Ad


حمله به اصغر فرهادی؛ ما چه کسی را دوست داریم؟

یادداشت بابک صحرایی

تریبون هنر _ بابک صحرایی: جنجال ایجاد شده درباره اصغر فرهادی و فیلم «قهرمان»، اتفاق تاسف باری برای جامعه فرهنگی و هنری ایران است. حجم تهمت ها و اخبار جعلی به شکلی است که فضایی کافکایی شبیه رمان محاکمه را در ذهن ایجاد می کند. شبیه فضای ایجاد شده برای یوزف.ک در این داستان که یک روز از خواب بیدار شد و به جرمی ناکرده متهم شد که هیچ وقت به اثبات نرسید اما او را در دالان های سیاه افترا و دروغ محصور و محکوم کرد.

 

حاشیه های اخیر برای اصغر فرهادی با ادعایی عجیب شروع شدند. خانمی که هنرجوی اصغر فرهادی بوده ضمن شکایت از این کارگردان مدعی شد فیلم سینمایی قهرمان بر اساس مستندی از او ساخته شده. مستندی ۲۹ دقیقه ای که گفته شده در هفته های ابتدایی هیاهوی ایجاد شده، چندین بار تدوین مجدد شده است. هنرجوی اصغر فرهادی با راهنمایی، مشاوره و آموزش این کارگردان مستندی کوتاه درباره یک زندانی شیرازی می سازد که سکه هایی را پیدا می کند و به صاحبش برمی گرداند.

 

اگر این مستند را دیده باشید، فضایی معمایی و گزارشی دارد. بدون هیچ بعد روانشناختی و داستانک های موازی با این اتفاق. با این وجود ادعا شده فیلم روانشناختی قهرمان که دارای داستان های موازی، شخصیت های فرعی و تحلیل اجتماعی ریشه داری است، به خاطر پرداختن به زندگی این زندانی شیرازی، مضمون خود را از این مستند به سرقت برده. مستندی گزارشی که هیچ کدام از مشخصه های اشاره شده را ندارد.

 

رد این ادعا به قدری ساده است که توضیح درباره اش شبیه یک شوخی تلخ است. با چند مثال مرورش کنیم.

در طی هشتاد سال گذشته در امریکا و اروپا، فیلم ها و سریال های مختلفی درباره زندگی واقعی برخی مجرمین و گرفتار شدگان زندان ها و یا اتفاقات واقعی مربوط به اشخصاصی حقیقی ساخته شده اند. در تمام این آثار نیز، منبع اقتباس، خبرهای منتشر شده درباره آن افراد در رسانه های مکتوب و دیداری و شنیداری و مستند های خبری و گزارشی بوده است. با رجوع به شکایت مطرح شده بر علیه اضغر فرهادی، تمام این فیلم ها و سریال ها محکوم به سرقت داستان هستند که طبیعتا این چنین نیست.

 

از یک سو ساختار روایت، شخصیت پردازی ها، زاویه دید و ابعاد روانشناختی و تحلیل های جاری در هر فیلم یا سریال با دیگری متفاوت است. به همین دلیل ساده، از روی یک اتفاق امکان دارد چندین فیلم و سریال ساخته شود اما هیچکدام شبیه به دیگری نیست و تنها شباهت، سرنوشت شخصیت ها و شکل کلی رخداد است. از سوی دیگر صرف پرداختن به زندگی واقعی یک مجرم یا متهم یا هر فردی در یک مستند، فیلم یا سریال، دلیلی بر منع ساخته شدن آثار دیگر درباره آن فرد نیست. به همین خاطر ادعای هنرجوی اصغر فرهادی، از ریشه و بنیاد نادرست است.

 

فیلم هایی جنایی روانشناختی مثل بعد از ظهر سگی (سیدنی لومت)، خانواده گوچی (ساخته رایدلی اسکات)، فارگو (برادران کوئن)، اگه می تونی منو بگیر (استیون اسپیلبرگ)، زودیاک (دیوید فینچر)، تابستان سم (اسپایک لی) و بسیاری مثال های دیگر همگی بر اساس اتفاقاتی واقعی ساخته شده اند.

فیلم هایی مثل اد وود (تیم برتون)، منک (دیوید فینچر)، ۱۲۷ ساعت (دنی بویل)، کاپوتی (بنت میلر)، مردی برای تمام فصول (فرد زینه مان)، دریای درون (آلخاندرو آمنابار)، آندری روبلوف (آندری تارکوفسکی) و ده ها مثال دیگر همگی بر اساس بخشی از زندگی شخصیت هایی واقعی ساخته شده اند.

 

با رجوع به شکایت مطرح شده بر علیه اصغر فرهادی، کارگردان های تمام این فیلم ها متهم به سرقت هنری هستند. قضیه بسیار ساده است. اصغر فرهادی در قهرمان، اتفاقی واقعی درباره یک زندانی شیرازی که اخبارش به تفضیل در رسانه ها منتشر شده را بهانه ای برای ساخت یک فیلم روانشناختی قرار داده که تحلیل اجتماعی مهمی دارد. تحلیلی که برگرفته از جهان بینی و نگرش کارکردان است. ماجرای بازگرداندن سکه ها توسط زندانی، اصل موضوع نیست. اصل مضمون فیلم، تحلیل روانشناختی و اجتماعی جاری در اثر است که طبیعتا به هیج عنوان در خبرهای رسانه ها و مستند هنرجویش وجود ندارد.

 

بخش دیگر ماجرا دروغ و خبری جعلی است که اخیرا درباره اصغر فرهادی منتشر شده. هفته گذشته از طرف خانم هنرجو اعلام شد اصغر فرهادی به خاطر سرقت هنری از ایشان، در دادگاه مجرم شناخته شده است. خبری که کاملا جعلی بوده و چنین حکمی از سوی هیچ دادگاهی صادر نشده. با این وجود و با اینکه وکیل اصغر فرهادی به صورت رسمی جعلی بودن این خبر را اعلام کرد، هجمه مجددی نسبت به فرهادی صورت گرفت که منبع و استدلال این هجمه ها، خبری جعلی و دروغین بود.

 

اتفاق تاسف انگیز در این جاست که ادعای یک هنرجو، دستاویزی برای حمله به فرهادی شده. حرفی تکراری و بی نیاز از گفتن است که اصغر فرهادی سینماگری است که دیگران جهان قدرش را می دانند و باعث کسب افتخارهای مهمی برای سرزمینش شده، هتک حرمت و توهین به فرهادی چه نتیجه ای دارد؟ اعتبارزدایی از آثار برجسته اش چه پیامدی دارد؟ جز این است که ما، مثل همیشه تاریخ، کسی را دلزده می کنیم که باعث افتخارمان بوده. جز این است که به دست خودمان، به داشته های باارزش و نایاب خود آسیب می زنیم. تاکید می کنم: مثل همیشه تاریخ. تاریخ را ورق بزنیم و ببینیم ما در گذر تاریخ با مفاخر خود چه کردیم. از فردوسی و حافظ و مولانا تا شاملو و فروغ و کیارستمی و دولت آبادی و حتی جمشید مشایخی و عزت الله انتظامی و دیگران. اگر تاریخ نخوانده ایم، اگر عمرمان به دیدن دهه های پیشین قد نمی دهد، همین ده سال اخیر را مرور کنیم. از سیل فحش و ناسزا گفتن به عزت الله انتظامی و جمشید مشایخی، پنج شش سال بیشتر نمی گذرد.

 

حرف آخر مشغله ای ذهنی است که نتیجه اش مشخص است. ما این روزها چه کسی را دوست داریم؟ برای چه چیزی احترام قائلیم؟ ما با این حجم از ناسزا و هتک حرمتی که در جامعه مان جاری است به کجا خواهیم رسید؟

هجمه هایی که هر روز به بهانه ای درباره یک شخص یا اتفاقی شکل می گیرد، پاسخ این سئوال ها را تلخ می کند.

 

نویسنده: بابک صحرایی

منبع: تریبون هنر

 

در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید

 

 

 

تاریخ انتشار :۲۲ فروردین ۱۴۰۱

برچسب‌ها:, ,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • گویی که سینمای ایران را به مسلخ برده اند و سربریده اند / یادداشت جعفر گودرزی
    گویی که سینمای ایران را به مسلخ برده اند و سربریده اند
    یادداشت جعفر گودرزی (رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران)

    تریبون هنر _ جعفر گودرزی: چه بگویم؟ چه بنویسم؟ از چه بگویم که اتفاق ،چنان تلخ و هولناک است که قلم در وصفش می شکند. همچون دل ما که از شکستگی ها لبریز شده…چه عمرهای ناتمام،چه ماندن های سختی، چه رفتن های بی شتاب و بی رحمانه ای، چه آرزوهای […]

  • نگاه فراجنسیتی؛ برگ برنده سریال رحیل

    تریبون هنر: هنرآنلاین در نقدی بر وجوه زنانه سریال رحیل نوشت: در سال های اخیر و با افزایش حضور بانوان در عرصه هنر و فیلم و سریال، طبیعتا نیاز به درام هایی انسانی که بر مدار ویژگی های بانوان ایران زمین استوار گردد، بیش از قبل شده و این که […]

  • سرگیجه آلفرد هیچکاک: از شکست در گیشه و ناسزای منتقدان تا تبدیل شدن به بهترین فیلم تاریخ سینما

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سال هاست که از سرگیجه به کارگردانی آلفرد هیچکاک به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهان یاد می شود اما هنگامی که اکران شد، خیلی ها به این فیلم و هیچکاک تاختند و از آن به عنوان اثری بد و ضعیف یاد […]

  • نگاهی روان‌شناسانه به نقش «طناز طباطبایی» در بی رویا

    تریبون هنر: چند روزی است که فیلم «بی‌رویا» در پلتفرم های نمایش خانگی شده؛ فیلم داستان زن جوانی به نام رویا با بازی طناز طباطبایی است. رویا همراه همسرش بابک قصد مهاجرت به دانمارک را دارد. اما ناگهان دختر جوانی با بازی طناز طباطبایی که حافظه‌اش را از دست داده […]

  • نغمه های بازیگر؛ موسیقی در سینمای مسعود کیمیایی
    نغمه های بازیگر؛ موسیقی در سینمای مسعود کیمیایی
    یادداشت بابک صحرایی در فیلم امروز

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: موسیقی در سینمای مسعود کیمیایی شبیه بازیگر توانایی است که ایفای یکی از نقش‌های مهم را بر عهده دارد. توجه ویژه مسعود کیمیایی به موسیقی و استفاده کارآمد از آن و در ادامه تأثیرگذاری‌اش بر خود جریان موسیقی باعث رخ دادن دو اتفاق شده است. […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad