انتظاراتمان برآورده نشد آقای خاطره باز!
به قلم سیدمحمد کاظمیتریبون هنر _ سیدمحمد کاظمی: فیلم قبلیِ صفی یزدانیان ، اثری کاملاً عاشقانه و لطیف بود.یادم می آید وقتی که برای اولین بار در جشنواره سی و سوم ، فیلم “در دنیای تو ساعت چند است” را دیدم ، از خودم پرسیدم که چگونه می شود یک فیلمساز فقط و فقط به عشق بپردازد و بس! عشقی فارق از سیاه و سفید های اجتماع و سیاست و اقتصاد.عشقی لبریز از خاطره ، باران و دیوانگی! از همان جا می شد حدس زد که جنس نگاه این فیلمساز ، متمایز از دیگران و کاملاً منحصر به فرد است. در فیلم جدید یزدانیان یعنی “و ناگهان درخت ” باز هم شاهد همان نگاهِ ویژه هستیم.باز هم عشق.باز هم خاطره.قاب های زیبایی که خیلی از آن ها می توانند یک تابلوی نقاشی باشند.اما اصل مطلب چیز دیگری ست.صفی یزدانیان باید بپذیرد که صرفاً با تکیه بر فضاهای نوستالژیک و یک سری دل مشغولی های شخصی نمی توان فیلم ساخت ؛ چه برسد به فیلم خوب!
“وناگهان درخت” از کار در نیامده و حتی نزدیک به یک اثر قابل قبول نشده است.با توجه به سابقه ی قبلی یزدانیان در فیلمسازی، به علاوه حضور پررنگ یک حرفه ای دیگر چون پیمان معادی ، توقع داشتیم با اثری ویژه مواجه شویم ولی متاسفانه نشد.اما
می توان امیدوار بود که این پایان کار برای صفی یزدانیان نیست.هنوز هم از خالق “در دنیای تو ساعت چند است” انتظار ساخت فیلم های بهتری می رود.
در پایان بد نیست اشاره ای هم به موسیقی فیلم داشته باشیم.هرچقد که کریستف رضاعی برای “در دنیای تو ساعت چند است” درخشان ظاهر شد ، در فیلم جدید منفعل و خنثی عمل کرده.ولی ما باز هم امیدوار می مانیم.امیدوار به فیلم بعدی که بتواند خاطرات گذشته را برایمان زیباتر از الان زنده کنند.
تاریخ انتشار :۱۳ بهمن ۱۳۹۷