Ad


علی دهکردی: در ۲ فیلم مسعود کیمیایی قرار بود بازی کنم

تریبون هنر: علی دهکردی از همکاری با مسعود کیمیایی گفت. او بیان کرد که قرار بوده در فیلم های سرب و ضیافت از ساخته های این کارگردان بزرگ بازی کند.

علی دهکردی با اشاره به اینکه بهرام دهقانی (تدوینگر) کاشف او در بازیگری بوده، بیان کرد که زمانی قرار بود در فیلم‌های «سرب» و «ضیافت» مسعود کیمیایی بازی کند ولی این فرصت مهیا نشده است.

به گزارش تریبون هنر، موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی دهکردی» بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون در ۱۷ آبان، بخش‌هایی از گفت‌وگو با این هنرمند را منتشر کرده است که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید.

این بازیگر ۵۶ ساله، با بیان اینکه سال ۶۳ در شهرکرد دیپلم گرفته است، گفت: از دوران دبیرستان وارد گروه تئاتر شهرکرد شدم و این شروع قطاری بود که مرا در بازیگری تا به امروز به اینجا آورد. همان سال کنکور شرکت کردم که اولین دوره بعد از انقلاب فرهنگی بود و در دانشگاه هنرهای زیبا رشته تئاتر قبول شدم.

وی با بیان اینکه تئاتر را با حمید سمندریان شروع کرده است، افزود: او بی‌تردید تاثیرگذارترین معلم برای من و هر فردی که با او کار کرده است، بود. همانطور که درباره چخوف و استانیسلاوسکی حرف می‌زنیم که برای ما افسانه‌ای هستند، مطمئن هستم روزی نسل‌های آینده درباره زنده یاد سمندریان هم به همین شکل یاد می کنند و بزرگترین حسرت‌شان این خواهد بود که ای کاش شاگرد این هنرمند بزرگ بودند.

دهکردی درباره فعالیت‌های تئاتری خود خاطرنشان کرد: یادم می‌آید تئاتری بنام ریچارد سوم را به کارگردانی زنده یاد داوود رشیدی بازی کردم که از اتفاق مهم زندگی‌ام بود. البته اجرای این تئاتر به نظرم اتفاق ملی بود زیرا داستانی از شکسپیر توسط هنرمندی سرشناس در پایتخت روی صحنه رفت و من هم این افتخار را داشتم که از بازیگران آن نمایش باشم. همچنین این شانس را داشتم که هر روز بازی سعید پورصمیمی را از نزدیک ببینم و با او همبازی باشم و این‌ها را اتفاقات مهم در زندگی کارم‌ام می‌دانم.

 

بهرام دهقانی کاشف من در بازیگری بود

وی با بیان اینکه اولین کار حرفه‌اش به مفهوم مطلق «مهر و ماه» بوده است، گفت: بهرام دهقانی تدوینگر برجسته کشور دوست حمید لبخنده بود که یک تئاتر از من در دانشگاه دیده بود و وقتی لبخنده خصوصیات نقش مورد نظرش را می‌گوید دهقانی یاد بازی من در تئاتر می‌افتد و من برای آن نقش انتخاب می‌شوم. همیشه به بهرام دهقانی می‌گویم شما کاشف من در بازیگری هستید.

دهکردی درباره ایفای نقش‌های تاریخی خود نیز گفت: برایم شانس بزرگی بود تا نقش شخصیت‌هایی که ما نمی‌شناختیم و ندیده بودیم مثل شیخ مفید، شاه عباس، پدر مولانا و یا شخصیت‌های معاصر همچون شهید دوران و آیت الله طالقانی که هم برای من و هم برای خیلی از هم نسل‌های من از محبوب‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر بودند را بازی کنم.

او با بیان اینکه همه شخصیت‌هایی که بازی کرده است را دوست دارد، افزود: من از نزدیک شهید دوران را نمی‌شناختم و فقط اسم او را شنیده بودم اما وقتی کتابی که شامل تحقیقات کارگردان درباره این شهید بود را خواندم و یا با هم دوره‌ای‌های او صحبت کردم، متوجه شدم چقدر این شخصیت بی‌نظیر بوده و در فیلم تنها به بخش کوچکی از شخصیت پروازی او پرداخته شده است.

دهکردی همچنین خاطرنشان کرد: زمانی پای خاطرات استادانی همچون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز ، داوود رشیدی و عزت الله انتظامی می‌نشستم. برایم جالب بود که چطور این اساتید با جایگاهی که از نظر اعتباری و سنی داشتند همیشه در مصاحبه هایشان می‌گفتند باعث افتخارشان بوده که در فیلمی بازی کرده‌اند و امروز خودم قدم به قدم تجربه می‌کنم و معتقدم ما با هر کارگردانی که کار می‌کنیم دنیای جدیدی برای ما باز می‌شود و شروع به تجربه اندوختن می‌کنیم.

 

معجزه عیاری در بازی گرفتن از بازیگر

وی درباره همکاری خود با کیانوش عیاری نیز گفت: آقای عیاری از معدود کارگردان‌هایی است که شناخت خیلی صحیحی از بازیگری دارد و معجره عیاری این است که هر بازیگری در فیلم های او حضور دارد بهترین بازی اش را ایفا کرده است زیرا او صحیح بازی کردن را به معنای واقعی از بازیگر انتظار دارد.

دهکردی درباره نقش‌هایی که ایفا کرده است، بیان داشت: «روز شیطان» را خیلی دوست دارم همچنین نقشم در «شاه عباس» زیرا باعث شد در یک دانشگاهی بنام علی نصیریان شرکت کنم و بخش عمده‌ای از کارم با او بود.

وی با اشاره به اینکه قرار بود در فیلم «سرب» حضور داشته باشد، توضیح داد: قرار بود نقش امین تارخ را در این فیلم بازی کنم اما در نهایت قرار شد یک بازیگر باتجربه به جای یک بازیگر تازه کار حضور داشته باشد البته یکبار دیگر هم قرار بود در فیلم ضیافت حضور داشته باشم اما در آنجا هم از نظر زمان شانس نیاوردم با مسعود کیمیایی کار کنم زیرا سر کار دیگری بودم.

 

خاطراتی از هما روستا و «از کرخه تا راین»

دهکردی درباره حضورش در فیلم «از کرخه تا راین» نیز، گفت: یکی از کسانی که در هنرهای زیبا با هم دوست شده بودیم و درکنار هم رفاقت پیشه گرفتیم، بهرام عظیم پور بود که امروز خودش یک کارگردان خوب محسوب می‌شود. او در تولید فیلم، دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود که من و صادق صفایی توسط او برای حضور در فیلم معرفی شدیم. با صادق صفایی هم‌کلاس و هم‌خانه بودیم که بعد از جلسات ، گفتگوها و تست‌ها انتخاب و بعد وارد تمرین‌ها و گفتگوهای جدی تر شدیم.

وی در پاسخ به سوال مسعود نجفی مبنی بر آشنایی خود با ابراهیم حاتمی کیا، پاسخ داد: حاتمی کیا را می‌شناختم. او در هنرهای زیبا قبول شده بود اما برای تحصیل در رشته سینما به دانشگاه هنر رفت. فیلم‌هایش را دیده بودم؛ دیده‌بان، مهاجر و وصل نیکان را دوست داشتم.

دهکردی درباره همکاری خود با هما روستا در فیلم از کرخه تا راین نیز گفت: با زنده یاد هما روستا از قبل در تئاتر تجربه همکاری داشتم و با او آشنا بودم و معتقدم در بین ما بهترین انتخاب او بود چون شخصیت فرهنگی و هنری کشور بود ، با تجربه بود و مسلط برروی زبان آلمانی و فرهنگ ایرانی های که در کشور دیگر زندگی کرده را می‌دانست. یادم می‌آید برای طبیعی‌تر شدن نقشم در فیلم خیلی وقت‌ها عینک آفتابی می‌زدم و زیر آن یک پارچه سفید می گذاشتم و چند دقیقه مثل یک نابینا راه می‌رفتم و از در ایستگاه اتوبوس تا خانه با چشمهای بسته تمرین می‌کردم.

این بازیگر در پایان بیان داشت: در «از کرخه تا راین» شاهد بودم که حاتمی‌کیا واقعا تکه‌های جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم گذاشت و مهره مهم و بزرگ ساخته شدن فیلم، زنده یاد سیف الله داد بود که مدیریت کل پروژه در آلمان را برعهده داشت و چون مسلط به زبان انگلیسی بود به شکل میدانی پروژه را مدیریت می‌کرد.

 

در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید

تاریخ انتشار :۱۷ آبان ۱۴۰۰

برچسب‌ها:,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مروری بر زندگی جان وین در سالگرد تولدش

    تریبون هنر: ماریون روبرت موریسون با نام هنری جان وین (John Wayne) در سال ۱۹۰۷ در شهر وینترست در ایالت آیووا آمریکا به دنیا آمد. وی در کالیفرنیا بزرگ شد و با کسب بورس ورزشی به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رفت. در تعطیلات تابستان کارگر استودیوی فوکس شد و خیلی زود […]

  • نقد «بنشی های اینیشرین»؛ آغاز پوچی با پایان یک دلخوشی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: ارزش عمر آدم به چیست؟ باقی ماندن چه چیزی از انسان در گذر سال ها، عمر او را پربار می کند؟ ما باید چه کار کنیم که در گذر عمر، پوچ و بیهوده نباشیم؟ فیلم بنشی های اینیشرین (banshees of inisherin) پاسخ غم انگیزی به […]

  • خودکشی هنرمندان ایرانی: از آزاده نامداری و زهره فکور صبور تا صادق هدایت و غزاله علیزاده

    تریبون هنر: خودکشی هنرمندان در ایران و جهان، نمونه های فراوانی دارد. خودکشی هایی که عمدتا نتیجه افسردگی این افراد هستند. افسردگی چهره ندارد، در این گزارش به چندین هنرمند داخلی و جهانی پرداختیم که بخاطر افسردگی به زندگیشان پایان دادند. این موضوع همیشه پرسیده می‌شود، یک پایان تلخ بهتر […]

  • حامیان اصلی فیلم برادران لیلا چه کسانی هستند؟

    تریبون هنر: سید عبدالجواد موسوی در خبر آنلاین نوشت: این روزها به طعنه و گلایه زیاد شنیده ایم که در مملکت ما همه شده اند منتقد فیلم. مشخصا هم به فیلم برادران لیلا اشاره می کنند که از زمان پخشش در فضای مجازی کم تر کسی درباره اش اظهار نظر […]

  • سریال آخرین بازمانده از ما: رویای به حقیقت پیوسته ی گیمرها

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: اگر گیمر هستید سریال «آخرین بازمانده از ما» برای شما تجربه ای فوق العاده و رویایی به حقیقت پیوسته است. در غیر این صورت با سریالی معمولی مواجه خواهید بود که در دو قسمت پایانی، جذاب می شود. بازی «The Last Of Us» یکی از […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad