فاطمه معتمد آریا: حاضر نیستم بالا و پایین روسریام را بنا به درخواستهای مختلف تغییر دهم
لحن و بیان برخی از گویندگان رادیو و تلویزیون از نشانه های ابتذال استتریبون هنر: فاطمه معتمدآریا از بهترین بازیگرهای تاریخ سینما و تلویزیون ایران است که همیشه تحت فشارها و محدودیت های فراوانی قرار داشته است. به تازگی فیلمی با بازی او به نام پریناز، بعد از ۷ سال توقیف، اکران شده است.
در گفتگویی که می خوانید فاطمه معتمدآریا بی پرده از وضعیت امروز سینما، تلویزیون و جامعه صحبت کرده است
بازی در سریال «گرگ و میش» را نپذیرفتم
بازیگری وسوسهبرانگیز است و دامهای مختلفی دارد تا شما را ببلعد. یکی پول است و دیگری پیشنهادهای زیاد که باعث میشود به شما حس خوبی بدهد که مطرح هستید، ولی مقاومت در برابر همه اینها و انتخاب درست فیلمنامه و نقشی که دوست داشته باشید، میتواند جلوی تکرار را بگیرد. اخیرا بازی در سریال «گرگومیش» به من پیشنهاد شد که شرایط خوبی داشت؛ مثل کارگردانی آقای اسعدیان که از دوستان نزدیک و قدیمی هستیم. از نظر مالی هم خوب بود، ولی فکر کردم شاید لازم است بعد از چند سال دوری! با یک نقش متفاوت به تلویزیون برگردم؛ یک کار پرجنبوجوشتر یا یک کمدی… .
دغدغهای برای پولدرآوردن ندارم
دغدغهای برای پولدرآوردن و کارکردن ندارم، چون به آنچه دارم قانعم و هیچ زیادهخواهیای برای چیزی ندارم. مورد دیگر اینکه بهواسطه صرف «بودن» حاضر نیستم کار کنم. میخواهم کاری کنم که بهواسطه آن باشم، نهاینکه کاری کنم که فقط باشم.
جایگاه و اعتبار تلویزیون به شدت لطمه خورده
ترجیح میدهم کینه نداشته باشم تا در آرامش زندگی کنم. تلویزیون یک رسانه عمومی است. ممکن است با برخی سیاستها و برنامههای این یا آن مدیر مشکل داشته باشم، ولی آدمها میآیند و میروند. مهم حفظ جایگاه و اعتبار این رسانه است که بهشدت لطمه خورده.
هیچوقت به توقیف فیلمها فکر نمیکنم چون به من مربوط نمی شود
من هیچوقت به توقیف فیلمها فکر نمیکنم، چون حقیقتا مرحلهای است که خیلی به من مربوط نمیشود! آن عکس گریم هم فقط یک تست بود (فیلم پریناز) و ربطی به گریم در فیلم نداشت. من کارم را انجام دادهام و تمام شده و فقط دلم میخواهد در معرض دید قرار بگیرد و با مخاطب خودش ارتباط برقرار کند، اما بیشترین چیزی که عذابم میدهد، این است که چرا فیلمی را که هفت سال قبل کار کردهام، کسی در زمان خودش ندیده! البته من نمیگویم چیزی را منع نکنند، ولی نمیدانم و دقیقا نفهمیدم علت جلوگیری از نمایش فیلم چه بود!
تندیسهایی مثل کودک درازکش کنار بزرگراه یکی از نشانههای رشد ابتذال و حذف تفکر است
حدومرز را فقط برای «ابتذال» قائلم، نه برای «تفکر». «تفکر» چیزی نیست که بخواهید برایش حدومرز قائل شوید. اصلا فرهنگ و هنر جای تفکر و اندیشه است و اگر قرار باشد محدودیتی باشد، باید شامل بیخردی و استفاده سطحی از هنر باشد که متأسفانه و در بسیاری از موارد این ممیزیها متوجه هنر متفکر و خلاق بوده است؛ بهطورمثال، ناپدیدشدن یا حذف مجسمههای بزرگان تاریخ و ادبیات و فرهنگ این مملکت و سبزشدن تندیسهایی مثل کودک درازکش کنار بزرگراه که (البته چندوقتی هم نشسته بود!!) یکی از نشانههای رشد ابتذال و حذف تفکر است.
در شهرهای دیگر هم این اتفاق رخ داد؛ این یعنی تخریب و ازبینبردن تفکر ریشهدار فرهنگی. همین کار را در سینما انجام دادند. به نظرم وقتی نگاه یک فیلمساز را محدود یا قطع میکنند، مثل ازبینبردن مجسمههاست. به اندازه مجسمهسازی که کار هنریاش در ایران ناپدید میشود رنج میبرم، چون احساس میکنم کار من هم دزدیده شده و من را اذیت میکند. حال اگر بعد از هفت سال «پریناز» دیده میشود خنثی میشوم.
الان «پریناز» جای فیلم دیگری را اشغال میکند که زمان نمایش آن امروز است
برای کار هنری زمان قائل نیستم. خیلی از فیلمها در ایران و تاریخ سینما هستند که هروقت ببینید لذت میبرید، اما برای کاری که انجام میشود زمان قائل هستم؛ یعنی فکر میکنم اگر قرار است کاری را که هفت سال قبل کار کردهام امروز نشان دهند، یعنی ماندن هفت سال خستگی در روح و جان! ضمن اینکه هر چیزی در زمان و جای خودش تأثیرگذار است و درعینحال الان «پریناز» جای فیلم دیگری را اشغال میکند که زمان نمایش آن امروز است و هفت سال قبل جای خالی «پریناز» را فیلم دیگری اشغال کرده بود.
لحن و بیان برخی از گویندگان رادیو و تلویزیون از نشانه های ابتذال است
ابتذال نشانههای فراوان و معینی دارد. مثال ملموس و دمدستی، لحن و بیان برخی از گویندگان رادیو و تلویزیون است که مرز بین لطافت شوخی را با لودگی یا صمیمیت را با توهین و لمپنیسم مخدوش میکنند یا پوشیدهتر و رنگولعابدارترش در بعضی شعارهای مثلا آموزنده در سطح شهر و روی تابلوهای تبلیغاتی وجود دارد.
وقتی مخاطب خود را تحقیر میکنی، بخش زیادی از ابتذال را با خودت یدک میکشی. مورد دیگر اینکه مخاطب خود را با مسائل سطحی سرگرم کنی و دانش نداشته خود را بر سر مخاطب بریزی. وقتی میگوییم ابتذال یعنی حباب؛ خالی و شکننده؛ این حباب بهسادگی میترکد و اثری از خودش باقی نمیگذارد. برخی از اتفاقات فرهنگی امروز حبابگونه هستند؛ بزرگ و پوچ!
سانسور «پریناز» آنقدر زیاد نبوده که نکته کلیدی داستان حذف شود
در فیلمنامه پریناز این شخصیت کمی فرازونشیب داشت. با آقای بهرامیان هم صحبت کردیم و حاصل گفتوگوهایمان و اصل فیلمنامهای که وجود داشت چیزی شد که تا حدودی در فیلم فعلی «پریناز» میبینید؛ یعنی بیتوجه و یکبُعدی جلو نرفتیم. وجهی که برای من خیلی اهمیت داشت، وجه انسانی این فرد بود. در این فیلم نقش زنی را دارم که وسواس وحشتناکی دارد و به تنهایی خو گرفته و حاضر نیست کسی را به خلوتش راه دهد، ولی ما کمکم برایش دل میسوزانیم و احساس میکنیم زنی تنهاست که به محبت احتیاج داشته که ورود پریناز به زندگیاش احساساتی را در او به وجود میآورد.
به نظرم حجم سانسور آنقدر زیاد نبوده که نکته کلیدی داستان حذف شود، ولی در معرفی شخصیت و سیر این تغییر و دگرگونی بیتأثیر نبوده…، بااینحال داستان فیلم حفظ شده و مردم ارتباط خوبی با آن برقرار میکنند، چون این فیلم نه عبوس است و نه کریه؛ وجوهی از ناهنجاری در آدمهای مختلف را نشان میدهد، ولی برای نشاندادن این وجوه از شیوههای آزاردهنده استفاده نشده که به نظرم خیلی قشنگ است.
در این فیلم وقتی پریناز وارد میشود، اغلب افراد با باورهای خرافی حل مشکلاتشان را در وجود این دختربچه میبینند. در صورتی که پریناز در بهوجودآمدن این نگاه کاملا بیتقصیر است و خودش پر از مشکل و درگیری است. عمه پریناز علیه این شرایط طغیان میکند؛ شرایطی که نه خودش و نه پریناز در بهوجودآمدن آن دخالتی نداشتهاند.
برجنشینی نشانه پیشرفت علمی نیست
در بطن جوامع مدرن خرافه در اشکال متفاوت مدرن و سنتی نیز وجود دارد. در همین دنیای مدرن و در موارد متعدد عدهای تحتتأثیر اندیشههای خرافی دستهجمعی خودکشی میکنند یا خرافههایی که در ورزش فوتبال در قلب اروپا وجود دارد! فکر نمیکنم میزان پیشرفت علمی در یک جامعه لزوما رابطه قطعی با خرافات داشته باشد، ضمن اینکه برجنشینی نشانه پیشرفت علمی نیست. رفتارهای هر شخصی او را تعریف میکند، نهفقط اعتقادات او.
حاضر نیستم فرم لباس و بالا و پایین روسریام را بنا به درخواستهای مختلف تغییر دهم
من خودم هستم، با نگاه خودم به جهان هستی و به حرفهام که در این جهان از همهچیز برایم مهمتر است. در نتیجه اگر هم کاری کردهام برای خودم بوده تا در محیط بهتری زندگی کنیم…، نمیخواهم شبیه کسی باشم و حاضر هم نیستم که به هر دلیل خودم را شبیه کسی کنم و یک روز برای کسی دست بزنم و روز دیگر بر کسی درود بفرستم یا فرم لباس و بالا و پایین روسریام را بنا به درخواستهای مختلف تغییر دهم…، هرچند هر انسانی تغییر میکند، اما تغییراتم برای خودم و به تشخیص خودم بوده، نه بهواسطه درخواستهایی که از من شده.
نه از کسی بهره میبرم و نه اجازه میدهم کسی از من بهره ببرد. برای خودم و دیگران حریم قائلم. من در محیطی کار میکنم که باید مسائلی در آن رعایت شود و از آن بهبعد اجازه نمیدهم کسی به حریمم تجاوز کند و خودم هم حاضر نیستم حریم کسی را بشکنم یا اینکه ضد قانون رفتار کنم.
فیلمنامه ای که از نظر کارگردانش شاهکار بود غلط املایی داشت
مهمترین معضل ما اول ذهنی است که در سینما هرز رفته. وقتی ذهنیت ما در مورد سینما هرز شده باشد، سفتکردن پیچش کار سختی است و فرقی نمیکند که شما تهیهکننده هستید یا بازیگر و کارگردان. نیمی از فیلمنامههایی که میخوانم به اعتقاد کارگردانانشان شاهکار میشوند، اما وقتی میخوانم میبینم حتی غلط املایی دارند و اصول اولیه یک کار دراماتیک در آن رعایت نشده! وقتی کارگردان اینطور فکر میکند، بازیگر و تهیهکنندهای همراه با تفکر خودش پیدا میکند.
متأسفانه جریان جاری امروز سینمای ما از اخلاقیات و روابط قبل خود فاصله گرفته است که تأثیر آن را در محتوا و حتی ظاهر و اسم فیلمها هم میتوانیم ببینیم. اعتبار و جایگاه مهم سینمای ما در جهان با فرش قرمز، ستاره و منیجر و آژانس و… به وجود نیامده است و گردش سرمایهاش هم آنقدر نیست که بخواهیم برایش تشریفاتی بگذاریم. بهتر است شکوه و جلال و چرخش سرمایه را رها کنیم و به همان سینمای فرهنگی ارزشمند و انسانیمان برگردیم.
همین که تو عضو یک صنف باشی، باید حقوق صنفیات رعایت شود
قرار گذاشتهایم در مورد «خانه سینما» به شکل فردی صحبت نکنیم، اما شخصا فکر میکردم «خانه سینما» صرفا و دقیقا مثل هر صنف دیگری خارج از نگاه فرهنگی باید کار صنفیاش را انجام دهد. کار صنفی یعنی حفظ منافع و حقوق حرفهای اعضای خانه و مهم نیست چه کسی باشد و از نظر حرفهای چه اندازهای دارد. همین که تو عضو یک صنف باشی، باید حقوق صنفیات رعایت شود و مهمترینش پاسداری از حرفه و امنیت شغلی است و این بیشترین دلیل و انگیزهام برای قبول پیشنهاد و اصرار دوستان برای بازگشت به «خانه سینما» و هیئتمدیره بود.
تاریخ انتشار :۱۶ مهر ۱۳۹۶