نقد سریال «آخرین بازمانده از ما»: رویای به حقیقت پیوسته ی گیمرها
یادداشت بابک صحراییتریبون هنر _ بابک صحرایی: اگر گیمر هستید سریال «آخرین بازمانده از ما» برای شما تجربه ای فوق العاده و رویایی به حقیقت پیوسته است. در غیر این صورت با سریالی معمولی مواجه خواهید بود که در دو قسمت پایانی، جذاب می شود. بازی «The Last Of Us» یکی از مهم ترین بازی های ویدئویی ده سال اخیر بوده که طرفداران تیفوسی بسیاری دارد و سریالش به بهترین شکل ممکن توانسته این بازی را در فرم و محتوا بازسازی کند. این سریال برای مخاطبی ساخته شده که با جهان ژرف و مضامین روانشناختی بازی های ویدئویی و به خصوص «The Last Of Us» آشناست. سریالی که برای گیمرها، بهترین اقتباس از یک بازی ویدئویی تا کنون است اما برای مخاطبی که با آن آشنایی ندارد، صرفا یک سریال پساآخرالزمانی معمولی است. دلیلش نیز ناآشنابی با پرسوناژها و جهان ذهنی جاری در این بازی است.
گیمرها جمله یا حسرت معروفی دارند. اینکه غیرگیمرها هیچ وقت نمی توانند با گشفت زدگی آن ها در تجربه یک بازی خوب، همراه شوند و احساسی که به آن ها دست می دهد را درک کنند. بازی ویدئویی «آخرین بازمانده از ما» در ده سال گذشته نمادی از همین حسرت گیمرها بوده است. سریالی که توقع مخاطب اصلی خود یعنی گیمرها را به بهترین شکل ممکن برآورده کرده و فریم به فریم بازی را بازسازی کرده است. اگر این بازی ۱۵ ساعته را تجربه کرده باشید، درک و شناخت مناسبی از شخصیت ها خواهید داشت و حالا تماشایشان در سریال و گسترده تر شدن روایت، لذت مضاعفی به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، مخاطب ناآشنا با بازی ویدئویی «آخرین بازمانده از ما» به هیچ وجه نمی تواند بر اساس آن چه در سریال می بینید، به همذات پنداری لازمه با اثر برسد. به عنوان مثال، شخصیت دیوید که رهبر قبیله آدمخوارهاست و در سریال در ابتدا در قامت یک کشیش معرفی می شود، یکی از مهم ترین شرورهای بازی «آخرین بازمانده از ما» است و مخاطبی که آن را می شناسد، همراهی اش با داستان سریال زمین تا آسمان با مخاطب ناآشنا با او، تفاوت دارد.
بازی «آخرین بازمانده از ما» برای اولینبار در سال ۲۰۱۳ برای پلیاستیشن۳ منتشر شد، در سال ۲۰۱۴ نسخهی ریمسترش که از لحاظ گرافیکی ارتقا یافته بود برای پلیاستیشن۴ منتشر شد، در سال ۲۰۲۰ مجددا دنبالهای از این بازی، که یک بازنگری از زاویه ای متفاوت به قسمت اول داشت، به نام «آخرین بازمانده از ما: قسمت دوم»، برای پلیاستیشن۴ منتشر شد و درنهایت در سال ۲۰۲۲ هم قسمت اول کاملا برای پلیاستیشن۵ بازسازی شد. به این ترتیب این بازی با موفقیت بزرگ و سابقه ده ساله اش، تشکیل دهنده بخشی از فرهنگ گیمرها و نقطه عطفی در دنیای بازی های ویدئویی است چرا که یکی از ساختارشکنانه ترین و جریان سازترین بازی ها از لحاظ داستان گویی و همراه کردن گیمر با شخصیت های اصلی است.
فیلمنامه «آخرین بازمانده از ما» توسط سازنده این بازی، نیل دراکمن نوشته شده است. کریگ مازن، نویسنده و خالق سریال مشهور «چرنوبیل» نیز به عنوان نویسنده و مشاور نیا دراکمن را همراهی کرده است. نکته مهم در مورد کریگ مازن این است که او خودش یک گیمر حرفه ای است و علاقه مندان و طرفداران بازی «آخرین بازمانده از ما» نیز بوده است. به این ترتیب سناریوی این سریال توسط نویسنده هایی نوشته شده که از برجسته ترین گیمرها و خالقان بازی های ویدئویی هستند. آن ها به خوبی داستان را از مدیوم بازی به مدیوم سریال انتقال داده اند و این اتفاق یکی از مهم ترین برگ های برنده سریال است. اتفاقی که پاشنه آشیل بسیاری از سریال های اقتباس شده از بازی های ویدئویی بوده و باعث شکست آن ها شده. اتفاقی که در سریال هایی مانند ریچر یا فیلم دووم دیده می شود و نتوانسته اند به جذابیت بازی ویدئویی خود دست پیدا کنند.
دراکمن و مازن، داستان را در بخش های درستی به نسبت بازی، بسط داده اند و شخصیت ها را به شکل خوبی معرفی کرده و داستان شان را گسترش داده اند. به عنوان مثال، معرفی بیشتر شخصیت بیل و مشخص شدن هم جنسگرا بودنش، نشان دادن قارچ شناس آسیایی و پیشنهادش برای بمباران شهرها برای جلوگیری از اپیدمی، آشنایی بیشتر با شخصیت تامی و همچنین نشان دادن تلاش های الی برای نجات سم، از جمله هوشمندی های نویسنده ها در گسترش داستان و معرفی بیشتر شخصیت هاست. اتفاقی که باعث شده با اقتباس خوب و تاثیرگذاری مواجه باشیم. ذکر این نکته لازم است که نکات ذکر شده باعث افزایش جذابیت سریال برای گیمرهایی شده که این بازی را تجربه کرده اند وگرنه برای مخاطب ناآشنا با بازی، این گسترش داستان و شخصیت ها، جذابیت خاصی ندارد. در کل اسپین آف زمانی جذاب است که به داستان اصلی اشراف داشته باشیم. به عنوان مثال می شود به سریال «بهتر است با ساول تماس بگیری» اشاره کرد که برای مخاطبی که سریال «برکینگ بد» را دیده بسیار جذاب تر است.
آخرین بازمانده از ما سریالی متکی بر جلوه های ویژه است. منتهی سازندگانش سعی کرده اند تا آن جا که امکان داشته، صحنه ها را بدون کمک جلوه های ویژه تصویربرداری کنند. مثلا در سکانس های حمله مبتلایان، بازیگران و رقصنده های متعددی با گریم های سنگین در صحنه حاضر شده اند و سپس با کمک جلوه های ویژه، تعدادشان چندین برابر شده.
بهترین قسمت های این سریال، دو قسمت پایانی اش هستند که توسط علی عباسی کارگردانی شده اند. کارگردانی که با ساخت فیلم «عنکبوت مقدس» و نمایشش در جشنواره کن و دریافت نخل طلای کن توسط زهرا امیرابراهیمی، از جمله کارگردان های خبرساز سال گذشته بوده است. او در دو قسمت پایانی، توانست خون تازه ای در سریال ایجاد کند و مخاطب ناآشنا با بازی را نیز به خوبی با سریال همراه کند. سکانس های مربوط به نجات الی توسط جوئل از بیمارستان نیز اوج این اتفاق است. او هوشمندانه این بخش از داستان را از دو زاویه روایت کرده. هم از نگاه جویل و هم از نگاه یک شاهد فضول که تمام زوایا را می بیند. به این ترتیب زیبایی بصری و تاثیرگذاری احساسی این بخش از سریال مضاعق شده. گذاشتن موسیقی احساسی روی این بخش نیز یکی دیگر از انتخاب های بسیار هوشمندانه او بوده است. این بخش از سریال را می شود زیباترین و به یادماندتی ترین بخش سریال دانست که مشخصا نتیجه توانمندی علی عباسی در کارگردانی دو قسمت پایانی است.
در کل سریال «آخرین بازمانده از ما» از موفق ترین سریال های سال ۲۰۲۲ بوده است. شبکه HBO با ساخت این سریال بار دیگر در صدر شبکه های پرتماشاگر قرار گرفت و سازندگانش با تحسین بسیاری مواجه شدند.
نویسنده: بابک صحرایی
منبع: تریبون هنر
بهترین مینی سریال های خارجی: نقد و معرفی به قلم بابک صحرایی
بهترین سریال های خارجی که کمتر دیده شده اند
در صفحه اینستاگرام تریبون هنر با ما همراه باشید
تاریخ انتشار :۱۱ فروردین ۱۴۰۲