Ad


سجاد نوروزی (مدیر سینما آزادی): صنوف سینما را به بنگاه دلالی تقلیل داده‌اند

تریبون هنر: سجاد نوروزی، مدیر پردیس سینمایی آزادی با اعلام اینکه پخش مسابقات فوتبال نیمه نهایی جام جهانی در سینما منتفی شده است، از نحوه عملکرد مدیران چند صنف سینماییِ مرتبط با این موضوع انتقاد کرد.

 

سجاد نوروزی بیان کرد: اخیراً نمایندگانی از انجمن سینماداران به همراه نمایندگانی از تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان سینما جلسه ای داشتند تا درباره میزان سود حاصل از درآمد پخش مسابقات فوتبال در سینماها تصمیم گیری کنند اما نتوانستند در این باره به توافق برسند و به همین دلیل کل قضیه یعنی پخش مسابقات نیمه نهایی و فینال فوتبال در سینماها منتفی شده است.

 

او افزود: به نظرم این ماجرا طنز جالبی است که تا یکی دو سال آینده در حد یک فیلم سینمایی یا حتی یک آیتم طنز باید به آن پرداخته شود چون در شرایطی که سینما به خاک سیاه نشسته و به صورت مطلق به سمت نابودی می رود، این چند صنف سینمای ایران آن‌قدر قدرت تحلیل و مدیریت شرایط را ندارند که در یک زمین سوخته بر سر غنائم با هم نزاع می‌کنند.

 

وی گفت: این توسعه‌نیافتگی و این نگاه عجیب و غریب صنف و تقلیل جایگاه صنف به یک بنگاه دلالی را کجا می‌توان پیدا کرد؟ این در حالی است که باید در این شرایط نگاه ملی و عام داشت تا ۲۰۰ هزار نفری که در ارتباط با سینماداری در چند وقت اخیر دچار مشکل معیشتی شده‌اند بیش از این آسیب نبینند اما همه این‌ها کنار گذاشته شده و فقط چند نفر که  از نگاه من از مقوله اقتصاد هنر درکی ندارند ،این گونه سینما را به نابودی می‌کشانند.

 

این سینمادار ادامه داد: به نظر من در فضای فعلی که وظایف حکمرانی صرفاً به صدور مجوز و جلوگیری از پخش فیلم‌ها تقلیل یافته باید گفت که متاسفانه در کنار این مصیبت، مصیبتی بزرگتری را هم تحمل می‌کنیم و آن هم همین است که این صنف‌های سینمایی به شکل قبیله و طایفه‌ای تصمیم گیری می‌کنند که با این روند باید فاتحه سینما را خواند.

 

نوروزی گفت:‌ کارنامه وزارت ارشاد در ۴۰ سال گذشته مشخص است و گریزی از آن نیست، به هر حال کامیابی‌ها و ناکامی‌هایش معلوم است اما چه کسی قرار است عملکرد کسانی را که ۳۰ سال است اینگونه محفلی در سینما تصمیم‌گیری می‌کنند بررسی کند؟ عده‌ای هستند که هم تهیه‌کننده‌اند، هم پخش‌کننده و هم سینمادار اما مفهوم صنف را به بنگاه دلالی تقلیل داده‌اند. چطور ممکن است صنفی که تفرق و گسست را درباره آن‌ها می‌توان دید به طوری‌که حتی همگی دور یک میز نمی‌توانند بنشینند برای هر موضوعی در سینما تصمیم گیری می‌کنند؟ با این وضعیت چه فرجامی را برای صنعت سینمای کشور می‌توان متصور شد؟ آیا قرار است صرفاً همه چیز را برگردن حاکمیت انداخت آن هم در شرایطی که اکران همین فیلم «بخارست» با حمایت حاکمیت رخ داده است؟

 

در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید

تاریخ انتشار :۲۰ آذر ۱۴۰۱

برچسب‌ها:
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • یادداشت تلخ بابک صحرایی درباره یه روز با صدای گرشا رضایی

    تریبون هنر: بابک صحرایی که این روزها سوگوار از دست دادن مادر است، یادداشت تلخی را هم زمان با انتشار آهنگ «یه روز» با صدای گرشا رضایی منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر، چهارمین و آخرین قطعه از آلبوم تازه گرشا رضایی به اسم «یه روز» به انتشار رسید. بابک […]

  • ساسی مانکن؛ آیا با یک فرد روبرو هستیم یا شبکه؟

    تریبون هنر: تسنیم نوشت: ساسی مانکن با نام اصلی ساسان حیدری یافته در سال‌های اخیر ثابت کرده که دست به دامن هر ابزار جنسی می‌شود تا بلکه بیشتر و بیشتر دیده و شنیده شود. سال ۱۳۹۹ یکی از کانال‌های تلگرامی گزارشی ویدیویی منتشر کرد که ایده اصلی آن طراحی یک […]

  • کنسرت روزبه بمانی

    تریبون هنر: ایسنا نوشت: فروش بلیت‌های کنسرت ۸۰۰ هزارتومانی در ایران، رفته‌رفته کنسرت رفتن را به یک تفریح لوکس تبدیل می‌کند و با این سیر افزایش قیمت غیر منطقی ناخودآگاه قشرهای مختلف جامعه از این شادی جمعی محروم خواهند شد. کنسرت و موسیقی یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر زندگی انسان‌هاست […]

  • جزئیاتی عجیب از ساخت آهنگ برادران لیلا ساسی

    تریبون هنر: ایرنا نوشت: با وجود آن‌که ساسی رد صریحی از خود به جای نمی‌گذارد اما خود یکی از بازیگردان‌های اصلی این پروژه‌هاست که نقشه‌راه‌های مختلفی را طراحی و پیاده می‌کند. ساسی با آهنگ برادران لیلا، به دنبال مقاصدی است که درنتیجه یک شکست در کارنامه‌اش رقم خورده است. او […]

  • گویی که سینمای ایران را به مسلخ برده اند و سربریده اند / یادداشت جعفر گودرزی
    گویی که سینمای ایران را به مسلخ برده اند و سربریده اند
    یادداشت جعفر گودرزی (رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران)

    تریبون هنر _ جعفر گودرزی: چه بگویم؟ چه بنویسم؟ از چه بگویم که اتفاق ،چنان تلخ و هولناک است که قلم در وصفش می شکند. همچون دل ما که از شکستگی ها لبریز شده…چه عمرهای ناتمام،چه ماندن های سختی، چه رفتن های بی شتاب و بی رحمانه ای، چه آرزوهای […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad