قصه بیسروته، بازیهای خیلی بد، بازیگرانی بسیار بدتر
یادداشت کیوان کثیریانکیوان کثیریان: نگاهی به ترکیب اکران سینماها در هفتههای اخیر میتواند گویای حال و روز این روزهای سینمای ما باشد.
نگاه معیوب مدیریت سینما که تشویق “سرمایه سالاری” نام گرفته نتیجهاش میشود همین.
از ۱۳ فیلم روی پرده ۸ تایش از جنس فیلمهایی است که “کمدی” خوانده میشوند و در برخی موارد به نوعی کمدیرمانتیک نزدیک میشوند. ویژگی مشترک غالب آنها اما، شوخیهای سبک و سطحی تلگرامی، شوخیهای دوپهلو که گاه احساس رد شدن از برخی خط قرمزهای عرفی و قانونی را به مخاطب بدهد، فیلمنامه به شدت سطحی که گاه کپی ضعیفی از فیلمفارسی هستند، قصه دم دستی و بیسروته. کاراکترهایی در حد تیپهای مقوایی، بازیهای خیلی بد، بازیگرانی بسیار بدتر و مواردی از این دست است.
از سوی دیگر اکران همزمان چندین فیلم از این جنس، موجب شده تا هیچیک از این فیلمها فروش قابل توجهی را تجربه نکنند و عملا ناکام بمانند.
به نظر میرسد مدیران اکران چنان از فروش برخی کمدیها ذوق زده شدهاند که گمان میکنند با افزایش تعداد کمدیها فروش سینماها افزایش تصاعدی پیدا میکند ولی درعمل ثابت میشود که چنین نیست و فیلمها دارند همدیگر را میخورند.
پس از هزارپا که موفقیت قابل توجهی بدست آورده و تگراس و یک فیلم چهارمیلیاردی، بقیه فیلمها به۳ میلیارد هم نرسیدهاند.
در این نگاه معیوب سرمایه سالار نه جایی برای فیلمهایی امثال شعلهور میماند نه حتی دارکوب و ابوقریب. نهایتا همین فیلمهای به اصطلاح کمدی هم میبازند. اساسا فرهنگ و سینما میبازند تا تاوان نگاه غیرفرهنگی و بیبرنامه مدیریت سینما را بپردازند.
در چنین شرایطی با افتخار میگویند که به فیلم خانه پدری کیانوش عیاری مجوز اکران محدود داده اند و خالتور ها را در یکصد سالن اکران میکنند.
ظاهرا در شرایطی که فرهنگ مثل همیشه در میان اولویتهای دولت-و هیچکس- نیست، بساط سوء مدیریت فرهنگی پهن تر از همیشه است و بازارش داغتر از همیشه. سوداگران فرهنگی هم دست در دست مدیر سرمایه سالار، جولان میدهند و میتازانند.
منبع: روزنامه اعتماد
هفتم شهریور ۱۳۹۷
تاریخ انتشار :۱۰ شهریور ۱۳۹۷