منشی همه کاره او: یکی از بهترین فیلم های هاوارد هاکس
به قلم بابک صحراییتریبون هنر _ بابک صحرایی: فیلم «منشی همه کاره او» از بهترین فیلم های هاوارد هاکس است. هاکس این فیلم را زمانی می سازد که تازه چند سالی است از سینمای صامت وارد سینمای ناطق شده و قصه گویی و جذب مخاطب از مهم ترین مولفه هایی است که در فیلمسازی مد نظر دارد. مولفه هایی که تلاش می کند در فیلم های دوره های بعدی فیلمسازی اش هم وجود داشته باشند اما می شود گفت در فیلم های کمدی اش در این زمینه موفق تر بوده است
منشی همه کاره او که در سال ۱۹۳۹ ساخته می شود یک کمدی مفرح و سرحال است که مشخصه های مهمی را در ژانر کمدی ایجاد می کند. اولین نکته مهم، فرم و ساختار دیالوگ نویسی و بیان آن ها در این فیلم است. تا قبل از «منشی همه کاره او»، همیشه بعد از پایان دیالوگ یک بازیگر، بازیگر دیگر دیالوگ خود را شروع می کرد و در این فیلم برای اولین بار، هاوارد هاکس از بازیگرانش می خواهد که اصطلاحا توی حرف هم بپرند و از فیلمنامه نویس هایش هم می خواهد که در جمله اول و آخر دیالوگ هر بازیگر، جمله ای بی اهمیت بگذارند که شنیده نشدنش لطمه ای به گفتار آن پرسوناژ نزند.
محدود بودن لوکیشن های فیلم و میزانسن و دکوپاژ هوشمندانه و تدوین خوب، از دیگر مشخصه های مهم این فیلم است. عمده لحظه های فیلم در دو لوکیشن دفتر روزنامه و اتاق کار خبرنگاران می گذرد با این وجود به خاطر کارگردانی خوب هاوارد هاکس، این محدودیت نه تنها به چشم نمی آید بلکه تبدیل به یکی از نقاط قوت فیلم می شود و در سال های بعد کارگردان هایی مثل بیلی وایلدر و ویلیام وایلر و حتی آلفرد هیجکاک نیز این فرم را تجربه می کنند. از جمله آثار این کارگردان ها که در لوکیشن های محدود یا حتی تنها در یک لوکیشن ساخته شده اند می شود به طناب (۱۹۴۸) و ام را نشانه بگیر (۱۹۵۴) به کارگردانی آلفرد هیچکاک، خارش هفت ساله (۱۹۵۵) به کارگردانی بیلی وایلدر و داستان کارآگاه (۱۹۵۱) و ساعات ناامیدی (۱۹۵۵) به کارگردانی ویلیام وایلر اشاره کرد. از میان کارگردان های نسل های بعدتر نیز مثال های فراوانی می شود زد که اتوبوسی به نام هوس (۱۹۵۱) به کارگردانی الیا کازان یکی از این نمونه هاست. در اینجا اما منظور تاثیر هاوارد هاکس روی کارگردان های هم نسل خودش است.
فیلمنامه «منشی همه کاره او» با اقتباس از نمایشنامه ای به اسم «صفحه اول» نوشته شده است. نمایشنامه ای از بن هکت و چارلز مک آرتور که در سال ۱۹۲۸ نوشته شده و بیلی وایلدر نیز فیلمی به همن نام بر اساس این نمایشنامه در سال ۱۹۷۴ با بازی جک لمون و والتر ماتائو می سازد. هاکس هنگام اقتباس، تغییری در نمایشنامه ایجاد می کند که باعث جذاب تر شدنش می شود. یک بار در یک مهمانی هاوارد هاکس این نمایشنامه را برای حاضران می خواهد و از یک خانمی که در آنجا بوده می خواهد که نقش خبرنگاری که دوست سردبیر روزنامه است را بخواند. از همین جا این فکر به ذهن هاوکس خطور می کند که خیلی بهتر می شود که یک زن، منشی و خبرنگار این فیلم باشد و قضیه نامزد بودن آن ها در گذشته را هم به قصه اضافه می کند و به این ترتیب فیلم «منشی همه کاره او» ساخته می شود.
هاوکس هنگام ساخت فیلم تصمیم می گیرد رکورد سریع ترین دیالوگ ها را بشکند و در آغاز فیلمبرداری، از بازیگرانش می خواهد که هر نوع بداهه پردازی که به ذهنشان می رسد را هنگام بازی در مقابل دوربین اجرا کنند و همین مساله باعث طولانی شدن زمان فیلمبرداری می شود. تعدد دیالوگ ها و نحوه بیان سریع آن ها نیز از دیگر دلایل زمان بر شدن قیلمبرداری می شود و به عنوان مثال فیلمبرداری سکانس رستوران چهار روز طول می کشد. در کل اما همین اتفاق تبدیل به مهم ترین نقطه قوت فیلم می شود و «منشی همه کاره او» را به یک کمدی متفاوت در زمانه اش تبدیل می کند.
هاوکس از ابتدا تصمیم داشت ایفای نقش مرد فیلم را به کری گرانت بسپارد چرا که سابقه دو همکاری در فیلم های پرورش بیبی و فقط فرشتگان بال دارند را نیز با هم داشتند. پس از توافق با کری گرانت، هاوکس به کارول لمبارد پیشنهاد می دهد که نقش زن فیلم را بازی کند. او با لمبارد هم پیش از این فیلم، در فیلم قرن بیستم تجربه همکاری موفقی داشت منتها به خاطر دستمزد بالای کارول لمبارد، همکاری آن ها در «منشی همه کاره او» منتفی می شود. هاوکس در ادامه ایفای این نقش را به کاترین هیپورن، کلودت کلبرت ، مارگارت سلوان ، جینجر راجرز و ایرن دان پیشنهاد می دهد اما هیچکدام از این بازیگران پیشنهاد او را نمی پذیرند. در نهایت نقش هیلدی جانسون به روزالیند راسل پیشنهاد می شود. راسل نیز به خاطر اینکه می دانست بازیگران متعددی این نقش را نپذیرفته اند در ابتدا از بازی در این فیلم امتناع می کند اما در نهایت قبول می کند که با هاوکس همکاری کند. هیچکدام از این بازیگران پیش بینی نمی کردند که «منشی همه کاره او» تبدیل به یکی از بهترین فیلم های کمدی هالیوود شود و مسیر تقدیر به شکلی رقم می خورد که روزالیند راسل یکی از بهترین نقش هایش در دوران بازیگری اش را در این فیلم به یادگار بگذارد.
با آغاز فیلمبرداری، روزالیند راسل احساس می گند دیالوگ هایش در مقایسه با دیالوگ های کری گرانت، جذابیت و اثرگذاری مناسب را ندارد به همین خاطر نویسنده ای را برای تقویت دیالوگ های خودش استخدام می کند. هاوکس هم به دلیل این که بازیگرانش در بیان دیالوگ ها بداهه گویی داشته باشند از این تصمیم راسل استقبال می کند.
فیلم هایی مثل «منشی همه کاره او» که در ژانر کمدی اسکروبال قرار می گیرند نشات گرفته از دوران رکود اقتصادی امریکا هستند. فیلم هایی که در آستانه جنگ جهانی دوم ساخته می شوند و تلاش می کنند به نقد اختلاف طبقاتی جامعه امریکا و مشکلات اقتصادی مردم بپردازند. هاوارد هاکس در این فیلم و فیلم های قبلی اش مثل قرن بیستم و پرورش بیبی، برای اولین بار تصویری متفاوت از زن نشان می دهد. روزالیند راسل در این فیلم زنی مستقل است که شغل دارد و در برابر ساختار مردانه جامعه اش موضع می گیرد. مثل کارول لمبارد در قرن بیستم و کاترین هیپورن در پرورش بیبی که آن ها نیز زنانی جذاب، باهوش و تصمیم گیرنده اند و در برابر مردان می ایستند. چنین تصویری از زن تا پیش از فیلم های هاوارد هاکس در فیلم های هالیوودی به چشم نمی خورد. اصطلاح معروف به زنان هاوکسی از همین جا می آید چون هاوارد هاکس در بسیاری از فیلم های بعدی اش هم چنین تصویری از زن را ارائه می دهد که از جمله می شود به داشتن و نداشتن، خواب بزرگ، تجارت میمون و آقایان موطلایی ها را ترجیح می دهند اشاره کرد. زنان این فیلم ها تلاش می کنند پا به پای مردها در تعیین سرنوشت خود نقش داشته باشند. حالا امکان دارد در فیلم هایی مثل داشتن و نداشتن و خواب بزرگ، اغواگری فم فتال های نوآر را داشته باشند یا در کمدی رمانتیک آقایان موطلایی ها را ترجیح می دهند در کنار استفاده از جاذبه های جنسی، در مسیر پیشرفت اقتصادی و ارتقا جایگاه اجتماعی شان قدم بردارند. مساله استقلال شخصیت از مشخصه های اصلی زنان فیلم های هاوکس در اکثر موارد بوده. اگرچه در فیلم هایی مثل ریو براوو و ال دورادو حالت شعاری و حتی واماندگی به خود می گیرد منتها به دلیل اینکه هاوکس برای اولین بار به مستقل بودن زن در جامعه مردانه روزگارش می پردازد، این مساله تبدیل به یکی از شاخص های برجسته فیلم هایش می شود که نمونه بارزش فیلم »منشی همه کاره او» است که زن در عین مستقل بودن، روزنامه نگار هم است. آن هم روزنامه نگاری که باهوش تر از همکاران مردش عمل می کند.
هاوارد هاکس با وجود ابداع برخی شاخص ها در فیلمسازی، فیلم های خوب زیادی نساخته. مرور آثار او نشان می دهد که منتقدان با او بسیار مهربان بوده اند و برخی از فیلم های تحسین شده اش مثل داشتن و نداشتن، خواب بزرگ، آقایان موطلایی ها را ترجیح می دهند و ال دورادو فیلم های معمولی و حتی ضعیفی هستند و ریو براوو نیز با وجود نقدهای مثبتی که برایش نوشته شده و جایگاه خوبی که در سینمای وسترن دارد، یک فیلم خوش ساخت معمولی است. با این وجود «منشی همه کاره او» یکی از بهترین فیلم های هاکس است که در ردیف بهترین فیلم های کمدی در سینمای کلاسیک قرار می گیرد که هنوز هم تماشایش خنده آور و مفرح است. فیلمی که استثنایی در کارنامه هنری هاوارد هاکس است و یک سر و گردن بالاتر از بسیاری از فیلم هایش قرار دارد.
نویسنده: بابک صحرایی
منبع: تریبون هنر
تاریخ انتشار :۵ مهر ۱۴۰۰