Ad

در اعتراض به تعطیلی سینما عصر جدید

نیما حسنی نسب: هرکسی به فساد تن ندهد از بازی کنار می رود

تریبون هنر: نیما حسنی نسب در اعتراض به تعطیلی سینما عصر جدید نوشت:

ذوق‌زدگی و جو گیری سطح پایینِ مُشتی تازه ‌به دوران رسیده از رشد قارچ‌گونه‌ی پردیس و مال و شهر کتاب و سالن و الخ در سال‌های اخیر دارد عوارض و عواقب تلخ‌اش را به رخ می‌کشد؛ سازه‌های غول‌آسای اغلب حال‌به‌هم‌زن و زشتی که اوج/حضیض‌شان پدیده‌ی غریبی به اسم ایران‌مال شد و‌ حالا دارند خودشان را به تمام نقاط ایران می‌مالند. دیگر فهم این موضوع ساده شده که این‌ها اصلاً ساخته شده‌اند تا رسالت و اصالتِ فرهنگی را در بسته‌بندیِ عُقده‌ای و بزک‌شده پنهان کنند.

 

حالا حتی شاید راحت‌تر بشود فهمید که حاصلِ آن‌همه بلک‌باکس و سِن تیٔاترهای زیرپله‌ای و نافُرم، شهر کتاب‌های آلاپلنگیِ پازل‌فروش، پردیس‌های ناموزون و پاساژ/سینما/فوت‌کورت‌های شلوغ و بی‌قواره به انحصار و‌ تک‌صدایی ختم شد نه تنوع و تکثر. خروجی اتاق فکرها و نیت‌های پشت آن هم بیش و ‌پیش از آن‌که اقداماتی دلسوزانه برای پیشرفت سینما و فرهنگ باشد، نقشه‌‌ای بود تا تمامِ پول‌ها در جیب و‌ دخلِ خودی‌ها باقی بماند و کارها از محدوده‌ی نظارت و هدایتِ معدودی رانت‌خوار و دزد و گانگستر و اربابان‌شان خارج نشود.

 

زنجیره‌ی تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها و سینماها و کافه‌ها و پاتوق‌های فرهنگیِ آشنا و دلپذیر و حل‌شدنِ همه چیز در هیاهوی نیٔون‌ها و رنگ و لعابِ بِرندهای لوازم آرایشی و بوتیک و موبایل‌فروشی نشان داد کلیدواژه‌های توسعه و شهر مدرن و شهوتِ افزایشِ مخاطب/مشتری در غیابِ مطلقِ شور و شعور فرهنگی چه سرنوشت محتومی دارد.

حالا دیگر همه‌ی سرنخ‌ها دست خودشان است و صفر تا صد بازار فرهنگ و هنر و سرگرمی را – از فکر و اجرا تا پخش و ارایٔه – به دست گرفته‌اند تا هر کسی از آن‌ها نبود و به ابتذال و فساد سیستماتیک‌شان تن نداد و اهل “مال” نبود، بدون درد و خونریزی و بدون ‌دخالت دست از بازی کنار بگذرانند و مثل آب‌خوردن یابوها و‌ کلاغ‌ها را جای گور خر و قناری قالب کنند. این تصوری ترسناک و ناامیدکننده است، اما باید بپذیریم که آن‌ها تصمیم‌گیرنده‌ی اول و آخر همه چیز شدند و خروجیِ این تصمیم‌ها و‌ پسند و سفارش‌ آن‌ها این روزها به تجلی است از در و دیوار. این تازه هنوز ابتدای ویرانی‌ست و هنوز چه ابرهای سیاهی در انتظار روز میهمانی خورشیدند

 

نیما+حسنی+نسب

تاریخ انتشار :۵ اسفند ۱۳۹۹

برچسب‌ها:,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مینی سریال «بچه گوزن»؛ روایت هیجان انگیز یک رابطه سادومازوخیسمی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سریال «بچه گوزن» داستان واقعی یک رابطه سادومازوخیسمی (آزارگری و آزارخواهی) است. مرد و زن هر دو گرفتار این بیماری روانی اند با این تفاوت که مرد ظاهری عادی و معمولی دارد اما به اندازه زن که رفتارش بیانگر آشفتگی روحی اش است، بیمار است. […]

  • نگاهی به تاثیر آیین و هنر مردمی در آثار سینمایی و نمایشی
    بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی با تعزیه ایرانی چه کردند

    تریبون هنر: تعزیه، این هنر عامه یکی از عمیق‌ترین هنرهای ایرانی است که در دوره مدرن توجه بسیاری از هنرمندان تراز را در شیوه‌های مختلف هنری به خود جلب کرده است، از جمله آن هنرمندان در سینما حداقل سه سینماگر با نوشتن و یا ساختن و یا الگوگرفتن از پیشنهادهای […]

  • یادداشت حامد حنیفی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه: بی اختیار اشک می‌ریختیم

    تریبون هنر: حامد حنیفی در یادداشتی درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی نوشت: من و اکثریت قریب به اتفاق حضار بی اختیار اشک می‌ریختیم. به گزارش تریبون هنر، حامد حنیفی، آهنگساز برجسته موسیقی ایران و منتقد موسیقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه نوشت: […]

  • بابک جهانبخش مرگ با طعم نسکافه به کارگردانی بابک صحرایی

    تریبون هنر: بابک جهانبخش، خواننده برجسته و توانمند موسیقی ایران، یادداشتی را درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر، بابک جهانبخش در یادداشت خود درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» و بابک صحرایی ر صفحه اینستاگرامش نوشت: بابک صحرایی فارغ از […]

  • رضا صادقی در مرگ با طعم نسکافه

    تریبون هنر: رضا صادقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی نوشت: رفتم چون رفیقم رو ذوست دارم و دعوتش برام محترم بود اما شگفت زده شدم به گزارش تریبون هنر، رضا صادقی خواننده برجسته و مولف موسیقی ایران در یادداشتی به تحلیل […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad