رعنا آزادی ور در زخم کاری؛ مرگبار و مقتدر در سطحی عالی از بازیگری
تریبون هنر: رعنا آزادی ور، ستاره درخشان زخم کاری است. بخش مهمی از بافت دراماتیک داستان، توسط سمیرا شکل میگیرد که لیدی مکبث و در عین حال فمفتال زخم کاری است. اندک تعلل یا ضعفی در ایفای این نقش میتوانست به تمام سریالی آسیبی جدی برساند چرا که سلسله حوادث و منطق روایی داستان کاملاً وابسته به نقش سمیرا است که برنامهریز و مسبب اصلی وارد شدن شوهرش مالکی به مهلکه جنایت و ادامه آن است. آزادیور پس از مدتها فرصت پیدا کرده که تواناییهایش را در ایفای یک نقش سخت پدیدار کند.
او یک فمفتال به تمام معناست که در کمتر فیلم یا سریال ایرانی با این حد از توانمندی در بازی در آشکار کردن جزییات روحی و روانی و شخصیتی دیده شده است. فمفتال، زن مرگبار و افسونگر و اغواگر، پرسوناژی است که از فیلمهای نوآر آمریکایی برآمده و عضو ثابت و سرنوشتساز در شکلگیری سیاهی جنایات است. اما فمفتال ریشه در تاریخ کهن و ادبیات باستانی هم دارد. از حوا، سایرن و مدیوزا (دختران مرگبار فورسیس ایزد دریا)، دلیله در تراژدی شمشون یا همان سامسون تا کلئوپاترا ملکه مصر و سودابه زن کیکاوسشاه که باعث مرگ سیاوش میشود و در نهایت جسد او را هم به آتش میکشد و لیدی مکبث، همگی مادران فمفتالهای متولدشده در فیلمهای نوآر قرن بیستم هستند. در شاهین مالت که به عنوان یکی از اولین فیلمنوآرها در تعاریف این ژانر شناخته میشود نیز بریجیت اوشانسی که فمفتال داستان است باعث آغاز جنایات میشود. او زن زیبا، اغواگر و مخوفی است که با فریب مردان، مقاصد خود را در بستر سیاهی از جنایت پیش میبرد.
طبیعتاً فمفتالها در جزییات تفاوتهایی با هم دارند و همگام با تحولات و بنمایههای اجتماعی، مشخصههای تازهای را به ابعاد شخصیتی کلاسیک و سنتی خود اضافه کردهاند. سمیرا نیز همین گونه است. اگرچه ریشههای مذهبی او که در داستان بیست زخم کاری دیده میشود در سریال حذف شده اما همچنان زنی مرگبار و اغواگر است که در یک بافت اجتماعی مردانه و حتی گاهی سنتی، زنانگی سنتی و مدرن را توأمان داراست. او ظاهری امروزی و نگاهی روشنفکرانه به رابطه عاطفی پسرش با دختر ناصر دارد، شوهرش را برای دزدیدن پول خانعمو اغوا میکند و حتی کتک میزند، نقشه قتل خانعمو را میچیند و ترس شوهرش را نیز مدیریت میکند و جاهایی با زنانگیاش او را آرام میکند؛ مثل صحنهای که مالکی دچار آشفتگی روانی شده و از بیخوابی میگوید و سمیرا در پاسخ میگوید: «خودم خوابت میکنم.»
رعنا آزادی ور در زخم کاری سطحی عالی از بازیگریاش را به نمایش گذاشته است. با نگاه و لبخند و اخم و حتی نوع ایستادنش هم اغواگری میکند و هم مخوف بودن شخصیتش را نشان میدهد. هم اشک میریزد و هم خنده عصبی میکند و در تمام حالتها، مرگبار و مقتدر و جذاب است. آزادیور با ایستهای درست، میمیک چهره بسیار خوب و استفاده توانمندانه و هوشمندانه از زبان بدن، خصوصیات سمیرا را به شکلی عالی در بازیاش عیان کرده و بافت درماتیک داستان را قوت بخشیده. او یک فمفتال دوقطبی به تمام معناست که نمونهاش را در فیلمها و سریالهای ایرانی سراغ نداریم. صحنه مواجه شدن سمیرا با مالکی بعد از این که میفهمد با منصوره قرار شام داشته، یکی از بهترین نمونههای بازی توانمند رعنا آزادی ور در زخم کاری است. زبان بدن اغواگرانهاش در ایستادن، دلربایی با میمیک چهره و نگاه و نوع حرف زدن و در ادامه شکل گرفتن لحظهای عصبیت و بیرحمی در چهرهاش و پس از آن اشک ریختنش که دلشکستگی و انتقامجویی را توأمان به همراه دارد، نشاندهنده توانایی ویژه او در ایفای این نقش مهم است.
نویسنده: بابک صحرایی
منبع: مجله فیلم امروز / شماره سوم / مرداد ۱۴۰۰
در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید
تاریخ انتشار :۱۰ مرداد ۱۴۰۰