Ad


یادداشت بابک صحرایی درباره یدالله رویایی: از شعر حجم و نجات موج نو تا تاثیر بر غزل پست مدرن

تریبون هنر _ بابک صحرایی: یدالله رویایی هم رفت تا دوباره یادمان بیاید نمادهای مدرنیته در شعر و هنر، کهنسال شده اند و دارند می میرند و جهان در حال پوست انداختن است.

یدالله رویایی با وجود تاثیرگذاری اش بر شعر معاصر، از درک نشده ترین شاعران بزرگ در بین توده مردم و حتی کارورزان ادبیات است. شعر حجم و مانیفست اسپاسمانتالیسم که به کوشش یدالله رویایی شکل گرفت اگرچه نتوانست رویای او در رسیدن به شعری دیگرگونه را به خوبی به تحقق برساند اما سهم مهمی در نجات شعر موج نو داشت.

 

جریان شعر موج نو می توانست شعر بعد از نیما را به قهقرای لجام گسیختگی در فرم و محتوا ببرد. او معتقد بود باید برای اصرار شعر موج نو در رهایی از تکنیک و قواعد، تکنیک و فرم تازه ای ابداع شود تا اندیشه و احساس شاعر هرز نرود. شعر حجم با این رویکرد شکل گرفت و خود رویایی بیش از دیگران موفق به خلق اشعاری زیبا و مهم در این ساختار شد اما تبدیل به جریانی همگانی نشد و همین اتفاق او را یگانه تر کرد.

 

نکته ای که شاید قابل اشاره باشد این است که فارغ از تاثیر رویایی بر بخشی از شعر نو (آزاد، سپید و موج نو)، رد نوآوری های فرمی و محتوایی شعر او را می شود در برخی جریان های غزل مدرن در دو دهه اخیر نیز مشاهده کرد. به عنوان مثال خروج از نُرم های او در جمله بندی ها و استفاده از افعال و رسیدن به مفاهیم تازه، یکی از تاثیرات او بر بخشی از غزل پست مدرن بیست سال اخیر است. هنجار شکنی او در این مورد اتفاقی متفاوت از «می خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم» شاملو و «گوش کن وزش ظلمت را می شنوی» فروغ بود. اگرچه به شخصه خلق شاعرانه شاملو و فروغ را در این حوزه زیباتر و اثرگذارتر می دانم اما تاثیر رویایی در حوزه مورد بحث، یعنی بخشی از غزل دو دهه اخیر (فارغ از تاثیرش بر شعر بعد از نیما)، انکارناپذیر و مهم است.

 

مرگ یدالله رویایی حتی در ۹۰ سالگی، حسرت انگیز است. مثل مرگ همه کسانی که نقش مهمی در ارتقا هنر و اندیشه زمانه ما داشته اند. او مثل ابتهاج و معروفی، در غربت مرگ را در آغوش کشید اما تفکر و آثارش در سرزمینش به حیات خود ادامه می دهند.

 

نویسنده: بابک صحرایی

 

بیشتر بخوانید:

مرگ ژان لوک گدار: یادآوری تمام شدن ارزش ها

سعدی در آستانه ۵۰ سالگی بوستان و گلستان را نوشت

 

در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید

تاریخ انتشار :۲۴ شهریور ۱۴۰۱

برچسب‌ها:,
مطالب مرتبط



شما هم یک دیدگاه ارسال کنید
 

نام




یادداشت آرشیو

  • مینی سریال «بچه گوزن»؛ روایت هیجان انگیز یک رابطه سادومازوخیسمی

    تریبون هنر _ بابک صحرایی: سریال «بچه گوزن» داستان واقعی یک رابطه سادومازوخیسمی (آزارگری و آزارخواهی) است. مرد و زن هر دو گرفتار این بیماری روانی اند با این تفاوت که مرد ظاهری عادی و معمولی دارد اما به اندازه زن که رفتارش بیانگر آشفتگی روحی اش است، بیمار است. […]

  • نگاهی به تاثیر آیین و هنر مردمی در آثار سینمایی و نمایشی
    بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی با تعزیه ایرانی چه کردند

    تریبون هنر: تعزیه، این هنر عامه یکی از عمیق‌ترین هنرهای ایرانی است که در دوره مدرن توجه بسیاری از هنرمندان تراز را در شیوه‌های مختلف هنری به خود جلب کرده است، از جمله آن هنرمندان در سینما حداقل سه سینماگر با نوشتن و یا ساختن و یا الگوگرفتن از پیشنهادهای […]

  • یادداشت حامد حنیفی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه: بی اختیار اشک می‌ریختیم

    تریبون هنر: حامد حنیفی در یادداشتی درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی نوشت: من و اکثریت قریب به اتفاق حضار بی اختیار اشک می‌ریختیم. به گزارش تریبون هنر، حامد حنیفی، آهنگساز برجسته موسیقی ایران و منتقد موسیقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه نوشت: […]

  • بابک جهانبخش مرگ با طعم نسکافه به کارگردانی بابک صحرایی

    تریبون هنر: بابک جهانبخش، خواننده برجسته و توانمند موسیقی ایران، یادداشتی را درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به کارگردانی بابک صحرایی منتشر کرد. به گزارش تریبون هنر، بابک جهانبخش در یادداشت خود درباره نمایش «مرگ با طعم نسکافه» و بابک صحرایی ر صفحه اینستاگرامش نوشت: بابک صحرایی فارغ از […]

  • رضا صادقی در مرگ با طعم نسکافه

    تریبون هنر: رضا صادقی در یادداشتی درباره نمایش مرگ با طعم نسکافه به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی نوشت: رفتم چون رفیقم رو ذوست دارم و دعوتش برام محترم بود اما شگفت زده شدم به گزارش تریبون هنر، رضا صادقی خواننده برجسته و مولف موسیقی ایران در یادداشتی به تحلیل […]

Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad
Ad