Ad

برای خلیفه شاهمیر بلوچ مالداری

همه با موسیقی او درمان شدند ولی خودش بیمه درمانی نداشت

تریبون هنر: خلیفه شاهمیر بلوچ مالداری نزدیک به نیم قرن برای درمان مردم خواند و موسیقی اجرا کرد. کسی نبود که نزد او رفته باشد و حداقل به لحاظ روحی جواب نگرفته باشد؛ ولی می‌گویند خودش این اواخر عمر با وجود سال‌ها فعالیت در یکی از قدیمی‌ترین آیین‌های موسیقی ایران، حتی بیمه درمانی هم نداشت!

۱۷ اسفند سال ۱۴۰۱، موسیقی نواحی یکی دیگر از باسابقه هایش را که متاسفانه تعداد زیادی هم از نسل آنها باقی نمانده است، از دست داد.

گفته می‌شود خلیفه شاهمیر بلوچ مالداری در پی نبود امکان مداوای جسمی در بیمارستان چابهار و انتقال به منزلش در روستای تیس‌کوپان، دچار بی‌حسی ناشی از سکته مغزی شد و نیمه شب سه‌شنبه ۱۶ اسفند برای همیشه خاموش شد و صبح چهارشنبه در مزار «تیس‌کوپان شیردل» به خاک سپرده شد.

خلیفه شاهمیر بلوچ مالداری ده‌ها سال در جنوب بلوچستان، در شرق چابهار و سواحل شمالی دریای مکُّران قدیم یا عمان کنونی، مراسم تسخیرزدایی را اجرا کرد و هزاران بیمار اسیر یا در تسخیر باد یا همان زار را که در بلوچستان «گوات» به معنای باد و «گواتی» به معنای بیمار اسیر باد نامیده می‌شود، مداوا کرد.

این هنرمند صاحب نام و شناخته شده موسیقی بلوچستان با رپرتوار یا مجموعه کم‌نظیری از ذکرهای خود به همراه سروز یا سرود یا همان قیچک و تمبورک و همراهی چاپی‌ها و همخوانان، گاه چند شب متوالی برای رهایی بیمار از باد به اجرای مراسم ذکر گواتی می‌پرداخت. این گونه از اجراهای آیینی در طی قرن‌ها در جنوب ایران و به خصوص در مناطق ساحلی بسیار متداول بود که به نوعی بادباوری محسوب می‌شد و امروزه دستخوش تغییرات و سوءاستفاده‌های سودجویانه شده است.

 

برای خلیفه شاهمیر بلوچ مالداری

 

اکنون که موسیقی نواحی ما یکی دیگر از فعالان خود را از دست داد، تصمیم گرفتیم با محمداسحاق بلوچ‌نسب ـ آهنگساز و نوازنده و مدیر انجمن موسیقی سیستان و بلوچستان ـ درباره خلیفه شاهمیری بلوچ مالداری صحبتی داشته باشیم.

بلوچ‌نسب درباره این هنرمند فقید اینگونه می‌گوید: شاهمیری بلوچ مالداری متولد ۱۳۰۶ بود و ۹۵ سال سن داشت. او حدود نیم قرن موسیقی درمانی کار کرد و خلیفه موسیقی بود. او در جشنواره‌های زیادی حضور پیدا کرده بود ولی متأسفانه وقتی که سن و سالی از او گذشته بود و بسیار هم بیمار بود، نه بیمه درمانی داشت و نه توانست به عضویت صندوق هنرمندان در بیاید، اگرچه که چندین بار مدارک ایشان را تکمیل کردیم و ارائه دادیم ولی نمی دانم به چه دلیلی نتوانستند ایشان را عضو کنند. البته این مشکل فقط برای این هنرمند فقید نبود و برای هنرمندان بسیار دیگری در این منطقه هست که هنوز در قید حیات هستند. به هر حال زمانی که نتوانست عضو صندوق شود، هنر کارت هم نداشت.

او ادامه می‌دهد: کمکی از طرف دولت و وزارت ارشاد به ایشان نشد و چند دوره هم که مدیرکل‌های ارشاد سیستان و بلوچستان تغییر کردند، کاری برای این هنرمند فقید نکردند و کسی دست ایشان را نگرفت. ایشان از نظر مالی خیلی ضعیف بود، نه لنجی داشت، نه مغازه‌ای و نه ملک و میراثی. ملک و میراث او همین ساز و آواز و موسیقی او بود که زندگی اش را با وجود ۹ فرزند گذراند.

 

برای خلیفه شاهمیر بلوچ مالداری

 

بنابر گفته بلوچ‌نسب از بین کلی فرزندان خلیفه شاهمیری بلوچ مالداری که گویا برخی از آنها در قید حیات هم نیستند، تنها یکی از پسران او موسیقی پدرش را می‌داند که البته مسیر پدرش را ادامه نمی‌دهد.

این هنرمند درباره موسیقی خلیفه شاهمیری بلوچ مالداری بیان می‎کند: موسیقی ایشان درمانی و به قول بلوچ‌ها «گواتی» بود و اگر کسی بیمار بود و نزد ایشان می‌آمد حتما بهبود پیدا می‌کرد. در موسیقی درمانی ایشان از سازهای قیچک و تنبور استفاده می‌شد و چند همخوان هم از جمله علی برمه، پیرباش برمه و علی محمد بلوچ همیشه همراه او بودند. خودش ذکر می‌خواند و این سه نفر همخوانی می‌کردند.

 

بلوچ‌نسب که از نحوه حمایت از هنرمندان موسیقی استان سیستان و بلوچستان گله‌مند است، می‌گوید که «می‌دانم هر چه هم که بگویم تأثیری نخواهد داشت ولی باز هم می‌گویم بلکه کاری شود.»

او در ادامه بیان می‌کند: هنرمندان اینجا هیچ نوع کمکی از صندوق اعتباری هنر یا وزارت ارشاد نمی‌گیرند. ممکن است همه جا همین گونه باشد ولی اینجا از همه جا وضعیت نامناسب تر است. حتی مدتی منطقه ما زیر پوشش منطقه آزاد بود که وضعیت از امروز هم بدتر بود و برنامه فرهنگی و هنری نداشتیم.

 

در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید

تاریخ انتشار :۲۱ اسفند ۱۴۰۱

برچسب‌ها:
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مینی سریال «بچه گوزن»؛ روایت هیجان انگیز یک رابطه سادومازوخیسمی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سریال «بچه گوزن» داستان واقعی یک رابطه سادومازوخیسمی (آزارگری و آزارخواهی) است. مرد و زن هر دو گرفتار این بیماری روانی اند با این تفاوت که مرد ظاهری عادی و معمولی دارد اما به اندازه زن که رفتارش بیانگر آشفتگی روحی اش است، بیمار است. […]

  • نگاهی به تاثیر آیین و هنر مردمی در آثار سینمایی و نمایشی
    بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی با تعزیه ایرانی چه کردند

    تریبون هنر: تعزیه، این هنر عامه یکی از عمیق‌ترین هنرهای ایرانی است که در دوره مدرن توجه بسیاری از هنرمندان تراز را در شیوه‌های مختلف هنری به خود جلب کرده است، از جمله آن هنرمندان در سینما حداقل سه سینماگر با نوشتن و یا ساختن و یا الگوگرفتن از پیشنهادهای […]

  • یادداشت حامد حنیفی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه: بی اختیار اشک می‌ریختیم

    تریبون هنر: حامد حنیفی در یادداشتی درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی نوشت: من و اکثریت قریب به اتفاق حضار بی اختیار اشک می‌ریختیم. به گزارش تریبون هنر، حامد حنیفی، آهنگساز برجسته موسیقی ایران و منتقد موسیقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه نوشت: […]

  • بابک جهانبخش مرگ با طعم نسکافه به کارگردانی بابک صحرایی

    تریبون هنر: بابک جهانبخش، خواننده برجسته و توانمند موسیقی ایران، یادداشتی را درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر، بابک جهانبخش در یادداشت خود درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» و بابک صحرایی ر صفحه اینستاگرامش نوشت: بابک صحرایی فارغ از […]

  • رضا صادقی در مرگ با طعم نسکافه

    تریبون هنر: رضا صادقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی نوشت: رفتم چون رفیقم رو ذوست دارم و دعوتش برام محترم بود اما شگفت زده شدم به گزارش تریبون هنر، رضا صادقی خواننده برجسته و مولف موسیقی ایران در یادداشتی به تحلیل […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad