اسب کهر را بنگر؛ دوراهی انتقام از دوست و دشمن / یادداشت بابک صحرایی
تریبون هنر _ بابک صحرایی: دوراهی انتقام از دوست خائن و دشمن دیرینه:
اگر در چنین موقعیتی قرار بگیریم کدام را انتخاب می کنیم؟
پایان فیلم «اسب کهر را بنگر» ساخته فرد زینه مان پاسخی به این پرسش است.
شاید برای خیلی از ما پیش بیاید که به نقطه ای برسیم که توانایی گذشت و بخشش نداشته باشیم. خیلی آرمانگرایانه است که بگوییم لذتی که در بخشش است در انتقام نیست. خیلی وقت ها لذتی که در انتقام است در بخشش نیست.
مانوئل با بازی گری گوری پک در «اسب کهر را بنگر» همین کار را می کند. او رهبر چریک های اسپانیا است که بعد از بیست سال به کشورش بر می گردد تا از دشمن دیرینه و عامل مرگ برخی از همرزمانش یعنی وینولاس با بازی آنتونی کوئین انتقام بگیرد و او را بکشد.
در لحظه ای که این فرصت را به دست می آورد، دوست خائنش کارلوس را کنار وینولاس می بیند. دوستی که مدت ها هم خانه او بوده اما در حقیقت جاسوسی او را می کرده.
مانوئل در این لحظه انتقام از دوست خائن را انتخاب می کند. می داند با زنده ماندن وینولاس و کشتن کارلوس، خودش هم کشته می شود اما لذت انتقام شخصی انقدر برایش شیرین است که از کشتن مردی که هم رزمانش را کشته و سال هاست در پی کشتن خودش هم است چشم پوشی می کند.
حقیقت زندگی همین است. گاهی اوقات برای انتقام های شخصی، تمام آرمان و اهداف و تلاش های سالیان طولانی خود را نادیده می گیریم. خشم درون روی عقلانیت پرده می اندازد تا جایی که فرد زینه مان که تمام فیلم هایش نماد ارجحیت آرمان بر مصلحت اندیشی است، در اسب کهر را بنگر به قهرمان قصه اش حق می دهد و مانوئل را با تصاویرش تبرئه می کند.
داشتن توانایی بخشش و مصلحت اندیشی درست و نه از روی سیاست و دغل ورزی، از نشانه های بلوغ و تکامل عقل و احساس است.
ای کاش هر انسان و حتی هر جامعه ای به این نقطه برسد.
نویسنده: بابک صحرایی
تاریخ انتشار :۲۲ خرداد ۱۴۰۰