واکنش دانش اقباشاوی به سخنان سعید روستایی: آقا پسر! لطف بازیگران و فیلمبردار و تدوینگر شامل حالت شد
تو اول پلان بندی یاد بگیر.تریبون هنر: دانش اقباشاوی کارگردان تاج محل در یادداشتی به سخنان سعید روستایی کارگردان ابد و یک روز واکنش نشان داد.
اقباشاوی در این یادداشت در واکنش به سخنان جنجالی سعید روستایی در جریان یک کارگاه آموزشی نوشت:
«بدون فوت وقت، می روم سر اصل مطلب و اصل مطلب هم این است که اصلا بعضی از مردم برای ساختن فیلم و یا هر تصویر متحرکی که اسمش را فیلم میگذارند احتیاج به بستن خیابان ندارند.
یک حیاط و چهار تا عربده، مقادیری مواد مخدر به علاوه چند خواهر، به همراه یک مادر معتاد شناس مواد شناس کافی ست تا بتوان ادعا کرد فیلمی ساخته شده.
مهربانی، تشویق و جوانگرایی چند هیات داوران هم برای این ادعا کافی ست که من فیلمساز مهمی هستم و اصلا و اوصولا کارگردانی را بلدم.
اما همه اینها دلیل نمیشود که همه جهان ساکت بنشینند و به طرف یادآوری نکنند که آقا پسر! از قضا اگر لطف بازیگران و فیلمبردار و تدوینگر شامل حالت شد و قصه لاغرت گرم شد و صاحب پایانبندی گشت به مهارت کارگردانیات ربطی ندارد، بلکه ربط مستقیمش به همسایههاست و یاریشان.
اشکالی هم ندارد چون که به احتمال قریب به یقین این گونه مردمان اولین باری صحنه یک فیلم بلند سینمایی را تجربه کردهاند، که قرار بوده اسم خودشان به هر دلیل به عنوان کارگردان در عنوان بندیاش درج شود.
البته که نداشتن تجربه حضور در صحنههای فیلمبرداری هم میتواند عیب نباشد اما به شرط آنکه آنکس که قرار است نام کارگردان را یدک کشد، ابتدا به هر شکلی فن و مهارت کارگردانی را آموخته باشد مثلا پلان بندی را یاد گرفته باشد تا مجبور نشود با دوربین روی دست دور بازیگران چرخ بزند یا مثلا یاد گرفته باشد که یک فیلم جغرافیا میخواهد و محض رضای خدا و محض رضای پرده بزرگ چند لانگ شات نیاز دارد و اصلا بداند که فرق فیلم تلویزیونی و فیلم سینمایی در چیست؟
اما گویا جوان نورسیدهای که این یادداشت به بهانه ابراز فضل او نوشته شده نه تنها احساس نیاز به یاد گرفتن کارگردانی سینما نمیکند بلکه خود را نیز مجتهد در اموری میداند که بلدشان نیست و این جهل مرکب است.
و اما درباره نگاه؛ جوانی که باعث شد تا این مطلب را بنویسم مدعیست که از طریق شغل دستیاری کارگردان، انسان در فیلمسازیاش نگاه پیدا نمیکند. اینجا دیگر مجبورم نام چند دستیار کارگردان تاریخ سینما را هم یادآوری کنم، آرزو میکنم که آقای برنده، نام جان فورد، سرجو لئونه، برناردو برتولوچی، سام پکین پا، مسعود کیمیایی، واروژ کریم مسیحی، سهراب شهید ثالث، حمید نعمتالله، رخشان بنی اعتماد و … را شنیده باشد و توصیه میکنم که بداند اینان فقط بخشی از دستیاران کارگردان سینمای جهان بودهاند. این اسامی صاحب نگاه در سینما نبودند؟ عجب!
البته من نمیدانم که تعریف این آقا از نگاه در فیلمسازی چیست؟
اما امیدوارم که منظورش نگاه نژادپرستانه به هم زبانان افغانیاش نباشد چون آن وقت دیگر طرف حسابش روشنفکران میشوند و به احتمال زیاد امکان دارد تا همان اتفاقی که برای فیلم اول پرسروصدایش افتاد برای فیلمهای بعدیاش نیز بیافتد.
یعنی اینکه هیچ جشنواره مهم سینمایی خارج از مرزهای کشور خواهان تحفه پائین شهریاش نشود. چرا که اتفاقا روشنفکران همه جهان به نگاه فیلم خیلی با دقت نگاه میکنند.
و اما درس آخر؛ مهم نیست که چه کسی خیابان را میبندد اصل این است که چه کسی پلانهای تو را میبندد.
تو اول پلان بندی یاد بگیر.
دانش اقباشاوی
برنده تندیس بهترین فیلم کوتاه داستانی از ششمین جشن خانه سینما ۱۳۸۱
دستیار کارگردان فیلمهای دوئل، به رنگ ارغوان، هرشب تنهایی، رستاخیز
کارگردان فیلمهای سینمائی «تاج محل» و هیهات»
آنچه اقباشاوی را به این واکنش واداشته به سخنانی برمیگردد که سعید روستایی در حاشیه ورکشاپ چهار نفره ساخت فیلم کوتاه ارزان مطرح کرد. این کارگاه آموزشی با حضور شهرام مکری، مهدی جعفری، کاوه سجادی حسینی و مجید برزگر برگزار شد.
در جریان کارگاه میکروفن به دست فیلمسازان حاضر در جمع هم سپرده شد تا سخنانی را مطرح کنند. سعید روستایی کارگردان «ابد و یک روز» یکی از این کارگردانان بود. روستایی، خطاب به شهرام مکری گفت: «زمانی شما گفته بودید که دستیاری نکردهاید و این برای من الگو شد و به همین دلیل من دستیار نشدم، چون دستیار تفکر ندارد و ته هنر دستیار بستن خیابان است و از یک دستیار کارگردان خوب درنمیآید. به همین دلیل من اول فیلم کوتاه ساختم و بعد فیلم بلند سینماییام را کارگردانی کردم.»
تاریخ انتشار :۲ آبان ۱۳۹۶