آلن دلون ۸۶ ساله شد: از اتهام قتل و زن ستیزی تا شهرت افسانه ای
تریبون هنر: آلن دلون، بازیگر شهیر فرانسه ۸۶ ساله شد.
او هنوز هم نماد جذابیت مردانه و خوش نیپی است. در فرهنگ ایران نیز اسم آلن دلون هنوز چنین معادلی دارد. او با دوبله زیبای خسرو خسرو شاهی در خاطره ایرانی ها نقش بسته است.
آلن دلون با بازی در فیلم هایی مثل دسته سیسیلی ها، سامورایی، آفتاب سرخ، ایره سرخ، اسلحه بزرگ، پلنگ، استخر، عقرب و دو مرد در شهر یکی از بازیگران تاریخ ساز سینمای جهان است. شمایل مردی همیشه تنها که سرنوشت تراژیکی دارد. او در سال ۱۹۹۸ بعد از خداحافظی از بازیگری گفت:
«من در اکثر فیلمهایی که بازی کردهام یا دزد بودهام یا پلیس، اما جالب این است که فرقی نمیکردهاست که چهکاره بودهام؛ در همهٔ فیلمها تنها بودهام. نمیدانم، اما فکر میکنم کارگردانها و حتی تماشاگران همیشه دوست دارند مرا تنها ببینند».
ایو آلگره اولین کارگردانی بود که دلون را به کار گرفت و نقشی کوتاه در فیلم وقتی زنی دخالت می کند به او داد. بعد از او، مارک آلگره در ۱۹۵۸میلادی در فیلم کمدی تریلر زیبا باش اما خفه شو از آلن دلون استفاده کرد، جایی که او در کنار یک بازیگر جوان خوش آتیه دیگر ژان پل بلموندو قرار گرفت، بازیگری که شهرت و اعتبار او در ۲ دهه آینده به همان اندازه آلن دلون رسید. فرصت بزرگ برای هنرنمایی دلون در ۱۹۵۸ میلادی فرا رسید، زمانی که پیر گاسپارویت در فیلم تاریخی عاشقانه کریستین (Christine) او را برای نخستین بار در نقش اول به کار گرفت و نقش مقابل او نیز به رومی اشنایدر، بازیگر سرشناس اتریشی آن دوران رسید.
پس از آن فیلم ظهر بنفش ساخته رنه کلمنت در ۱۹۶۰میلادی آلن دلون را به یک ستاره بین المللی تبدیل کرد و شخصیت روی پرده دلون را که در تمام دوران حرفه ایش با او مانده بود، تثبیت کرد، یک ضد قهرمان خونسرد اما مسحور کننده و رازآلود. رسیدن به شهرت باعث شد که دلون با کوچینو ویسکونتی، کارگردان نامی آن دوران سینمای ایتالیا و جهان، آشنا شود که او را در نسخه تلویزیونی نمایشنامه ای از جان فورد با عنوان dommage qu’elle soit une putain که در پاریس تولید می شد به کار گیرد که با استقبال قابل توجهی مواجه شد و نمایش آن هشت ماه متوالی ادامه داشت. سپس ویسکونتی بازی در فیلم مشهور روکو و برادرانش را به دلون پیشنهاد داد که در جشنواره ونیز جایزه ویژه هیات داوران را به خود اختصاص داد.
او سپس در ۱۹۶۳ میلادی در فیلمی دیگر از ویسکونتی به نام پلنگ ظاهر شد که جایزه نخل طلایی فستیوال کن را در پی داشت. میکل آنجلو آنتونیونی که او نیز از کارگردانان بنام ایتالیایی آن زمان بود در ۱۹۶۲ میلادی از دلون در نقش اصلی شاهکار خود با نام کسوف در نقش مقابل مونیکا ویتی استفاده کرد. در دهه بعد آلن دلون به یکی از بازیگران پرکار سینمای فرانسه تبدیل شد و در ژانرهای مختلفی از جنگی و ماجراجویانه گرفته تا درام و کمدی رمانتیک حضور یافت. با این وجود گونه ای که شخصیت آلن دلون با آن بیش از دیگر ژانرها انس گرفته بود، ژانر متمایز فرانسوی پولار (Polar) بود که ژانر جنایی تریلر منحصربه فرد سینمای فرانسه به شمار می رفت.
برای یک دهه آینده و پس از آن نیز نقش های بسیار مشابهی به دلون پیشنهاد شد و او به راحتی نقش گانگسترها یا کارآگاهان کم حرف و مرموز را بازی می کرد که از آن میان می توان به دایره سرخ شاهکار دیگر ژان پیر ملویل، دسته سیسیلی ها به کارگردانی انری ورنوی و بورسالینو ساخته ژاک دری اشاره کرد. زیبایی چهره دلون، سبک راه رفتن خرامان و ظاهر بدنی خاص وی در ترکیب با شخصیت چموش درونی اش او را به بهترین انتخاب برای بازی در نقش اول تریلرهای خشن و ماجراجویانه تبدیل کرده بود. او کلین ایستوود سینمای فرانسه بود.
در میانه دهه ۱۹۷۰ میلادی اعتبار و شهرت آلن دلون به خاطر برخی صحبت های منفی و هجمه رسانه ها نسبت به او دچار نقصان شد. بیشتر این هجمه درباره ارتباط ادعایی او با گروه های خلافکار و مافیایی و البته ادعاهایی مبنی بر مشارکت او در قتل محافظش بود. همچنین وقتی دلون در رسانه ها از دیدگاه های سیاسی تندروانه دست راستی ها حمایت کرد، اعتبار او بیش از پیش لطمه خورد. اگر چه بعد از این جنجال ها برخی از فیلم های او در گیشه شکست خوردند اما همچنان بسیاری به او وفادار مانده و برای سال ها چهره ای شناخته شده و محبوب در سینمای فرانسه باقی ماند. بسیاری از کارگردانان مشهور جهان مشتاق کار با دلون بودند و از طریق آن ها او می توانست رزومه کاری اش را پربارتر سازد.
با کاهش محبوبیت در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، دلون به دیگر فضاها برای نشان دادن خلاقیت خود روی آورد. او کمپانی تولید فیلم شخصی اش را تاسیس کرد که برخی از فیلم های موفق خودش را نیز از طریق همین استودیو ساخت. در ۱۹۷۸ میلادی آلن دلون خط تولید محصولات خود با نام Alain Delon Diffusion SA را راه اندازی کرد که عطر، نوشیدنی، محصولات چرمی و حتی عینک را در سراسر جهان به فروش می رساند، او که به شدت طرفدار ورزش بود، سرمایه خود را در عرصه اسب دوانی و مسابقات سازمان یافته بوکس خود تزریق کرد. او همچنین یک کلکسیون دار بسیار مشتاق و شناخته شده است.
در دهه ۱۹۸۰میلادی آلن دلون به یک تاجر و کارآفرین بزرگ تبدیل شد و مقدار قابل توجهی ثروت از این طریق کسب کرد، هر چند در این عرصه بسیار بی رحم بود و هنگامی که پسرش آنتونی، می خواست حق برند او را پایمال کند، او را به دادگاه کشاند. در این دوران، دلون به کارگردانی فیلم های خودش روی آورد و ۲ فیلم پلیسی برای پنهان کردن یک پلیس (Pour la peau d’un flic ) در ۱۹۸۱ میلادی و Le Battant در ۱۹۸۳ میلادی با حضور خود در نقش اصلی ساخت. در سال های پس از آن بسیاری از فیلم های دلون با شکست مواجه شدند. وی در نهایت تصمیم گرفت که شکست را بپذیرد و تصمیم خود برای کناره گیری از بازیگری را اعلام کرد، اگر چه از آن پس حضورهایی بسیار کوتاه در چندین فیلم داشت.
دلون در ۲۰۰۲ میلادی با حضور در سریال فرانسوی پرطرفدار فابیو مونتاله بازگشتی حیرت انگیز داشت و در ۲ سال آینده موفقیت مشابهی را با سریال پلیسی فرانک ریوا تجربه کرد. در ۲۰۰۵ میلادی نشان شوالیه (لژیون دونور) به وسیله ژاک شیراک رییس جمهوری وقت فرانسه به دلون داده شد. آلن دلون در کمدی آستریکس در مسابقات المپیک ۲۰۰۸ میلادی و در نقش جولیوس سزار به سینمای فرانسه بازگشت که اگر چه مورد انتقاد صاحبنظران قرار گرفت با استقبال تماشاگران مواجه شد.
هفتاد و دومین جشنواره کن به دلیل تصمیمی که برای اعطای یک نخل طلای افتخاری به آلن دلون گرفته بود، خود را در یک موقعیت متناقض و البته سخت قرار داد که شاید اگر، پیشبینی آن را کرده بود، هرگز ریسک قرار دادن خود را در این وضعیت به جان نمیخرید و از ابتدا عطای جایزه به اسطوره بازیگری فرانسه را به لقایش میبخشید اما این جشنواره پس از اعلام اینکه قصد دارد به آلن دلون نخل طلای افتخاری بدهد با انتقادهای پرحجم همجنسبازها روبهرو شد؛ گروه اقلیتی که توانستهاند به واسطه نفوذ لابیهای پرقدرت صهیونیستی در فرانسه فعالیتهای غیرقانونی خود را در یک دهه گذشته در این کشور قانونی کنند و فضای تنفس بیشتری برای خود فراهم آورند؛ فضایی که باعث شد، حتی آزادی بیان افراد مشهوری، چون آلن دلون نیز با خدشه روبهرو شود. شب اهدای نخل طلا به آلن دلون صحنه نمایش آزادی بیحد و حصر فرقه هایی، چون همجنسبازان در فرانسه بود؛ فرقههایی که میتوانند با تمسک به قانونی کردن فعالیت خود در فرانسه آزادیهای مشاهیر این کشور را تحت تاثیر قرار دهند و حتی روی فرش قرمز جشنواره کن تجمع راه بیندازند. اینکه این رویداد به راحتی به این گروه اجازه تجمع روی فرش قرمز میدهد، ثابت میکند که موضوع نفوذ گروههای همجنسباز بر آن هرگز یک بزرگنمایی رسانهای نیست.
اهدای جایزه کن به آلن دلون ۸۳ ساله خارج از فرانسه هم با مخالفتهایی رو به رو شد و در آمریکا بیش از ۲۵هزار تن با امضای طوماری خواستار توقف این امر شدند. آلن دلون یک روز پیش از دریافت نخل طلا در گفت وگویی با یک روزنامه فرانسوی گفت: مردم میتوانند هر چه میخواهند بگویند، به این حرفها عادت دارم، اما درباره حرفه هنری من چیزی نمیتوانند بگویند، این ملامتپذیر نیست. اصل ازدواج همجنسگراها در واقع برایم مهم نیست، آدمها میتوانند هر کاری دوست دارند بکنند اما من مخالف این هستم که یک زوج همجنس اجازه داشته باشند فرزندی را به سرپرستی بگیرند. پیش از مراسم اهدای جایزه نخل طلای کن به دلون، مخالفان این امر در کن تجمع کردند و روی فرش قرمز رفتند اما در نهایت آلن دلون کهنهکار جایزه نخل طلا را از دست دخترش آنوچکا دلون دریافت کرد.
در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید
تاریخ انتشار :۱۷ آبان ۱۴۰۰