشه و کارهای بزرگی قراره بکنم و امیدوارم عمرم کفاف بده. اگر بشه که اوج خوبی برای خودم میبینم و اگر نشه که مهم اینه در این مسیر قدم برداشتم.
۱۸- جشن امضا برای آلبومتون و کتاباتون نمی ذارید؟
اتفاقا میخواستیم جشن امضا برای آلبوم بذاریم که مصادف شد با کنسرت و گفتیم بذاریم برای بعد کنسرت که رسیدیم به محرم و صفر. بعد از محرم اگه امکانش باشه و آلبوم در فروشگاهها موجود باشه با کمال میل. من خوشحال میشم مخاطبامو ببینم و باهاشون عکس بگیرم اگر قابل باشم ولی اگر امکانش پیش نیاد برای کتاب جدیدم که سومین کتاب منه حتما جشن امضا میذارم. یه آلوم موسیقیایی هم برای کتاب دومم با اسم خاطرات متروک ساخته بودم که شعرای همون کتابو من روی اون آلبوم دکلمه کرده بودم. اون آلبوم رو امسال میتونیم منتشر کنیم چون کتابش رو دو سال پیش چاپ کردیم و به خاطر شرایط مجوز من نشد ورژن صوتیش رو منتشر کنیم. الان آماده ست و دو سه ماه دیگه ممکنه برای اون جشن امضا بگیرم و یا دوتا یکیش کنم و برای هردو آلبوم یه جشن امضا بذارم. از الان نمیدونم چه اتفاقی میافته ولی از الان تو برنامههامون هست.
۱۹- اولین جملهای که بعد از هفت سال دیدن هواداراتون روی استیج به ذهنتون رسید چی بود؟
فقط میتونم بگم یه چیزی تو مایههای یا ابوالفضل! من چیکار کنم الان؟
۲۰- چه قشنگه هیچکس به شما توهین نمیکنه. اولین باره دیدم همه کامنتا به یه هنرمند سرشار ازعشقه. چشم نخورید. فکر میکنید واقعا چرا؟
بابت همچین اتفاقی من باید از شما تشکر کنم که منو لایق میدونید. اینجوری هم نبوده که کسی به من توهین نکنه. بالاخره هستن کسایی که فضای مجازی رو مسموم کنن ولی در پیج من خیلی کم این اتفاق میافته. من تا جایی که بتونم کسی رو بلاک نمیکنم. مخصوصا کسی که فقط انتقاد کرده باشه. من انتقاد رو خیلی دوس دارم. از من انتقاد کنید ولی مودبانه. نه تنها ناراحت نمیشم بلکه به اون انتقاد فکر میکنم و سعی میکنم اگر بشه در کارم برطرفش کنم ولی کسایی که چه انتقاد و چه توهین با لحن بیادبانه انجام بدن حتما بلاک میشن.
۲۱- برنامهای برای بینالمللی کردن موسیقی تون دارید؟
به نظر من موسیقی پاپ ایران خیلی ظرفیت بینالمللی شدن نداره چون زبان فارسی زبان خیلی همهگیری نیس چون تو کل دنیا با احتساب کشورای همسایه کلا شاید ۱۲۰ میلیون فارسی زبان داشته باشیم. طبیعتا نمیتونیم انتظار داشته باشیم کشورای غیر فارسی زبون به آهنگای ما گوش کنن و نمیشه بگیم بینالمللی بشیم. من تمام تلاشمو میکنم موسیقیمو به استانداردهای روز جهان نزدیک کنم اما برای بینالمللی شدن مشخصههای دیگهای لازمه که موسیقی پاپ ایران این مشخصهها رو نداره. شاید بشه از موسیقی اصیل ایرانی بیشتر این انتظارو داشت. مثلا من میدونم آقای علیزاده که از افتخارات موسیقی ما هستند و سایهشون انشالا همیشه بالای سر ما باشه، آلبومی با یه هنرمند ارمنی منتشر کردند که نامزد جایزه گرمی(grammy) شده بود. ولی من در شاخههایی از هنر خواهم رفت که بینالمللی بشه و یواش یواش خبرشو اعلام خواهم کرد.
۲۲- میتونیم امیدوار باشیم که از این به بعد سراسر ایران کنسرت داشته باشید؟
بله بله حتما! حتما! بلافاصله بعد از محرم و صفر کنسرت میذاریم. اول تهران و بعد تور کنسرتهای شهرستان و هر شهرستانی باشید کنسرت میذاریم و اول از شهرهای بزرگ شروع میکنیم. چون تازه فهمیدم انرژی زیادی که از شما دوستان در کنسرتها میگیرم چقدر چیز شیرین و عجیبیه و لذتبخشه و هرقدر بگم کمه. حتی به شهرای کوچکی که امکان برگزاری کنسرت باشه میام. خیالتون راحت.
۲۳- تمام آهنگات به زندگی شخصی خودت مربوط میشه؟ و اینکه خیلی دوست دارم…
منم خیلی دوستون دارم. بدون اغراق میگم. اگر شما نبودید نه من، نه هیچکدوم از هنرمندای کشور نبودن. خیلی ممنونم که م ارو اینقدر ساپورت میکنید. شاید نشه بگم همه آهنگام ولی ۹۰% آهنگام برداشتاییه که از زندگی شخصی خودم شده و یا برداشتایی که از زندگی افراد نزدیکم بوده و من ماجرا رو دیدم و از نزدیک ابعادش رو لمس کردم به همین دلیل در موردش نوشتم و آهنگ ساختم.
۲۴- حالا که دیده شدید چه احساسی دارید؟ پشیمون نیستید که چرا زودتر چهرهتون رو نشون ندادید؟
نه… نمیتونم بگم پشیمونم، چون به نظرم این اتفاق باید در کنسرت رخ میداد. حالا میشد سه سال پیش باشه یا زودتر. هروقت که امکان برگزاری کنسرت در شهر و کشور خودم برام فراهم میشد، میرفتم رو استیج و دیده میشدم. طبیعتا دوست داشتم زودتر این اتفاق بیافته که زودتر با شما روبرو بشم که نشد و الان اتفاق افتاد. پس الان وقتش بوده. به فال نیک این ماجرا رو میگیرم.
۲۵- آهنگاتو خیلی با احساس میخونی. این احساس از یک عاشقی و شکست منشا میگیره یا صرفا به خاطر علاقه به موسیقیه؟
نمیشه گفت شکست. از یه چشمه درونی میاد ولی دلم نمیخواد اسمشو بذارم شکست عشقی. به هر حال کسی که تو سن منه در سی سالگی یه احساساتی رو تجربه کرده و احتمالا خیلیهاتون تجربه کردین. این احساسات درون منه و علاقه به موسیقی چاشنی اون میشه و مضاعف میشه. پس اولا اگه فکر میکنید من آهنگام با احساسه ممنونم و دوما به احساسات درونم ربط داره.
۲۶- اون اولین لحظه کنسرت چه حسی داشتید؟ ترس؟ استرس؟ هیجان؟ واکنش مردم رو چطور دیدید؟
ترس نبود…استرس و هیجان بود و هیجان خیلی بیشتر بود. مشکلی که بود رو الان میگم. من روز قبل از کنسرت ۲۹ ام سرمای شدید خوردم و بیمارستان رفتم و آمپول پنیسیلین زدم. آلبومش رو دقیق نمیدونم ولی چرک خشک کن بود و صدام در نمیاومد و نمیدونم چطور خوندم و تمام تلاشمو کردم که درست بخونم و دلیل استرس این بود. چون مریض بودم و نمیتونستم از تمام تواناییهام استفاده کنم. استرس داشتم ولی واکنش مردم اونقدر خوب بود که بعد از اتمام کنسرت یادم اومد مریض بودم.
۲۷- خوانندههای مورد علاقهتون چه کسانی هستند؟
این سوال رو در مصاحبههای قبلی جواب دادم به خصوص در مصاحبهای که با اردشیر داشتم ولی با توجه به شرایط جدیدم نمیتونم به این سوال جواب بدم پس لطفا رجوع کنید به همون مصاحبه! فقط از کسی که میتونم به عنوان قهرمان زندگیم ازش اسم ببرم فرهاد مهراد هست. کسی که عاشقانه و با تمام قلبم دوسش دارم و تمام آهنگاشو نت به نت حفظم و افتخار میکنم که همچین هنرمندی در سرزمینم دارم و میتونم آهنگاشو به زبون مادری خودم بخونم و سرشار بشم.
۲۸- بهترین دوستت کیه؟
خدارو شکر اینقدر تو این زمینه خوششانس بودم که نمیتونم بگم که بهترین دوستم کیه. هم در موسیقی هم خارج موسیقی اونقدر دوست دارم که نمیتونم نام ببرم. من بیست نفر دوست خیلی صمیمی دارم که به یک اندازه دوسشون دارم و عاشقشونم و براشون احترام قائلم.
۲۹- اگه قرار بود شغلی خارج از موسیقی رو انتخاب کنید چی بود؟
اگه با عقل الان و دانش الانم بود انتخاب دیگهای داشتم ولی از بچگی گلفروشی رو دوست داشتم. البته از کلاس سوم میخواستم نویسنده بشم چون عاشق کتاب خوندن بودم و ژولورن میخوندم و از قبلترش میخواستم فضانورد بشم ولی از پنجم دبستان تصمیم داشتم خواننده بشم و به هیچکس نگفتم که مسخرهم نکنن تا زمانی که ساز خریدم.
۳۰- آقای امیر عظیمی رهبر ارکستر بنده و دوست عزیزم پرسیدن چرا خودتونو نشون نمیدید؟منم یکی از آرزوهام دیدن شماست.
دوستان عزیز به ایشون جواب دادن دوست عزیز چرا دقت نمیکنی! ایشون عکس پروفایلشو گذاشته و خودشه! یکی دیگه گفته داداش خودشو نشون داد و کنسرتم گذاشت!
آقای عظیمی مرسی از بانمک بازیتون. شما ۵ ساله منو اینقدر دیدید که دیگه حالتون از صورت من به هم میخوره
و در پایان سیامک عباسی صحبتهای خود را اینگونه به پایان رساند:
سوالا هم تموم شد. ببخشید اگه وقتتونو گرفتم. خیلی طولانی حرف زدم. اساسا زیاد اهل پرچونگی نیستم. اینو بچههای فنپیج از من خواسته بودن. امیدوارم برای شما هم جالب و جذاب بوده باشه. مرسی که اینقدر به من لطف دارید. مرسی که اینقدر همراهید. من همه شما رو دوستا خودم میدونم. من هوادار نمیخوام. من طرفدار نمیخوام. من یه سری دوست میخوام و شما دوستای منید. افتخار میکنم به دوستیتون. ممنونم این همه سال پشت من بودید و حمایت کردید و در کنسرت اونجوری سنگ تموم گذاشتید. از صمیم قلب براتون آرزوس سلامتی و خوشبختی دارم. خوشبختیتون آرزومه.
منبع: تریبون هنر
تاریخ انتشار :۱۲ مهر ۱۳۹۵