رضا صادقی: این طرف به ما میگویند سلبریتی منافق، آن طرف میگویند مزدور فلان جا
موضوع افطاری تحریم که نه، نوعی اعتراض بودتریبون هنر: رضا صادقی، خواننده توانا و مولف موسیقی ایران، همیشه نسبت به دردهای مردمش احساس مسئولیت کرده و از معدود هنرمندان عرصه موسیقی است که شانه به شانه مردم برای رفع مشکلات شان قدم برمی دارد. او این روزها مشغول جمعآوری آلبوم جدید خود با نام «زندگی کن آنامیس» نیز است. دغدغههای اجتماعی رضا صادقی و آلبوم جدیدش، بهانهای شد تا تریبون هنر با او گفتوگویی متفاوت داشته باشد.
قرار بود ویدئوی «فرمون» با حضور ناصرخان ملکمطیعی منتشر شود
رضا صادقی در خصوص قطعهی «فرمون» و انتشار آن اظهار داشت: به دنبال حضور ناصر ملکمطیعی هنرمند بزرگ سینما در شبکههای مختلف و عدم پخش آنها، قرار شد به مناسبت تولد ایشان و خوشحال کردنشان قطعهی «فرمون» را با ترانهای از بابک صحرایی، موسیقی نیکان و اجرای من، به ایشان تقدیم کنیم. شب قبل از درگذشت ناصرخان ملکمطیعی با بابک و نیکان صحبت کردیم و قرار شد تصاویری هم برای آن آماده شود و حضور ایشان به شکلGod father به نمایش گذاشته شود که متاسفانه نشد این اتفاق بیفتد. و بدون تعارف من آدمی نیستم که از مرگ بزرگی، ستاره بسازم و معتقدم نوشدارو بعد از مرگ سهراب فایدهای ندارد به همین دلیل به دوستان پیشنهاد دادم این قطعه را به مناسبت دیگری مثل بزرگداشت ایشان منتشر کنیم.
موضوع افطاری تحریم که نه، نوعی اعتراض بود
رضا صادقی در رابطه با موضوع تحریم مراسم افطاری رییس جمهور به تریبون هنر گفت: اول این که قصه تحریم نبوده است. بعضیها یک جو بیجهت به وجود آوردند. سالهاست من به این مراسم دعوت میشوم و نمیروم اما امسال نرفتنم دلیل داشت و این دلیل بیشتر از نخواستن خودم بود. باید به این نکته اشاره کنم از جمله کسانی بودم که از رییس جمهور حمایت کردم و خیلیها را نیز به این امر تشویق کردم البته ناسزاهایش را هم شنیدم و همچنان هم میشنوم. حالا ایشان چقدر برای بهبود وضعیفت مردم تلاش کردند و نشد، نگذاشتند که بشود، یا نتوانستند کاری کنند موضوعیست که باید تاریخ قضاوت کند. موضوع افطاری هم تحریم که نه، به نوعی اعتراض بود. نرفتم به دلیل این که به ایشان بگویم آقای رییس جمهور من برای دعوت شام از شما حمایت نکردم. من برای سفرهی خالی مردم از شما حمایت کردم.
او ادامه داد: همان مردمی که مرا رضا صادقی کردند و الان خندهدار است در شرایطی که برای سفرهی همین مردم اتفاقی که نیفتاد خالیتر هم شد، بلند شوم و بیایم سرسفرهی افطاری ایشان و در آخر بگویم بهبه چه شام خوشمزهای ضمن این که بیادبی میدانم میهمان کسی باشم و بعد به او اعتراض کنم. چه حرفی بیشتر از این که با احترام دعوتشان را نپذیرم. ما ایرانیها صفر و صد شدیم، یا کسی را از بیخ میزنیم و یا آن قدر به او بها میدهیم تا تاج سرمان میشود. من به ریاست جمهوری ایشان کاری ندارم فقط به حکم دکتر روحانی و دعوت من، اعتراض کردم. اعتراض به نگاهی که خودم فکر می کردم اشتباه است و بر اساس ذهنیت خودم رفتار کردم. برای همین گفتم بحث تحریم نبوده است.
اگر باز هم دعوت بشوم نخواهم رفت
رضا صادقی به دنبال همین موضوع اظهار داشت: نگاه ما نسبت به حمایت از رییس جمهور نگاه دیگری بود اگر هم میخواهیم اعتراض کنیم باید محترم باشد. به ضرس قاطع عرض میکنم که در این روزهای سخت، موضوعی را اضافه کردن به مشغلهی مردم، خیانت است. اگر میتوانیم باید کاری انجام بدهیم. ما آدمهایی هستیم که فقط میخواهیم خودمان را بیرون بریزیم. باز هم میگویم درست نیست من به میهمانی بروم و بعد از پایان میهمانی به میزبان اعتراض کنم به همین جهت نرفتنم بهتر از رفتن بود. تاکید میکنم اگر باز هم دعوت بشوم نخواهم رفت.
فرهنگ ما از یک ساختمان ۱۰۰ طبقه افتاده و هر جای آن را دست میزنید دردش میگیرد
خواننده محبوب و ماندگار هنر ایران در ادامه اظهار داشت: ببینید این روزها مردم در رابطه با هر موضوعی واکنشهای تند نشان میدهند و فحاشی میکنند. به طور مثال شخصی برای من کامنت گذاشت که خجالت نمیکشید تصویر دخترهایتان را وسط این همه عروسک به نمایش گذاشتید. خب من مجبورم برای این که حال مردم بهتر شود آستانهی صبرم را بالا ببرم و چیزی نگویم به کسی که به طور مثال نمیداند اگر من این فیلم را به اشتراک میگذارم در کنارش چه کارهایی برای دختران سرزمینم انجام میدهم. به اعتقاد من این برخوردها که مردم نسبت به هم نشان میدهند نشات گرفته از ترس است. ترس از نان، ترس از آینده، ترس از برادر، خواهر، ترس از سخت مردن، ترس از بیخانگی، بیکاری، ترس از قیمت دلار و هزاران ترس دیگر که منجر به این واکنشها میشود. به اعتقاد من بهترین راه حفظ احترام و برخورد با آرامش است و این که همهی ما تمرین کنیم تا آستانهی صبرمان بالا برود و نسبت به هر رفتاری، واکنش تند نشان ندهیم. دوستی نسبت به اعتراض من برای قیمت دلار نوشت؛ شما چرا اعتراض میکنید. سکوت کردم و با خودم گفتم من برای تو نگرانم. من اگر خارج برو باشم که میروم و نگران عوارض خروج از کشور نیستم و برایم فرقی نمیکند. نگرانم که وقتی قیمت دلار بالا برود قیمت مرغ هم بالا میرود. قیمت نان هم بالا میرود. من اگر بخواهم شاید توانایی اش را داشته باشم نگران کسی هستم که اگر بخواهد هم توانایی خریدش را ندارد. مردم ترسشان را پشت همین فریادها پنهان میکنند. باید درست شود اما چطور؟ من نمیدانم. معتقدم هر کسی باید به اندازهی خودش کمک کند چون راه دیگری نمانده است. فرهنگ ما از یک ساختمان ۱۰۰ طبقه افتاده و هر جای آن را دست میزنید دردش میگیرد. از حاشیهی زندگی تا کار و ترسهایی که از یکدیگر داریم. حرف هم که میزنید هزار تا اتفاق میافتد. باید آرامش و مهربانی را بین خودمان فرهنگسازی کنیم. من از خودم شروع کردم زمانی که بحث هوروش بند پیش آمد و حرفهایی که زده شد خیلیها گفتند شما هم چیزی بگو و من ترجیح دادم سکوت کنم و همین امر باعث شد تا امروز با مهدی دارابی دوست شویم و گاهی برای من پیام میدهد و ایشان هم از طریق مکاتبه، رسانه و … عذرخواهی کرد. به همه هم گفتم من ریش سفید این ماجرا هستم اگر من هم بخواهم دشمنی کنم که دیگر چیزی باقی نمیماند. اگر من هم پاسخ بدهم پس چه کسی صبوری کند.
شخصی برای من پیغام گذاشت خجالت نمیکشید برای حسینبنعلی میخوانید و در مورد دخترها هم صحبت میکنید؟ من خجالت نمیکشم و افتخار میکنم که دو دختر دارم و از حقوقشان دفاع میکنم. درمقابل این توهینها سکوت میکنم تا این آدمها فریاد بزنند تا عقدههایشان را بیرون از فضای مجازی برسربچههای ما خالی نکنند.
بدون حضور بانوان رقابت در عرصهی موسیقی معنا ندارد
رضا صادقی در رابطه با موضوع حضور بانوان در عرصهی خوانندگی به تریبون هنر گفت: باید به این نکته اشاره کنم وقتی ما حضور بانوان را برای خوانندگی منع میکنیم رقابت در عرصهی موسیقی معنا ندارد. درست مثل آن است که در یک مسابقه بین دو تیم فوتبال، یک تیم شرکت نکند و تیم دیگر قهرمان اعلام شود. این چه قهرمانیست؟ این یعنی یکی من و یکی خود من. عدم حضور بانوان در این بخش از موسیقی، یعنی این که از مخاطبان موسیقی فرصت انتخاب گرفته شود. در سرزمین ما با تداعی نگاهی حقیر از هنری که هنر نیست به دختران ما نگاه میکنند. دختری که میخواهد با هنر صدایش که خدا به او داده حضوری هنرمندانه داشته باشد این چه ربطی میتواند به جهانبینی اعتقادی ما داشته باشد. چه چیزی را به هم میریزد. مگر نه این که حضرت رسول ارزش والایی برای دخترشان قایل بودند و همان ارزش و احترام باعث شد تا بانویی قدرتمند و بزرگ به جهان معرفی شود و همان دختر برحسب آرامش روح و روانی که داشتند فرزندانی را تربیت کردند که هر کدام انسانهای بزرگی شدند. مگر نه این که باید از ایشان الگو بگیریم؟ ما با هم مشکل نداریم فقط اختلاف عقیده داریم. مگر لازم بود با مردم کرمانشاه هم عقیده یا هم باور باشیم که به آنها کمک کنیم؟
چرا با دختران سرزمین مان لج می کنیم؟
رضا صادقی در خصوص همین موضوع ادامه داد: وقتی امروز حضور تیارا و تیاراها، دختران محترم سرزمینمان عیبی را ایجاد نمیکند و دنیایی را به هم نمیزند چرا با آنها لج میکنیم. من امیدم به تیاراست. به طور قطع عمر من قد نخواهد داد اما امید به تیارای خودم و تیاراهای سرزمینم دارم. چند روز پیش برای چندمین بار فیلم «شیر صحرا» را با بازی آنتونیکویین میدیدم. یک دیالوگ بسیار خوب دارد. میگوید آدمها برای دو روز زندگی میکنند. یک روز برای خودشان و یک روز برای آینده. برای چی با هم بجنگیم. دنیای امروز تغییر کرده است. شیوهی مطالعه فرق کرده، مگر دیوانهام روزنامه بخرم وقتی میتوانم در لحظه در جریان اخبار جهان در هر حوزهای قرار بگیرم. وقتی میتوانم جبرانخلیل جبران را با صدای دوست خوبم علی دهکردی گوش کنم. باید باورهایمان را تغییر بدهیم. این شعار نیست این فصل تازه در نگاه به زندگی و یک فصل دیگر است.
این چهرههای عجیب برای زیبایی نیست برای دیده شدن است
او در ادامه این طور توضیح داد: همین درتنگنا قراردادنها و بیتوجهیها باعث میشود تا هر روز با چهرههای اجقوجق و عجیب، غریب در سطح شهر و به خصوص فضای مجازی مواجه شویم. اطمینان داشته باشید وقتی فرصتهای مناسب و ارزشمند را برای مطرح و دیده شدن از دخترانمان و حتی پسرهایمان میگیریم، با همین صحنههای عجیب روبهرو میشویم. بعضیها خالکوبی دوست دارند و این کار را انجام میدهند اما وقتی این موضوع فرارتر از یک خالکوبی کوچک باشد مثل آن کسی که از زیر چانهاش تا نوک انگشت پای خود را خالکوبی میکند دنبال زیبایی نیست، روانی نیست، به طور حتم از تنهایی و برای دیده شدن است که این کارها را با خود میکند.
دخترم را دچار چفت و بست کنم تا آدم ابلهی که مدل زندگی را نمیداند راحت باشد؟
رضا صادقی گفت:: وقتی موی یک دختر بچه را کوتاه میکنیم تا از اغواشدن یک مرد جلوگیری کنیم و از این دست اتفاقات که شاهد آن هستیم، نمیشود توقعی داشت. بپذیریم واژهی تحریک حرف خوبی نیست این توهین به دختران سرزمینمان است. حالا من بیایم دخترم را دچار چفت و بست کنم تا آدم ابلهی که مدل زندگی را نمیداند راحت باشد؟ همیشه گفتم به جای یقهگیری با هم حرف بزنیم تا نتیجهی بهتری به دست بیاوریم.
این طرف میگویند سلبریتی منافق، آن طرف میگویند مزدور فلان جا
رضا صادقی درباره وجود گفتگو و تعامل در جامعه گفت: در سالهایی که گیتار دست شما میدیدند آن را میگرفتند و خودت را هم میگرفتند، حرف من همین بود که بیایید برادرانه، پدرانه با من حرف بزنید و من هم برادرانه با شما حرف میزنم یا شما من را قانع میکنید و یا من شما را قانع میکنم. اعتراض هم که میکنیم چند انگ به ما میزنند و میگویند تو را چه به این حرفها. این طرف میگویند سلبریتی منافق آن طرف میرویم میگویند مزدور فلان جا آمد. ما برای تاریخ آدمها وقت نمیگذاریم و آنها را بر اساس زمان حالشان قضاوت میکنیم و بی توجه هستیم به این موضوع که من هم فارغ از خواندن، حتا با سواد اندکم میتوانم نظر بدهم.
آن زمان که «چه خوشگل شدی» میخواندند من «فراموش» را میخواندم
رضا صادقی همچنین در مورد اشاره به موضوعات اجتماعی در کنسرتهایش اظهار داشت: خیلیها به من میگویند چرا در کنسرتها در مورد موضوعات مختلف حرف میزنی و من همیشه گفتم نمیتوانم نسبت به یک سری مسایل بیتفاوت باشم. بروم روی استیج یک چیزی بخوانم و بیایم پایین و بروم. باور میکنید دوست ندارم مخاطبان موسیقیام، صدای من را به کسی پیشنهاد بدهند همیشه گفتم طوری رفتار کنید تا از شما بپرسند چه موسیقی گوش میکنید و شما بگویید رضا صادقی… من نه کمر باریک هستم و لب غنچهای، آن زمان که «چه خوشگل شدی» میخواندند من «فراموش» را میخواندم ضمن این که خیلی از هنرمندان هم همین طور بودند و هستند.
التماس تفکر
او دربارهی توجه به مسایل اجتماعی و برخوردهای متفاوت مردم توضیح داد: نگاه ما ایرانیها نگاه بیتعادلی شده که از ترس ما را میکشد. فیلمی را در اینستاگرامم به اشتراک گذاشتم و در آن یک وعدهی غذایی را به حیوانی دادم. یک نفر آمد ازهمان فریادهای عجیب و غریب و فحاشی و من به او گفتم دوست عزیز شما که به این حیوان بیزبان رحم نمیکنید چطور به من که میتوانم حرف بزنم و از خودم دفاع کنم رحم میکنید. برای همین پایان مطالبی که در اینستاگرامم به اشتراک میگذارم قید میکنم «التماس تفکر» تا فکر کردن را تمرین کنیم. چند دستگی در جامعه بیداد میکند. آدمهای پولدار، آدمهای بیپول، آدمهای مذهبی، آدمهای غیر مذهبی، چپیها، راستیها. مگر نه این که در جامعهی ما آدمهای پولداری هستند که پولشان را به خارج از کشور نبردند و دمشان گرم همینجا تولید کارکردند و باعث شدند آدمهای بسیاری، روزی به خانهشان ببرند. مگر نه اینکه آدمهای مذهبی بسترکار را برای آدمهای غیرمذهبی فراهم کردند برای درآمدزایی تا نانی به خانهشان ببرند. چرا این قدر من و تویی داریم و باعث میشویم بین افراد فاصله بیفتد. و هیچ وقت به این مسایل فکر نمیکنیم. وقتی به این درجه از بیتعادلی رسیدیم خیلی خوبیم که خودکشی نمیکنیم.
به کسانی که کمکشان میکنیم به چشم گدا نگاه نکنیم
رضا صادقی در مورد همدلی و مهربانی در جامعه گفت: باور کنیم وقتی به یکدیگر کمک میکنیم حالمان از حال خوب هم خوب میشود. به کسی که نیاز به کمک دارد به چشم گدا نگاه نکنیم. باید همدلی و همراهی را یاد بگیریم. عزیزانی که در کرمانشاه دچار زلزله شدند کانکس نیاز دارند اما بیشتر از آن مهربانی و همدلی میخواهند. تاکید میکنم به کسانی که کمکشان میکنیم به چشم گدا نگاه نکنیم.
چقدر بد شانس است بانویی که کسی نباشد او را راضی نگه دارد
صادقی درخصوص موضوعاتی که دربارهی دختران و زنان ایرانی در اینستاگرام خود به اشتراک میگذارند اظهار داشت: دختران مملکت من مظلوم هستند. توقع داریم مادر باشد در حالی که نگاه مادرانه به او نداشتیم. وقتی اجازه نمیدهیم حرف بزند و او را به تمسخر میگیریم به نظر شما او بچهی خوبی را تربیت میکند؟ زن خانهداری که «امل» خطابش میکنیم و با خنده میگوییم به درد بپز و بشور میخورد کار کمی انجام نمیدهد. همان طور که یک خانم شاغل در یک اداره کار میکند و تنها یک مدیر را از خود راضی نگه میدارد، یک خانم خانهدار در ادارهای به نام خانه کار میکند با این تفاوت که او باید ۲۴ ساعت در خدمت خانه باشد و همه را راضی نگه دارد و چقدر بد شانس است بانویی که کسی نباشد او را، راضی نگه دارد. بپذیریم آن زن خودش انتخاب کرده تا درخانه باشد پس لزومی ندارد آنها را توسریخور خطاب کنیم.
«آنامیس» نام زادگاه من است
رضا صادقی در خصوص آلبوم جدید خود توضیح داد: این آلبوم برای اولین بار با تعداد قطعات کم و شکلی متفاوت به دست مخاطبان و علاقهمندان به موسیقی میرسد. یک مدلی که به درد خیلی از جوانهای مستعدی که در این شرایط نگران آیندهشان هستند. اسم این آلبوم «زندگی کن آنامیس» نام زادگاه من به معنای «مادر آب» است. این آلبوم را با آدمهای باحال کار کردم که در فرصتهای مناسب اطلاعات بیشتری را در اختیارتان میگذارم.
رضا صادقی در پایان به تریبون هنر گفت: خدا کند من هم که این حرفها را میزنم بتوانم به آن عمل کنم. مهم روزیست که به درد لحظات آدمها و خوب بودنشان بخورم. هر روز صبح خدا را برای سلامتی خانواده و اطرافیانم شکر میکنم.
گفتگو: مریم خوشرنگ
عکس: سوگل سلحشور
منبع: تریبون هنر
تاریخ انتشار :۲۷ خرداد ۱۳۹۷