یادداشت عبدالرضا منجزی برای تولد محمد صالح علاء
تریبون هنر: عبدالرضا منجزی، سینماگر برجسته یادداشت زیبایی برای تولد محمد صالح علاء نوشت
این یادداشت را می توانید در تریبون هنر بخوانید:
تولد عالیجناب محمد صالح علا
محمدم ، جانان ، به قربان روی ماهت …می بینی، این واژگان مال توست، زبان تو ست، نمی شود از روی قلب تو ، کپی زد. مثل تو زیستن جرات می خواهد، من ندارم..مثل تو نمی شود شاعرانگی کرد، این جهان پر است از زمختی خشونت قهر تندی و پرخاش..تو یک تنه چند دهه مثل خودت رفتار کردی، از روی دست خودت مشق نوشتی، ..یک فیلم کار کردیم..دو فیلم راه انداختیم..یک عمر زندگی کردیم..هزار بار روی ان نیمکت زخمی چاک خورده کافه ات قهوه نوشیدیم..هم خانه بودیم..در سوگ برادر اولین دستی که بر شانه م نشست دست باوفای تو بود….محمدم، اولین بار تو بودی که عبدالرضا را خرد کردی و مخففی ساختی و صدایم کردی عبد..این نام مال توست..تو سخت ترین ها را با سادگی ترجمه می کنی..درست مثل حکاکی های روی میز روسی کافه ات ، نقش دل و قاب نگاه و اسم رفیق..با یک غنچه رز و دو برگ ریحان و عطر نرگس با سبزه و سیب و سورمه بیداد می کنی..حتما که نباید گفت، تو فرهنگ نوشته ای از زنان اما در سکوت،با سطرهایی به رنگ هیچ ، اما پر از مفهوم..نبوغ تو وقتی با جنون عارفانه همراه می شود همه را وادار می کنی تا با تامل سه دقیقه در تاریکی بنشینند و تمام..این یعنی نمایش!!
.مهربانی های خرد و ریز و درشت تو هیچگاه از یاد نمی رود..با من است..شاعر،عاشق، جانان، چه چیزهای نابی از تو دارم برای نوشتن..به وقتش..کاش دنیا به رنگ تو می شد..تو عقل عشق و جرات دل داری..عاشق عاقلی..مجنون معقولی..بی حد و حساب..کاش روزگار به زنگ تو می چرخید..کاش خلق و خوی تو درس می شد و چند میدان شبیه تو داشتیم تا دورت بگردیم..چقدر این همه سال با همین بریده بریده گفتن های مختصرت گل کاشتی ، با ان لکنت زیبات کار عشق را سهل کردی و زندگی را راه انداختی.همه انچه که درباره محمد صالح علا می دانم این نیست..وقت دیگری می نویسمش..حالا فقط می گویم: تولدت مبارک محمد جان…تو ارژینال ترین نسخه ی یک شاعر عاشق پیشه ی عارفی .. عبد
تاریخ انتشار :۲۷ آذر ۱۳۹۹