Ad


کیانوش عیاری: هیچ وقت به خاطر نیاز جامعه فیلم نساختم

تریبون هنر: به بهانه سالروز تولد کیانوش عیاری، گفتگویی با این هنرمند را در تریبون هنر بخوانید.

کیانوش عیاری درباره ورود به عرصه کارگردانی گفت: اوایل تصور می‌کردم می‌خواهم فیلمبردار شوم، زیرا وقتی با دوربین به اطراف نگاه می‌کردم به دست آوردن کادر ، میزانسن، کمپوزوسیون و… همه برایم خیلی جذابیت داشت.

کیانوش عیاری متولد ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۰ است او در این گفتگو اظهار داشت: من صراحتا رو به دوربین می‌گویم در طی دوران فیلمسازی آماتوری، نیمه آماتوری و حرفه‌ای که امروز در آن درگیر هستم، هرگز رسالتی را بر دوش خودم ندیدم، هرگز خودم را یک منجی و رسول ندیدم. تصور نمی‌کردم روزی بتوانم تحولی آنچنانی ایجاد کنم. اصولا هنر نباید به خود اجازه بدهد که چنین ذهنیتی را به صورت واهی برای خود بوجود آورد.

 

در ادامه گفتگو با کیانوش عیاری که توسط روابط عمومی موزه سینما به بهانه سالروز تولدش منتشر شده است رل بخوانید

 

کیانوش عیاری پشت صحنه شبح کژدم

 

شبح کژدم پاداش فیلم تنوره دیو بود

کیانوش عیاری با اشاره به فیلم «شبح کژدم» گفت: «شبح کژدم» انتخاب نهایی من نبود. تعدادی از فیلنامه هایی که نوشته بودم حذف شدند.  فیلمنامه «قلعه میرزاخانی» یکی از آن ها بود. در نهایت «شبح کژدم» اجازه ساخت پیدا کرد. در آن زمان به من گفته بودند، ساخت این فیلمنامه پاداش جایزه فیلم «تنوره دیو» در جشنواره فیلم فجر است. من فیلم «شبح کژدم» را با علاقه ساختم. اتفاق مهمی که همراه با ساخت فیلم رخ داد، این بود که صدابرداری سرصحنه وارد سینمای ایران شد.

کم پیش می آید که کیانوش عیاری از بازیگران مطرح در فیلم هایش استفاده کند. او درباره دلیل این مساله گفت: فکر می‌کنم تاحد ممکن یک جور غُدبازی است، اینکه بخواهم از عناصر حاشیه‌ای برای اقبال عمومی فیلم پرهیز کنم. این تجربه یکبار در فیلم «روز باشکوه» رخ داد. واریته‌ای از بازیگرانی مثل علی نصیریان، جمشید هاشم پور، علیرضا خمسه، گوهر خیراندیش، ولی الله شیراندامی، ایرج طهماسب در این فیلم بازی کردند. همگی در این فیلم گلچین شده بودند. فیلم هم یکی از پرفروش‌های سال ۶۷ شد. تجربه بدی هم نبود، ضمن اینکه از کار کردن با بسیاری از بازیگران سرشناس حرفه‌ای احساس عجز نمی‌کردم و با بعضی از آنها تجربه‌های خوبی هم داشتم.

وی با بیان اینکه «روز باشکوه» پرفروش ترین فیلم چندسال قبل و بعد از خودش بود، گفت: اگر از منظر تعداد تماشاگر این فیلم بررسی شود، بیشتر متوجه این مساله می‌شویم که تا چه اندازه با اقبال مخاطب مواجه شد. فیلم «تازه نفس‌ها» نیز فیلمی است که در اولین ماه‌های پیروزی انقلاب ساختم. یعنی سال ۵۸ در تهران برای شبکه یک سیما. این فیلم به چهره جدی زندگی مردم در شهر تهران می‌پرداخت.

 

سعید پورصمیمی در آبادانی ها

 

وزارت ارشاد از حضور آبادانی ها در جشنواره کن جلوگیری کرد

وی ادامه داد: فیلم «شاخ گاو» برای من تجربه جالبی بود. از یک سو فیلم برای کودکان ساخته شده بود. از سوی دیگر به بهانه کودکان برای خوش آمدن جشنواره‌ها نبود. حدس می‌زدم می‌تواند یک فیلم پرفروش باشد. محاسباتم هم اشتباه نبود، اما نکته این بود که مسائل حاشیه‌ای و کارشکنی‌ها را درنظر نگرفته بودم. چندبار فیلم در جشنواره اصفهان نمایش داده شد. در نمایش اولیه، استقبال بچه‌ها برای این فیلم گیج کننده بود. بنابراین می‌توان گفت سرمایه گذاری بی دلیلی نبود.

عیاری با اشاره به فیلم «آبادانی‌ها» گفت: «آبادانی‌ها» برای جشنواره فیلم کن انتخاب شد اما به درخواست وزارت فرهنگ و ارشاد (وقت) از این جشنواره بیرون کشیده شد. در همه روزنامه ها، خبر اینکه «آبادانی‌ها» برای جشنواره کن برگزیده شده است ، منتشر شد. من فکسی به جشنواره فیلم کن نوشتم. مبنی بر اینکه فیلم متعلق به من و با سرمایه ی شخصی‌ام ساخته شده است، متعلق به دولت نیست و شما نباید فیلمی که انتخاب کرده‌اید را از بخش مسابقه بیرون آورید و کپی آن را به ایران بفرستید. آنها اما این کار را انجام دادند. نکته جالب این است که مسئولین متن فکس من را هم خوانده بودند. این موضوع برایم بسیار شگفت انگیز بود.

 

زمان ساخت آبادانی ها داشتم منفجر می شدم

عیاری ادامه داد: گاهی ممکن است انسان اشتباهی کند، فریبی بخورد و حرفی را درجایی بزند. من اما هیچ وقت چنین ذهنیتی نداشتم. هیچ وقت به خاطر نیاز جامعه فیلم نساختم.  پییرو پایینی درباره آبادانی ها می‌گفت، «آبادانی‌ها» اجتماعی‌ترین فیلمی است که من به عنوان مدیر سینماتک فرانسه دیدم، آبادانی ها یکی از فیلم‌های به شدت اجتماعی است. بنابراین من باید حرف آنرا ملاک قرار بدهم و داعیه جامعه نگری داشته باشم که ندارم. در چنین شرایطی باید دید «آبادانی‌ها» چرا ساخته می‌شود؟ «آبادانی‌ها» به این دلیل ساخته شد، که داشتم منفجر می‌شدم . از اینکه چرا انسان باید مشقت زیادی را تحمل کند. بسیار طبیعی است هر فیلمسازی که چنین کاری انجام می‌دهد باید دغدغه‌هایی داشته باشد.

 

 

مهدی هاشمی و کیانوش عیاری

روزگار قریب نقدی به بخشی از تاریخ کشورم بود

وی درباره سریال «روزگار قریب» نیز توضیح داد: اتفاق مهم درباره «روزگار قریب »کسب تجربه و نقدی بود که به مقاطعی از تاریخ کشورم می‌زنم. من با تاریخ معاصر کشورم کم و بیش آشنایی داشتم. در این زمینه مطالعه می‌کردم. اصولا به این مقاطع علاقمند بودم اما وقتی پای سریالی مثل «روزگار قریب» به میان آمد، مجموعه مطالعات من در رابطه با تاریخ معاصر کشورم فقط محدود به وقایع نگاری نبود و باید در همه زمینه‌ها مطالعه می‌کردم.

وی در پاسخ به سوال زنده یاد زاون قوکاسیان (مصاحبه کننده) مبنی بر اینکه چقدر توانستید با فیلم‌هایتان به ایده‌هایی که تصور می‌کردید، بتوانید جامعه را تغییر بدهید و شرایط انسانی‌تر ایجاد کنید نزدیکتر و موفق شدید؟ گفت: من صراحتا رو به دوربین می‌گویم در طی دوران فیلمسازی آماتوری، نیمه آماتوری و حرفه‌ای که امروز در آن درگیر هستم، هرگز رسالتی را بر دوش خودم ندیدم، هرگز خودم را یک منجی و رسول ندیدم. تصور نمی‌کردم روزی بتوانم تحولی آنچنانی ایجاد کنم. اصولا هنر نباید به خود اجازه بدهد که چنین ذهنیتی را به صورت واهی برای خود بوجود آورد.

 

 

سیامک اطلسی در آن سوی آتش

دلایل ساخت آن سوی آتش و بودن و نبودن

کیانوش عیاری خاطرنشان کرد: «آبادانی‌ها» شبیه به من است، «شبح کژدم» شبیه به تجربه هایم است، «آن سوی آتش» شبیه خاطرات و علایق من در شهری است که وقتی به دنیا آمدم شب‌ها سقفش را قرمز می‌دیدم. ما در اهواز هیچ وقت شب‌ها، ستاره نمی‌دیدیم. بوی شیرین خاص و محسوس نفت زیر بینی ما بود. «بودن و نبودن » برای همان دوران و خاطراتی است که از کودکی داشتم. این که چرا این همه فاصله بین مردم وجود دارد . فیلم «بیدارشو آرزو» برای تاثری است که بابت یک اتفاق بزرگی مثل زلزله بم ساخته شده است. زلزله ای که چیزی درحدود ۷۰ هزار نفر دآن کشته می‌شوند

گفتگوی«کیانوش عیاری» چهار ساعت زمان دارد. این گفتگو در سال ۱۳۸۸ توسط زنده یاد«زاون قوکاسیان» انجام شده است. فیلم کامل این گفتگو برای ثبت در تاریخ در بخش تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران نگهداری می‌شود. بخش دوم و جدید گفتگوی تاریخ شفاهی این هنرمند صاحب سبک در سینمای ایران در برنامه سال جدید (سال ۱۴۰۰) موزه سینمای ایران پیش بینی شده است.

تاریخ انتشار :۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰

برچسب‌ها:, , , , , , ,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مرگ آلن دلون؛ روزگار سپری شدن زیبایی های ناب

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: آلن دلون، یکی از نمادهای زیبایی جهان بود. مرگش به یادمان می رود که ما در روزگاری سپری شده زندگی می کنیم، روزگاری سپری شدن زیبایی های ناب. مرگ آلن دلون هشدار زندگی است. انگار زندگی فریاد می زند: آهای، حواست باشه. آلن دلون هم […]

  • یادداشت بابک نوری برای سعید راد
    یادداشت بابک نوری برای سعید راد
    دیگر از آن نسل طلایی کسی نمانده، جز بهروز خان

    تریبون هنر _ بابک نوری: اگر اون جوری که سینما رو به دو بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم می کنند نگاه کنیم خیلی از ماها با قهرمانها و ضدقهرمانهای سینمای قبل, عاشق و شیفته سینما شدیم و با اون‌ها مشق سینما کردیم … بهروزخان وثوقی ، ناصرخان ملک […]

  • سید جواد یحیوی؛ مجری ممنوع‌الفعالیتی که بازیگری پر کار شد

    تریبون هنر: حالا دیگر دیده شدن نام سید جواد یحیوی به عنوان بازیگر تئاتر اتفاقی تازه نیست چراکه او در این سال‌ها حضور مداومی روی صحنه داشته است. سید جواد یحیوی که نسل جدید تماشاگران شاید خاطره چندانی از اجراهایش در تلویزیون نداشته باشد، در پی ممنوعیتی که سال‌ها پیش […]

  • نامه علیرضا داوودنژاد به عطاران، پیروزفر، طناز طباطبایی، ترلان پروانه و زهرا داودنژاد

    تریبون هنر: علیرضا داودنژاد درباره اکران افتتاحیه فیلم سینمایی «مصائب شیرین ۲»نامه ای را خطاب به رضا عطاران، پارسا پیروزفر، طناز طباطبایی، ترلان پروانه و زهرا داودنژاد منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر،چهارشنبه سپری شده ۴ مرداد ماه در پردیس سینمایی «ایران مال» مراسم افتتاحیه فیلم «مصائب شیرین ۲» در […]

  • مینی سریال «بچه گوزن»؛ روایت هیجان انگیز یک رابطه سادومازوخیسمی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سریال «بچه گوزن» داستان واقعی یک رابطه سادومازوخیسمی (آزارگری و آزارخواهی) است. مرد و زن هر دو گرفتار این بیماری روانی اند با این تفاوت که مرد ظاهری عادی و معمولی دارد اما به اندازه زن که رفتارش بیانگر آشفتگی روحی اش است، بیمار است. […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad