دورحوضی مکتب طهران با حضور جواد طوسی، عبدالرضا منجزی، ستار اورکی، عبدالجواد موسوی و بابک صحرایی برگزار شد
گزارش تصویری در تریبون هنرتریبون هنر: نشست معروف به دورحوضی مکتب طهران روز جمعه با حضور جواد طوسی، عبدالرضا منجزی، ستار اورکی، عبدالجواد موسوی و بابک صحرایی برگزار شد
در ابتدای نشست عبدالجواد موسوی درباره درگذشت عباس کیارستمی و جمشید ارجمند صحبت کرد و سپس از جواد طوسی دعوت کرد تا درباره این دو چهره برجسته سینمای ایران صحبت کند
جواد طوسی درباره عباس کیارستمی گفت:
نکته ای که لازم می دانم درباره کیارستمی مطرح کنم آزمون و خطایی است که رفته رفته پوسته می اندازد و به یک سیر تکاملی تبدیل می شود. شما فیلم های دوره اول فیلمسازی عباس کیارستمی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در نظر بگیرید. هم در آن فیلم آموزشی می بینید هم در آثاری چون مسافر و لباس برای عروسی فیلمی که مرتبط با آن فضا و شرایط اجتماعی سیاسی دهه پنجاه است سمت و سوی فیلمسازی به اسم عباس کیارستمی را به آن جامعه و طبقه اجتماعی می بینید که کاملا با نگاهی یک مقدار شعاری و رادیکال تر امیر نادری در فیلمی چون ساز دهنی تفاوت بارز دارد
کیارستمی در وهله اول از طریق فقر می خواهد یک پل ارتباطی با گستره جامعه پیدا بکند و یک طبقه را انتخاب می کند و در این طبقه سعی می کند مبتنی بر یک واقعیت تشخص ایجاد کند. تشخصی که چندان از آن رئالیسم مورد نظرش دور نیست.
در ادامه جواد طوسی به اشاره به برخی فیلم های کیارستمی مثل مسافر و شرح جهان بینی جاری در آن عنوان کرد:
در روند فیلمسازی عباس کیارستمی بعد از لباس برای عروسی، بر اساس نگاه مدیریتی و دلسوزانه محمد زرین آثاری چون خانه دوست کجاست، کلوزآپ نمای نزدیک و همشهری و همسرایان را در این حوزه استحفاظی می بینیم که نقطه اتصال و انقطعاعش فیلم کلوزآپ نمای نزدیک است که باز آنجا هم در یک جابجایی هویتی و طبقاتی نگاه انسانی عباس کیارستمی در آن قسمت پایانی موضوعیت پیدا می کند و شخصی که خودش را جای مخملباف جا زده نهایتا فیلسماز می آید با دخل و تصرف و دخالت در واقعیت، شرایط و بستری را فراهم می کند که مخملباف او را سوار موتورش می کند و شیئی که پل ارتباط عاطفی و تاویل گونه بین حسین سبزیان و مخملباف در این مسیری که طی می کنند هست یک گلدان است. ببینید چقدر نگاه در یک بیان سهل و ممتنع به یک حس و اجرای شاعرانه تبدیل می شود
در خانه دوست کجاست در آن سکانس پایانی در آن لانگ شات ها که یک ترجیع بند و یک موتیف به قول سینمایی ها در آثار کیارستمی محسوب می شود نوع مواجهه با جامعه، طبیعت و حس و حال زندگی و یک نوع نگره فلسفی در لانگ شات مهمل و اجزا و ابزار خودش را پیدا می کند و رفته رفته به یک تکامل فردی، شخصیتی و هویتی در آثاری چون طعم گیلاس و باد ما را خواهد برد تبدیل می شود
این منتقد سینما در تکمیل صحبت هایش با اشاره به فیلم طعم عباس گیلاس گفت:
در طعم گیلاس، نگاه فلسفی عباس کیارستمی در واقع گرایی جاری چیست؟ آدمی که باز منفعل نیست. در تحرک است. پول می دهد و آدم انتخاب می کند که بیاید او را بکشد و نهایتا می آید در یک گورستان جا خوش می کند ولی از این عبور می کند. در یک مینیمالیست منطقی پایان بندی فیلم طعم گیلاس چی هست؟ یک سراشیبی، یک تپه با سیاهی لشکرهای جامعه که سربازها هستند و نگاه ناظر خودشان را متوجه دوربین عباس کیارستمی کردند که عنصر افکتیو صدای زمینه، موسیقی لویی آرمسترانگ است یعنی در واقع مدرنیته را به این شکل می آید به آن واقعیت جاری ملحق می کند
جواد طوسی در تشریح فلسفه فکری کیارستمی اظهار داشت:
در باد ما را خواهد برد یک سکانس کلیدی است که در واقع با آن فلسفه خیام گونه کیارستمی به درستی پهلو می زند. یک لانگ شات، باز یک مرد میانسال سوار یک موتور می شود و پاسخی که به آن راکب موتور می دهد این رباعی خیام است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
که آواز دهل شنیدن از دور خوش است
در مورد زندگی و مرگ و آفرینش دارد سئوال می کند ولی پاسخ، من را حوالت می دهد به این بیت از یکی از رباعیات خیام. می خواهم این نتیجه گیری را بکنم که آدمی با این ترکیب جبر و اختیار که نهایتا تقدیر را می پذیرد علی رغم تمام آن اشتهار و تشخص جهانی که پیدا می کند باز ترجیح می دهد در جامعه خودش، گورستان انتهایی را در لواسان انتخاب کند. وقتی بیماری بر آو غالب می شود در یک نگاه خوش بینانه پیشنهاد یک دوست را برای بستری شدن می پذیرد ولی متاسفانه و در یک نتیجه گیری تلخ به این وضعیت دفورمه پایانی تبدیل می شود
جواد طوسی در ادامه دربار جمشید ارجمند گفت:
این در مورد عزیز دیگری مثل جمشید ارجمند هم کاملا مصداق دارد. آدمی با آن عقبه و پیشینه شما ببینید نقطه انتهایی و موخرش در کهنسالگی چی هست؟ یک گوشه نشینی، یک در خود نگریستنی که حالا در آن تقطه متفاوت و متعارض با دیدگاه عباس کیارستمی حالا اینجا بیش از حد دز جبر و تقدیر پذیری اش غالب است و آسب پذیری اش هم به همان نسبت بیشتر است
زنده یاد جمشید ارجمند وابسته و مرتبط با نسل اول نقد نویسان است که به شکل جدی در هفته نامه هایی مثل فردوسی و سپید و سیاه فعالیت خودشان را در کنار پرویز دوایی، کیومرث وجدانی، پرویز نوری، منوچهر جوانفر، جمشید اکرمی و از این دست تجربه می کنند و هویتی را رقم می زنند که من علاقه مند سینما و نقد نویسی ترجیح می دهم این هفته نامه ها را از قسمت آخر بیایم ورق بزنم
جواد طوسی در تشریح شیوه نقد نویسی جمشید ارجمند اظهار داشت:
جمشید ارجمند اگر بخواهیم گرایشش را در شیوه نقد نویسی بررسی کنیم تعلق خاطرش بیشتر به ادبیات پرویز دوایی بوده و شاید این سیر مداوم دوستی و رفاقتی که تا آخرین لحظات حیات ارجمند استمرار داشته و حتی من شاهد بودم که تماس های تلفنی هفتگی و هر از گاهی با پرویز دوایی داشت به همین ریشه ها برمی گردد
اگر بخواهیم به بعضی از مشخصه های فعالیت نوشتاری جمشید ارجمند بپردازم اساسا معتقد بود به کم گوی و گزیده گوی. شما به ندرت نقد طولانی و مطول و مفصلی از جمشید ارجمند می بینید. سعی می کرده در کوتاه ترین زمان و استفاده از واژگان حق مطلب را نسبت به یک اثر سینمایی ادا کند. شاید بشود گفت طولانی ترین نقدی که جمشید ارجمند نوشته درباره طناب هیچکاک است و یک مقدار هم هشت و نیم فلینی
طوسی در تشریح وجوه مختلف فعالیت های هنری جمشید ارجمند گفت:
جمشید ارجمند یک ساحت چند وجهی داشته. فراتر از حوزه نقد نویسی یک مترجم زبده و کاربلد بوده. در حیطه ترجه فرانسوی و بازاینجا یک فصل مشترک با زنده یاد عباس کیارستمی پیدا می شد. کیارستمی در آن پرسه زنی پراتیک و عملگرایانه خودش بخشی از شناساسنامه و پیکره خودش را در جغرافیای فرانسه کسب می کند و جمشید ارجمند این تعلق خاطر را با نوع انتخاب این متریال اولیه و ترجمه به زبان فرانسه
جواد طوسی در پایان درباره فعالیت جمشید ارجمند در حوزه ترانه سرایی گفت:
تجربه های کوتاه و پراکنده اش در ترانه سرایی هم جزء آثار شاخص است. مثلا شعری که برای الهه گفته یکی از تصنیف های مطرح و معروف آن زمان بوده یا شعری که برای ویگن کفت که در دوران خودش علی رغم اینکه ملودی اش خیلی اورجینال نبود و وام گرفته از یک قطعه فولکلوریک بود ولی در زمان خودش تواسنت یک پل ارتباطی وسیعی برقرار کند
پس از صحبت های جواد طوسی، امیرمحمد سیاف از گروه بلاک قطعه ای را با نوازندگی گیتار اجرا کرد. گروه بلاک با حضور تعدادی از موزیسین های جوان و خوش آتیه تشکیل شده که به تازگی قطاتی را نیز به انتشار رسانده اند که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان موسیقی مواجه شده.
در ادامه جلسه، عبدالجواد موسوی با اشاره به حضور بابک صحرایی در این نشست و تحلیلی از کارنامه هنری او به عنوان ترانه سرایی پرکار که وجوه هنری ارزشمندی در آثارش دارد، از او دعوت کرد که سخنران بعدی جلسه باشد و عبدالرضا منجزی نیز توضیح داد که قرار است امروز بابک صحرایی تعدادی از ترانه های منتشر نشده اش را در جلسه بخواند
بابک صحرایی در ابتدا با اشاره به درگذشت نابهنگام عباس کیارستمی گفت:
عباس کیارستمی از وجوه مختلفی هنرمندی باارزش در معیارهای جهانی است. نکته مهم اما در اینجاست که عباس کیارستمی در زمانه ای درخشید و به بالندگی رسید و فیلم هایش توجهات جهانی را به خود جلب کردند که سینمای غرب و شرق، از سینمای فرانسه و اروپای شرقی تا سینمای ژاپن و آسیای جنوب شرقی که روزگاری جزء مهم ترین نام های سینمای جهان بودند، همگی در برابر کارخانه رویا سازی هالیوود سر تسلیم فرود آورده بودند و هیچکدام در برابر قدرت و شکوه هالیوود، از شاخص های تکنیکی تا سرمایه داری و جذب مخاطب، حرفی برای گفتن نداشتند. در چنین زمانه ای عباس کیارستمی با انطباق زیبایی و شاعرانگی حقیقی زندگی بر معیارهای بدیهی و ابتدایی سینما، توانست با آثارش نظر جهانیان را به خود جلب کند و فصل و جریان تازه ای را در سینمای جهان ایجاد کرد تا جایی که ژان لوک گدار گفت: سینما با گریفیث شروع شده و با کیارستمی تمام می شود
بابک صحرایی در ادامه به قصور پزشکی صورت گرفته درباره عباس کیارستمی و جنجال ایجاد شده به خاطر صحبت های داریوش مهرجویی عنوان کرد:
شهامت داریوش مهرجویی ستودنی است. برای اولین بار است که جامعه پزشکی کشور در برابر چالشی قرار گرفته که مجبور به پاسخگویی است. شواهد و قرائن حکایت از آن دارند که عباس کیارستمی به خاطر سهل انگاری یا قصور پزشک معالجش دچار مشکلاتی شده که نهایتا به مرگ او منجر شد. با احترام به جامعه پزشکی و پزشکان متعهد، آرزوی قلبی همه ما این است که جامعه پزشکی به خاطر قصوری که سابقه دار هم بوده مجبور به پاسخگویی مناسب و تلاش برای جبران بشود
بابک صحرایی در ادامه گفت:
فکر می کنم مرگ تراژیک عباس کیارستمی باعث شد که برای عموم مردم جامعه بیشتر شناخته بشود و به همین خاطر به احتمال زیاد بیشتر از زمان حیاتش فیلم هایش در ایران و توسط مردم دیده و شناخته خواهند شد
در پایان بابک صحرایی دو ترانه خواند
پس از آن عبدالجواد در سخنانی درباره محمدرضا شجریان گفت: هوش اجتماعی محمدرضا شجریان در بزنگاه تاریخی سالهای اخیر قطعا به افزایش محبوبیت این استاد برجسته آواز ایران کمک کرده اما اینطور نیست که جایگاه هنری اش مرتبط با این اتفاق باشد. استاد شجریان سالهاست در جایگاه هنری ای ایستاده که فاصله بسیاری با دیگران دارد
در ادامه جلسه عبدالجواد موسوی با اشاره به حضور عبدالرضا منجزی که از کارگردان های صاحب سبک و سناریست های برجسته سینمای ایران است گفت: عبدالرضا منجزی داستان زیبایی به نام پیاده تا باغ ملی در قالب اوتوبیوگرافی موشنه که قرار است امروز در این نشست بخواند و از او برای خوانش داستان ذکر شده دعوت کرد
داستان عبدالرضا منجزی همانند فیلمنامه هایش از خط روایت منسجم و تاثیرگذار و لحن و زبانی شیوا و منسجم برخوردار بود که ارجاع در متن های اثرگذار و فرم تازه ای دشات. عبدالرضا منجزی این داستان را به همراه زهره رمضانی به شکل زیبایی خواند که بسیار هم مورد توجه خاضران در این نشست قرار گرفت
پس از آن مجددا از بابک صحرایی دعوت شد که بخش دوم ترانه خوانی را اجرا کند. بابک صحرایی قبل از شروع این بخش گفت:
متاسفانه در همین دقایق عکس ها و اخباری مبنی بر توهین یکی از پزشکان بیمارستان جم به داریوش مهرجویی منتشر شده که عمیقا باعث تاسف است. داریوش مهرجویی از ارزشمندترین چهره های هنر ایران است و شجاعتش در اعتراض به قصور پزشکی صورت گرفته درباره عباس کیارستمی قطعا اتفاق مهمی برای کلیت جامعه ایران است که چرا که باعث شد بخشی از جامعه پزشکی که همیشه خود را بری از هرگونه توضیحی برای اشتباهتش می دانست، در برابر آگاهی صورت گرفته در جامعه این بار مجبور به پاسخگویی شده
عبدالرضا منجزی نیز در ادامه صحبت های بابک صحرایی گفت:
فراموش نکنیم که داریوش مهرجویی سالها پیش نیز با فیلم زیبای دایره مینا باعث حل یک معضل فرهنگی بزرگ در ایران شد. فیلمی که به خاطر پرداختن به قاچاق خون در دهه پنجاه به توقیف درآمد اما بالاخره مجبور به نمایشش شدند و اکران دایره مینا و تحلیل عمیق اجتماعی اش منجر به حل معضل قاچاق خون و راه اندازی سازمان انتقال خون در ایران شد
بعد از این صحبت ها بابک صحرایی دو ترانه دیگر خواند و سپس از قطعه جدیدی ساخته ستار اورکی با صدای سالار عقیلی رونمایی به عمل آمد. این قطعه برای تیتراژ سریال چدخ فلک ساخته شده که شعر آن نیز سروده جواد موسوی است. قطعه ای زیبا که نقدهای مثبتی را هم در جلسه به همراه داشت. ستار اورکی از مهمان های حاضر در جلسه بود
نشست دورحوضی مکتب تهران حدود ساعت یازده به پایان رسید. از دیگر اهالی فرهنگ و هنر که در این نشست حضور داشتند می شود به اکبر معززی، جلال تهرانی، سوگل خالقی، رضا سلامی، سهراب حسینی، بهزاد شیرزادی، لیلا بوشهری، دکتر مریم جلیلی، سیاوش فکری و سروش صحت اشاره کرد.
در پایان عکس های سام شرف زاده و خاطره شمسی از دورحوضی مکتب طهران را در تریبون هنر ببینید
در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید
تاریخ انتشار :۲۸ تیر ۱۳۹۵