امیر کریمی: کیومرث پوراحمد پیشنهاد داد نقش اصلی «گل یخ» را بازی کنم
تریبون هنر: امیر کرمی، خواننده برجسته پاپ، با ذکر خاطره ای پس از سال ها عنوان کرد که کیومرث پوراحمد در نظر داشته او نقش اصلی فیلم «گل یخ» را بازی کند.
امیر کریمی در گفت و گو با تریبون هنر ضمن اظهار تاسف از درگذشت کیومرث پوراحمد، گفت: تیرماه سال ۱۳۸۰ کنسرتی در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی داشتم که اولین کنسرت رسمی ای بود که در این سالن برگزار می شد. یکی از مهمانان ما، آقای کیومرث پوراحمد و همسرشان بودند. به فاصله چند روز بعد از کنسرت، ایشان من را به اکران خصوصی فیلم «شب یلدا» در خانه سینما دعوت کرد. من هیچ وقت، زیاد اهل فیلم و سینما نبوده ام اما به خاطر ایشان رفتم. بعد از اتمام فیلم، آقای پوراحمد به من گفت: امیر تو برای سینما خیلی خوبی. گفتم: آقای پوراحمد من اصلا بازیگر نیستم و هیچ وقت هم علاقه ای به این مقوله نداشته ام. ایشان گفت: نه. این را من تشخیص می دهم که برای بازیگری مناسب هستی یا نه. با خنده گفت: همین طور که روزانه صدها نفر به کارگردان ها مراجعه می کنند و می گویند می خواهیم بازیگر بشویم و کارگردان ها تشخیص می دهند که این ها بازیگر نیستند، عکسش هم صادق است. ایشان در ادامه گفت: من یک قصه ای دارم به اسم «گل یخ» که قصه یک خواننده سن و سال دار است. اگر بتوانم این قصه را تغییر بدهم و شخصیت اصلی اش را به یک خواننده جوان تبدیل کنم بهت زنگ می زنم که با هم صحبت کنیم و تو نقشش را بازی کنی.
امیر کریمی در ادامه اظهار داشت: مدتی گذشت و دورانی بود که پاناسونیک اسپانسر من شده بود و در همین زمان،حدودا دو سال بعد از این صحبت ها، حدودا اوایل سال ۱۳۸۳، یک روز تلفنم زنگ خورد. گوشی را برداشتم و گفتم بفرمایید. صدای پشت خط گفت: دوباره منم. کیومرث پوراحمد هستم. حال و احوال کردم و گفتم: چرا می گویید دوباره؟ شما که در این مدت با من تماسی نداشتید. گفت: منظورم این است که درباره همان مساله ای می خواهم صحبت کنم که دو سال پیش صحبت کردم. قصه را تغییر داده ام و شخصیت اصلی یک خواننده جوان شده است. قراری بگذاریم و به دفتر من بیا تا صحبت کنیم. من هم گفتم: من همچنان به بازیگری علاقه مند نیستم اما چون شما می گویید یک قراری بگذاریم. شما تشریف بیارید دفتر ما چون پاناسونیک اسپانسر من است و شاید راغب باشد که بیاید و اسپانسر فیلم هم بشود. آقای پوراحمد در جواب با لبخند گفت: امیر الان می فهمم که چرا می گویی من بازیگر نیستم. گفتم: چطور. گفت: هیچ وقت بازیگر به کارگردان نمی گوید که شما تشریف بیارید دفتر ما. خودش پا می شود و می رود به دفتر کارگردان. گفتم: من از این منظر نگاه نکردم. ایشان هم گفت: من الان متقاعد شدم که روحیه تو روحیه بازیگری نیست.
امیر کریمی در ادامه گفت: بعد از آن جسته و گریخته دیدار یا گفت و گویی داشتیم. مثلا خاله من دوره فیلمنامه نویسی را در آن سال ها گذرانده بود و می خواست با ایشان مشورت کند که من تماس گرفتم و ایشان خیلی استقبال کرد و ما را به پشت صحنه یکی از فیلم هایش دعوت کرد. در کل انسان بسیار دوست داشتنی ای بود کما اینکه هرکسی که ایشان را می شناسد چنین خاطرات خوبی از ایشان دارد.
منبع: تریبون هنر
در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید
تاریخ انتشار :۲۴ فروردین ۱۴۰۲