محمدرضا عیوضی: موسیقی ما بیمار است و تعدد خواننده ها باعث تشدید این بیماری میشود
خوانندههای بسیار خوبی داریم که از اشعار بسیار بدی استفاده میکنندتریبون هنر: محمدرضا عیوضی از نسل خوانندگان موفق بعد از انقلاب و همچنین از خوانندگان توانمند و سرشناس موسیقی پاپ به شمار میرود. او از نسل اول خوانندان پاپ در تولده دوباره اش در دهه هفتاد است و سهم به سزایی در ارتقاء موسیقی پاپ در دوران شکل گیری مجددش داشته است. محمدرضا عیوضی این روزها مشغول جمعآوری قطعاتیست که قرار است به صورت تک قطعه منتشر شود. به همین بهانه گفتگویی با این خواننده توانا و ارزشمند داشته ایم
موسیقی امروز به لحاظ محتوا شرایط خوبی ندارد
محمدرضا عیوضی در خصوص شرایط امروز موسیقی پاپ به تریبون هنر گفت: موسیقی امروز به لحاظ محتوا شرایط خوبی ندارد. ما فقط شاهد اجرای موسیقی هستیم. ترانهها در بیشتر مواقع کارهای خوب و ماندگاری نیستند و همین موضوع به یک سری اتفاقات ناخوشایند در جامعه، دامن میزند. به طور مثال استفاده از ترانه و اشعاری که موضوع آنها خیانت و یا ناهنجاریهای اخلاقیاست. در چنین حالتی یک هنرمند به جهت فالوورهایی که دارد میتواند جامعه را به سمت آن ناهنجاری بکشاند. به همین دلیل وقتی متن ترانه خوب نباشد در جامعه ایجاد ناهنجاری میکند. از همینرو وضعیت خوبی در موسیقی نمیبینم.
بعضی شرکتهای خصوصی موسیقی فقط دنبال منافع خودشان هستند حتی اگر به موسیقی ایران صدمه وارد شود
او در خصوص شرایط و قوانین حاکم بر بازار موسیقی برای برگزاری کنسرت و همچنین حمایت از خواننندگانی محدود، این طور توضیح داد: بعضی شرکتهای خصوصی موسیقی به دنبال منافع خودشان هستند حتی اگر منافعشان به جامعهی موسیقی و یا ماهیت موسیقی ایران صدمه بزند. به هیچ عنوان برایشان مهم نیست چه اتفاقی میافتد. ضمن این که آدمهای باهوشی هستند و موجسواری را بلدند و میدانند چه موسیقی برای آنها درآمدزایی میکند و روی این مسایل هم کار میکنند و به این ترتیب دنبال خوانندهای نیستند که ببینند چقدر خوب میخواند. بلکه دنبال خوانندهای هستند که در حال حاضر با تمام فجایع موسیقایی برای آنها سودآوری داشته باشد.
برگزاری کنسرتها برای خیلی از جوانان ایجاد اشتغال میکند و لغوشان باعث افزایش بیکاری می شود
عیوضی در ادامهی همین موضوع در خصوص کنسلی برخی از کنسرتها گفت: با توجه به این که گاهی کنسرتها از طرف سازمان، ارگان یا هر قدرتی و به هر دلیلی کنسل میشود، هیچ نوع حمایت دولتی و یا بیمهای وجود ندارد که در صورت کنسلی کنسرت به هر دلیلی به غیر از دلایل خود خواننده و تیم او، آسیب مالی که متوجه موسسه و یا خواننده میشود را جبران کند. فراموش نکنیم موسیقی یکی از اتفاقات خوبیست که در تمام جوامع و جامعهی ما شکل میگیرد ضمن این که جوانان ما به این گونه فضاها، دیدن و شنیدن هنرمندان مورد علاقهشان نیاز دارند. به نظر من موسیقی روح جامعه است و باید مسئولان موسیقی کشور، سیاستی را پیاده کنند تا مشکلاتی که متوجه برگزاری کنسرتها میشود، وجود نداشته باشد. همین برگزاری کنسرتها برای خیلی از جوانان ایجاد اشتغال میکند. با توجه به این که در جامعه و به دلایل بسیار مثل مسایل اقتصادی، تحریم و … با کمبود شغل مواجه هستیم. طبیعیست وقتی کنسرتها لغو شوند تعداد دیگری به افراد بیکار جامعه اضافه میشود.
موسیقی ما بیمار است و تعدد خواننده ها باعث تشدید این بیماری میشود
عیوضی در مورد تعدد حضور خوانندگان در عرصهی موسیقی گفت: این موضوع دو حالت دارد. اگر موسیقی کشور، به لحاظ محتوا و ترانه، موسیقی خوبی باشد تعدد خوانندهها باعث رقابت بین خوانندهها میشود و ما میتوانیم شاهد تولید آثار و کارهای خوب و موفق در جامعهی موسیقی باشیم. اما چون موسیقی ما بیمار است این تعدد باعث تشدید بیماری میشود و هر روز یک بیماری به موسیقی اضافه میگردد و به نظر من کل جامعهی موسیقی بیمار میشود. و اگر به همین شکل پیش برود وضعیت آیندهی موسیقی ما بدتر از امروز خواهد شد. فکر میکنم خوب و یا بد بودن تعدد خواننده به شرایط موسیقی ما برمیگردد.
موسیقی بیمار، نمیتواند با استانداردهای جهان برابری کند
محمدرضا عیوضی خوانندهی با سابقه و سرشناس موسیقی کشور در رابطه با استانداردهای موسیقی کشور و مقایسهی آن با استانداردهای بینالمللی به تریبون هنر گفت: من چون موسیقی امروز کشورمان را یک موسیقی بیمار میبینم بنابراین موسیقی بیمار، نمیتواند با استانداردهای جهان برابری کند چون موسیقی روز دنیا با یک نگرش و تفکر و حمایت بزرگ از سمت دولتها شکل میگیرد و وقتی که موسیقی ما بیمار است چطور میتوانیم آن را با استانداردهای موسیقی روز جهان مقایسه کنیم؟ به اعتقاد من نمیشود یک فرد بیمار را با یک فرد سالم مقایسه کرد. نمیشود موسیقی بیمار را با موسیقی سلامت مورد مقایسه قرار داد.
در تیتراژ بعضی سریال ها تعدادی فقط میخواهند پول بگیرند و تعدادی هم فقط میخواهند شنیده شوند
خوانندهی تیتراژ ماندگار سریال «رنگینکمون» در رابطه با اجرای تیتراژ سریالهای تلویزیونی در چند سال اخیر و موفقیت و عدم موفقیت آنها به تریبون هنر گفت: باید به این نکته اشاره کنم که هر وقت برای ساخت تیتراژ یک سریال، با خوانندهای همکاری شده که به لحاظ صدا و اجرا فاکتورهای لازم برای هماهنگی با داستان سریال را داشته، حاصل کار نتیجه خوبی داشته. وقتی ترانه خلاصهای از داستان سریال را در خود جای داده بیننده با شنیدن تیتراژ آن سریال صحنههای مختلف آن را حتی در سالها بعد نیز در ذهن خود به خاطرمیآورد. در این صورت آن تیتراژ موفق بوده است. در جایی هم تیتراژ به سریال ضربه میزند و یا اینکه گاهی برای تولیدکنندههای سریال مهم نیست چه کاری قرار است اجرا شود. به همین دلیل اعلام میکنند چه کسی پول پرداخت میکند تا تیتراژ ما را بخواند. از آن طرف هم یک سری افراد دوست دارند صدایشان شنیده شود اگر پولی هم داشته باشد که پرداخت کند، یک کار آماده را به تهیهکنندهی سریال میدهد. تهیهکننده که پول خود را گرفته و خواننده هم کار خود را خوانده است. حالا در برخی موارد تیتراژ هیچ سنخیتی با داستان سریال ندارد. داستان یک چیز است و شعر و ملودی یک فضای متفاوت و خارج از متن داستان سریال است. به همین دلیل برخی از تیتراژها با سریال چفت و بست نشده و با هم جفت و جور نیستند. بنابراین چنین تیتراژی ماندگار نخواهد بود و گاهی به سریال نیز ضربه میزند. از این دست اتفاق زیاد افتاده است که شاهد آن بودیم.
عیوضی همچنان ادامه داد: هر زمان به مسایل هنری به صورت تکبعدی، آن هم از بعد مالی نگاه کنیم کار خوبی شکل نمیگیرد. چون تعدادی میخواهند پول بگیرند و تعدادی هم میخواهند شنیده شوند. اما کاری که هوشمندانه انتخاب میشود و تهیهکننده، خواننده را انتخاب میکند و بعد از به نتیجه رسیدن، ترانه براساس داستان سریال نوشته میشود، به طور قطع کار، کار خوبی از آب درمیآید و شما هر زمان آن تیتراژ را گوش کنید تصاویری که در سریال اتفاق افتاده در ذهنتان شکل میگیرد.
او ادامه داد: به طور مثال افرادی که سریال «روزگار جوانی» را دیده باشند امروز وقتی تیتراژ آن را گوش میکنند یاد تصاویر سریال میافتند. اگر در آن زمان دانشجو بودند با تصاویر سریال همذات پنداری میکنند. حتی اگر خانوادههایی که در آن زمان فرزند دانشجو داشتند با شنیدن «رنگین کمون» خاطرههای سریال در ذهنشان شکل میگیرد و با لحاظات و سکانسهای مختلف سریال همزادپنداری میکنند. به اعتقاد من همانطور که توضیح دادم در صورتی که کار یک کار گروهی و با فکر و برنامهریزی باشد به طور حتم ماندگار خواهد شد.
اگر قرار باشد به اسم موسیقی الکترونیک به جای نوازنده از سمپلها استفاده کنیم به موسیقی کشور ضربه زده ایم
عیوضی در خصوص استفاده از ابزار و ادوات الکترونیکی در موسیقی امروز گفت: این بهرهگیری در تمام دنیا اتفاق میافتد. یعنی همان موسیقی الکترونیک که در آن از سازهای آکوستیک استفاده نمیشود و یک سری شرایط خاص خودش را دارد و حتی باعث شده خیلی از دیجیمنهای (Djman) برزگ دنیا از این سیستم استفاده کنند و خیلی هم معروف شوند. استفادهی درست از این فضا در موسیقی بسیار قابل اهمیت است. اما وقتی شما آن قدر از سمپلهای مختلف استفاده کنید تا شبیه سازهای آکوستیک شود به هر حال در جایی به موسیقی ضربه خواهد زد و به مرور نوازندههای خوبمان را از دست میدهیم. باید توجه داشته باشیم یکی از ستونهای مهم موسیقی، حضور نوازندههای چیرهدست است. ولی اگر قرار باشد ما در تولید موسیقی فقط از سمپلها استفاده کنیم به طور قطع این افراد را از دست خواهیم داد و کارها کیفیت لازم را نخواهند داشت. چون لهجه و حلاوت و شیرینی که یک نوازنده میتواند در زمان ضبط و با حس هنریاش به زیباترشدن موسیقی منتقل کند دیگر وجود ندارد. به نظر من اگر ساختار یک موسیقی فقط سیستم الکترونیک باشد که در همه جای دنیا از آن بهره میگیرند، خیلی هم زیباست. ولی اگر قرار باشد در موسیقی به اسم الکترونیک به جای نوازنده از سمپلها استفاده کنند، این موضوع میتواند تا حدودی به موسیقی کشور ضربه بزند.
در زمینه کپی رایت باید به مردم فرهنگ استفادهی حلال از موسیقی را آموزش بدهیم
عیوضی همچنین با توجه به قانون کپیرایت، در ارتباط با تاثیر سوشیال مدیا و فضاهای مجازی بر نشر موسیقی در کشور گفت: از آنجا که در کشور ما قانون کپیرایت وجود ندارد طبیعیست که این فضا، فضای آسیبرسانیست. به هر حال خیلی از سایتها وجود دارند که بدون پرداخت هیچ هزینهای به تولیدکننده کارهای تولید شده را پخش میکنند. یک خواننده آلبومی را ۹ صبح منتشر میکند، ۱۱ صبح ۲۰ سایت مختلف لینک کار را برای دانلود در دسترس مردم قرار میدهند. به اعتقاد من باید به مردم فرهنگ استفادهی حلال از موسیقی را آموزش بدهیم. شاید خیلیها نمیدانند دانلود یک آلبوم کار اشتباهیست و باید اطلاعرسانی شود. مردم باید بدانند همانطور که خودشان برای حاصل تلاششان که میتواند کار در یک رستوران باشد و یا نجاری و یا نقاشی باشد، قیمتی را مشخص میکنند چون برای کارشان زحمت میکشند. به طور قطع یک گروه موسیقی از جمله خواننده، شاعر، نوازندهها و تولیدکننده نیز شبانهروز تلاش کردند. مگر یک تولید کننده چقدر میتواند بدون در نظر گرفتن بازگشت مالی به کارش ادامه دهد؟ چقدر توان سرمایهگذاری برای ارایهی کار مجانی را دارد؟ در کل باید عرض کنم استفادهی نابجا و ناصحیح از فضای مجازی و سوشیال مدیا به تولیدکننده ضربه خواهد زد. مردم باید بدانند برای تولیدکننده از آسمان پول نمیریزد. لازم است به مردم اطلاعرسانی شود که برای شنیدن موسیقی مورد علاقهشان باید بهایی را پرداخت کنند. در این صورت است که توانستیم استفادهی درستی از فضای مجازی و اینترنتی داشته باشیم.
خوانندههای هم نسل من خوانندههای بسیار خوبی بودند
عیوضی در رابطه با دلیل کمرنگ بودن خود و همنسلیهایشان در بازار موسیقی در طی سال های اخیر به تریبون هنر گفت: در ابتدا و در توضیح فضای موسیقی حال حاضر گفتم که موسیقی ما بیمار است. اطمینان دارم شما هم با من هم عقیده هستید که خوانندههای هم نسل من خوانندههای بسیار خوبی بودند. انتخابشان در ملودی، اشعار و ترانه و حتی انتخابشان برای تنظیمکننده بر اساس کاری که تصمیم به تولید داشتند بسیار دقیق و درست بود. بهره گرفتن از اشعار عاشقانهای که به واقع عشق و احساس خوب را به مردم منتقل میکرد. اما امروز به دلیل بیمار بودن فضای موسیقی استفاده از ترانههایی که خوب نیستند و حتی اصرار بر استفادهی این دست از ترانهها میتواند گوش جامعه را خراب کند. چه بسا شاهد این اتفاق در بین سنین پایین هستیم.
او در ادامهی همین موضوع گفت: اگر راهکاری برای آن چه توضیح دادم اندیشیده نشود موسیقی کشور به سمت و سوی نابودی خواهد رفت. خب در حالی که هیچ حمایت دولتی و موسیقایی از خوانندگان خوب ما نمیشود چه انتظاری میشود داشت که این خوانندهها پرکار باشند. اینها هزینههایی را که باید پرداخت میکردند، پرداخت کردند، اتفاقاتی که باید برایشان میافتاد، افتاده بنابراین توانایی مقابله با این موسیقی بیمار را ندارند. مگر این که دستاندرکارانی که در عرصهی موسیقی حضور دارند مثل صدا و سیما، وزارت ارشاد و …. همانطور که از موسیقی کلاسیک با هزینههای هنگفت حمایت میکنند از خوانندگان خوب ما مثل محمد اصفهانی، عصار، حامی، خشایار اعتمادی، امیر کریمی، نیما مسیحا و خیلی از دوستان دیگر که حضور ذهن ندارم و نمیخواهم کسی از قلم بیفتد، حمایت کنند، به طور حتم اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد. به هر حال شرکتهای خصوصی از این فضا در حال استفاده و بهره بردن هستند. مردم نیز به این دست از ترانه و موسیقیها عادت کردند و به طور قطع شرکتها هم در همین مسیر سرمایهگذاری میکنند. باید به نکتهای اشاره کنم و آن هم این است که آنچه من در مورد موسیقی توضیح دادم در ارتباط با هفتاد، هشتاد درصد از موسیقی کشور است. هنوز کسانی هستند که موسیقی خوب کار میکنند. قصد ندارم همه را زیر سوال ببرم. به نظرم دلیل کمرنگ شدن همکاران و همنسلان من همهی مواردیست که به آنها اشاره کردم و البته عدم حمایت از سمت مسوولین که بسیار مهم است.
خوانندههای بسیار خوبی داریم که از اشعار بسیار بدی استفاده میکنند
محمدرضا عیوضی در رابطه با سلیقهی موسیقایی مردم اظهار داشت: به نظرم سلیقهی شنیداری مردم تا حدودی بحرانزده شده است. گاهی کاری را دوست دارند که از نظر موسیقایی به واقع قابل دفاع نیست و فکر میکنم ریشهی آن به سازمانهای ذیربط برمیگردد که به تولید چنین کارهایی دامن میزنند. آنقدر در این رابطه حرف زدیم که دیگر نمیدانیم چه بگوییم و چه کار کنیم و انگار هیچ گوش شنوایی برای درمان این وضعیت وجود ندارد. خوانندههای بسیار خوبی هستند که از اشعار بسیار بدی استفاده میکنند در حالی که میشود اینها را سمت و سو داد. میشود برای جامعه درمان پیدا کرد. میشود یک جان مجدد به این جامعهی موسیقی تزریق کرد و اینها به شرطیست که خارج از روابط، ضوابط برموسیقی ما حاکم شود.
کل ترانه تبدیل شده به همان کلمات و ابیاتی که ما نباید استفاده میکردیم
عیوضی ادامه داد: وقتی روابط حاکم شود باید شاهد این اتفاقات هم باشیم. سختگیریهایی که در گذشته برای استفاده از یک بیت یا یک مصرع و حتی یک کلمه وجود داشت امروز دیگر وجود ندارد و کل ترانه تبدیل شده به همان کلمات و ابیاتی که ما نباید استفاده میکردیم. موسیقی تبدیل شده به شکلی که نباید باشد و همهی اینها براساس روابطیست که در کل جامعه شکل گرفته است. جامعهای که ضابطه جای خود را به رابطه بدهد یک جامعهی ناهنجار میشود و هر کسی فکر میکند هر کاری که انجام میدهد درست است. در صورتی که در یک جامعه هر کاری کارشناس مربوطهی خودش را میطلبد و در واقع میطلبد که هر چیزی در جای خودش و مناسب جامعه باشد.
برای دل خودمان تک قطعههایی را تولید میکنیم
او در مورد تولید آلبوم و برگزاری کنسرت گفت: با توجه به قانون کپیرایت تولید آلبوم هیچ صرفهای ندارد و به همین دلیل منسوخ شده است. مگر این که برای دل خودمان تک قطعههایی را تولید کنیم و همان طرفدارانی که داریم باشند و دینی که به گردنمان دارند را ادا کنیم. به طور قطع اگر جامعهی موسیقی به سمت و سوی موسیقی و شعر خوب برود، آلبوم هم تولید میکنیم، کنسرت هم میگذاریم و مجدد کارهای خوب هم به بازار موسیقی عرضه میکنیم.
امیدوارم مسوولین حال مردم را به سمت آرامش سوق دهند
محمدرضا عیوضی در پایان به تریبون هنر گفت: آرزو میکنم وضعیت کشور چه لحاظ معیشتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی روبه بهبود برود. به هر حال ما در حال حاضر جامعهای بحرانزده هستیم و مردم ناراحت و نگران هستند. نگران اقتصاد، فرهنگ، معیشت و آیندهشان هستند. امیدوارم خیلی زودتر از آنچه که فکر میکنیم مسئولین حال مردم را به سمت آرامش سوق دهند. حق مردم ما شادیست، زندگی آرام، امنیت، کار خوب و … است. وقتی مردم وضعیت خوبی داشته باشند و شاد باشند
گفتگو: مریم خوشرنگ
منبع: تریبون هنر
تاریخ انتشار :۱۲ شهریور ۱۳۹۷