سعید مطلبی: ناصر ملک مطیعی عطوفت ذاتی اش را به قاتلانش ارزانی کرد و رفت
باشکوه و عزت رفتتریبون هنر: سعید مطلبی فیلمنامه نویس و کارگردان با سابقه سینما در واکنش به درگذشت ناصر ملک مطیعی یادداشت غمناکی منتشر کرده است. او مینویسد نباید الان برای درگذشت ناصر ملک مطیعی تسلیت گفت، زیرا او سالها پیش به دست گروهی بد اندیش و فرصت طلب، زنده به گور شد. او نوشته که باید به ناصر ملک مطیعی تبریک گفت که سالها مردانه، مهربانانه، نجیبانه و استوار ایستاد و بخشندگی و مهر و عطوفت ذاتی اش را حتی به دشمنان و قاتلانش ارزانی کرد و با شکوه و عزت رفت.
سعید مطلبی درباره درگذشت ناصر ملک مطیعی نوشت:
«تسلیت؟؟ چه معنایی دارد تسلیت بخاطر انسانی که از شکنجه بی وقفه شبانه روزی رهیده و پس از سالها رنج و اندوه و حسرت، به آرامی سر به خاک گذارده است.
اگر تسلیتی بود، باید سالها پیش ابراز می شد. همان زمان که گروهی بداندیش، فرصت طلب، ضد مردم نادان و پر از عقده و کینه، تمامی یادگاران سینمای یک عصر و زمانه را، با قساوت و وقاحت زنده به گور کردند. از فردین و بهروز و بیک و ایرج و ناصر گرفته دیگران و دیگران و دیگران.
همه گی شان ایستاده مردند و زنده زنده به خاک سپرده شدند- بی هیچ مرثیه و فاتحه و مجلس یادبودی، بی هیچ تسلیتی، بی هیچ همدردی، در سکوت کامل- غریبانه و معصومانه.
امروز آنها که بر سفره غنائم چریده اند و اکنون نیز دست از این سفره برنمی دارند، می دانند چه می گویم و همه در این جنایت بی رحمانه که حتی در انقلابات خشونت بار تاریخ بدون همتا و بدون قرینه است شریک اند. از آن گروهی که عربده کشیدند، طومار جمع کردند و عریضه نوشتند تا آنهائی که آلت دست شدند و خواسته سخیف و غیرانسانی این گروه را به اجرا در آوردند. تا آنهائی که سکوت کردند و چشم بر این ظلم بستند. آنهائی که تریبونی داشتند و هیچ نگفتند: قلمی داشتند و کلمه ای ننوشتند، امکانی داشتند و از آن برای مخالفت از این جنایت استفاده نکردند. پیوند نامبارک منفعت یابی و عافیت طلبی و عقده گشائی. ستمی را رقم زد که بی تردید نه خدا از آن می گذرد، نه تاریخ و نه مردم…
این ستم نیز که جرم بسیار دارد و به هر نام و عنوان و بهانه ای که انجام گرفته باشد وحشیانه و غیرانسانی است. زنده به گور کردن فقط سابقه در اعراب عصر جاهلیت دارد که در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم در مورد هنرمندان مردمی این ملک- یکبار دیگر اجراء شد.
آری- اما جای تسلیت هم هست ولیک نه برای ناصرخان و خانواده و دوستدارنش. بل برای آنها که هنوز مردم را باور ندارند- هنوز قدرت مردم، وفای مردم. عشق مردم و خشم مردم را باور ندارند حرکت امروز مردم در تشییع پیکر ناصرخان. مرگ این فکر و صاحبان این فکر است که هنوز مردم را رمه ای محتاج چوپان می پندارند… این تسلیتی برای مرگ محتوم این اندیشه.
و تبریک به ناصرخان که سالها مردانه، مهربانانه، نجیبانه و استوار ایستاد. بخشندگی و مهر و عطوفت ذاتی اش را حتی به دشمنان و قاتلانش ارزانی کرد. و با شکوه و عزت رفت. خداحافظ ناصرخان.»
تاریخ انتشار :۱۲ خرداد ۱۳۹۷